اثرات رابطه جنسی چیست ؟
همه از تاثیرات کاهش فعالیت جنسی بر روی مردان تا اندازه ای باخبرند ولی کمتر کسی از تاثیر آن بر بدن زن آگاهی دارد. بیاد داشته باشید که علاوه بر تعداد معاشقه، تغییرات هورمونی و عادت ماهانه نیز در میل جنسی زنان نقش دارد. در این جا به بررسی تفاوت های تاثیر کاهش فعالیت جنسی بر زنان و مردان می پردازیم.
عکس العمل بدن مرد و زن نسبت به کاهش فعالیت جنسی کاملا متفاوت است. زن هرچقدر تعداد معاشقه کمتری داشته باشد، میل و لذت جنسی او کمتر شده و مشکل تر ارضاء می شود برعکس هرچه زنان از لحاظ جنسی بیشتر فعال باشند، علاقه آنها به معاشقه بیشتر خواهد بود.
در یک مقاله دیگر که در کتاب love cycle ذکر شده، گفته شده است تعداد دفعات آمیزش روی تنظیم عادت ماهانه خانم ها نیز موثر است. در این مطالعه عادت ماهانه زنانی که بیشتر از دو بار در هفته آمیزش داشتند منظم تر از کسانی بود که فقط هفته ای یک بار نزدیکی می کردند و زنانی که بندرت معاشقه می کردند، عادت ماهانه خیلی نامنظمی داشتند.
مهم ترین اثرات رابطه جنسی برای زوجین چه خواهد بود ؟
رابطه جنسی، چیزی فراتر از یک واکنش صرف جسمی و بدنی است. تحریک جنسی ارتباط تنگاتنگی با احساسات و انگیزش دارد. وقتی ذهنتان مشغول و درگیر نگرانیها باشد یا اینکه مدام استرس داشته باشید، بیشک تمرکز روی رابطه جنسی و تحریک بدن هم امری محال خواهد بود و با دشواری بسیار مواجه خواهد شد.
وضعیت ذهنی فرد تاثیر شگرفی بر توانایی تحریک جنسی دارد؛ حتی اگر فرد در کنار کسی باشد که از نظر جنسی برایش بسیار جذاب است، نگرانی و تشویش خاطر از اینکه بتواند او را راضی کند، ممکن است انجام آن را برایش غیرممکن کند. وقتی فرد روی این مساله متمرکز باشد که میتواند خوب عمل کند یا نه، بیتردید نمیتواند بر آنچه بواقع انجام میدهد، تمرکز کند.
درواقع اضطراب از عملکرد جنسی، به یک چرخه دائمی منجر میشود؛ فرد آنقدر در مورد رابطه جنسی مضطرب میشود که نمیتواند عملی داشته باشد و این مساله به اضطراب بیشتر در این زمینه منجر میشود تا آنجا که گاه میتواند فرد را از فکر داشتن رابطه جنسی دور کند.
بنابراین میتوان اذعان کرد اضطراب یکی از مهمترین عوامل بسیار اساسی در مختل شدن احساسات جنسی است و باعث میشود علاوه بر این که ذهن فرد مغشوش شود از شدت عملکرد و لذت جنسی در رابطه نیز کاسته شود.
روانشناسان این نوع اضطراب را اضطراب جنسی تعریف کردهاند. اضطراب جنسی در برخی مردان و زنان قابل مشاهده است. گاهی شدت این مساله به قدری قوت دارد که زندگی جنسی فرد از ریشه و بن مختل میشود و مشکلات زناشویی عدیدهای را به بار میآورد.
عوارض ترک رابطه جنسی و زناشویی برای بدن
به گزارش healinglifeisnatural پزشکان معتقدند که توقف رابطه زناشویی مضراتی جدی برای بدن به همراه دارند که در این بخش از مقاله به آن ها اشاره خواهیم کرد.
1- افزایش استرس با کاهش رابطه جنسی:
داشتن رابطه عشقی با شریک زندگی یکی از بهترین شیوه های رهایی از استرس است . در شرایط پر اضطراب زندگی های امروزی داشتن رابطه زناشویی به صورت منظم توصیه می شود. رابطه جنسی با ایجاد تعادل در عملکرد مغز و تقویت توانایی فیزیکی بدن قدرت بدن را در برابر دفع استرس بالا می برد و به طبع با توقف این رابطه فرد در این شرایط ضعیف تر خواهد بود.
2- کاهش خودباوری و اعتماد به نفس با قطع رابطه جنسی
مطالعات گسترده و دقیق نشان می دهد که رابطه جنسی باعث افزایش اعتماد به نفس شده و فرد را به حس خوبی در رابطه با خودش می رساند.
در طول زمان انزال، تستوسترون، استروژن و پرولاکتین به سرعت منتشرمی شود که تمام آنها حس مثبت اندیشی را در فرد ایجاد می کند.
3- رابطه کاهش رابطه جنسی با مشکل قلبی
یکی از اصلی ترین عوارض توقف رابطه جنسی برای زنان و مردان ایجاد ضعف در قلب است. از آنجایی که رابطه جنسی یک فعالیت جسمی مفید تلقی می شود قلب بدین وسیله به نوعی ورزش می کند .
جالب است بدانید مردانی که در طول هفته بیشتر از دو بار رابطه جنسی سالم داشته باشند خطر حمله ها و بیماری های قلبی را در خود تا حد قابل توجهی کاهش داده اند.
4- انزال زودرس و نعوظ بعد از کاهش رابطه جنسی
در توصیف این گزینه باید گفت بررسی ها ثابت کرده اند افرادی که به طور طبیعی در هفته بیش از یک مرتبه رابطه جنسی داشته باشند از نعوظ و انزال دیررس در امان خواهند بود . به طبع اگر رابطه زناشویی با وقفه طولانی تری تکرار شود نعوظ را نیز تشدید خواهد کرد.
5- ضعیف شدن بدن در برابر سرماخوردگی و آنفولانزا بعد از توقف رابطه جنسی
6- افزایش احتمال ابتلا به عفونت ادراری با کاهش رابطه جنسی:
اختلاف سنی در برخی مواقع حالت” شکاف نسلی” به خود می گیرد و برای زوجین که بیش از یک دهه با یکدیگر فاصله سنی دارند، مخاطرات زیادی به همراه دارد. ثبات و پختگی عاطفی، ویژگی های شخصیتی، اخلاقی و جسمی و حرکت بر روی خط ثابتی از مدیریت هیجانی یکی از طرفین در مقابل ناپختگی و بی تجربگی های طرف مقابل، مهمترین عاملی است که کفه ترازوی ارتباط را در بیشتر ابعاد زندگی زناشویی تحت الشعاع قرار داده و نامتوازن می سازد.
کهولت سن و زوال جسمی، احساس برتری و کامل بودن، موظف دانستن خود، زیر سوال بردن رفتارها و احساس مسئولیت نسبت به کنترل رفتارهای فرد کوچکتر و… از جمله نگرانی هایی است که معمولا گریبانگیر همسر ” مسن تر” می شود و ترس از دست دادن همسر، دلزدگی و سرد شدن نسبت به روابط زناشویی، بی حوصلگی، تمایل به انزوا، احساس پشیمانی و خجالت از حضور در جمع و معرفی همسر به دوستان و آشنایان و … مسائلی است که فرد کوچکتر مدام با آنها دست و پنجه نرم می کند.
اختلاف سنی بالای میان زوجین در بسیاری از مسائل خانوادگی بخصوص مسائل زناشویی و Sex زوج تاثیرگذار است، مثلا یکی از مشکلات، یائسگی زنانه و یائسگی مردانه است. معمولا هورمونهای زنانه در حدود۴۰ تا ۵۰ سالگی و هورمونهای مردانه بعد از ۵۰ سالگی به حداقل می رسد و فرد را با پدیده ای به نام یائسگی مواجه می کند، حال اگر زنی بیش از ده سال با همسر خود تفاوت سنی داشته باشد، مواجهه با پیامدهای این امر، اجتناب ناپذیر خواهد بود، چه بسا زن هنوز جوان و در اوج هیجان جنسی خویش است،
در حالی که همسرش توانایی برقراری رابطه جنسی نداشته و یا قادر نیست روابط جنسی متعددی با همسر خود داشته باشد، اگر چه عکس این موضوع هم صادق است، اختلاف سنی معکوس و بزرگتر بودن زن از مرد نیز، برقراری رابطه زناشویی زوج را به دلیل تغییرات فیزیولوژیکی رخ داده در بدن زن، دچار مشکل می کند. تفاوت انتظارات، عدم پذیرش و ناتوانی در اجابت نیازها باعث بروز مصائبی در خصوصی ترین رابطه بین زن و مرد می شود.