ترجمه درس دوم عربی دوازدهم انسانی + جواب تمرینات

 در این پست معنی درس، ترجمه کلمات و حل تمرینات درس دوم عربی دوازدهم انسانی از صفحه 20 تا 27 را تهیه کرده ایم. اگر به دنبال معنی و جواب این صفحات هستید با ما همراه باشید. 

ترجمه درس دوم عربی دوازدهم انسانی + جواب تمرینات

ترجمه درس دوم عربی دوازدهم انسانی از صفحه 20 تا 22

الَوجْهُ الناّفِعُ، وَ الوجْهُ المضِرُّ
معنی: وجه سودمند، و وجه زیان آور

إنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ إنّا لا نُضیعُ أجْرَ مَنْ أحْسَنَ عَمَلاً.
 معنی: همانا کسانی که ایمان آوردند و کارهاى نیک انجام داده‌اند [بدانند که] ما پاداش کسى را که کار خوبی انجام داد تباه نمى‌کنیم.

فی عامِ ألَف وَ ثَمانِمِئه وَ ثلَاثه وَ ثلَاثینَ وُلد فی مَمْلکَهِ السُّوَید صَبیٌّ سُمِّی ألَفْرِد نوبلِ.
 معنی: درسال یک هزار و هشتصد و سی و سه در کشور «سوئد» کودکی زاده شد که «آلفرد نوبل» نام گرفت.

کانَ والدِهُ قدَ أقَامَ مَصْنعاً لصِناعَهِ مادَّهِ النیّتروغِلیسِرین السّائلِ السَّریع الِإنفْجارِ، وَ لَو بِالحْرارَهِ القْلیلهَ.
معنی: پدرش کارخانه ای را برای تولید ماده نیتروگلیسرین، مایعی که حتی با حرارت کم سریع منفجر می شود، بنیاد کرده بود.

اِهتمَّ ألَفْرِد مُنذ صِغَرِهِ بِهذِٰهِ المادهَّ وَ عمِلَ علَی تطَوْیرِها مُجِدّاً، لِیَمْنَعَ انْفِجارَها.
معنی: آلفرد از زمان کودکی اش به این ماده اهتمام ورزید، سرسختانه [مجدّانه] روی بهینه سازی آن کار کرد، تا مانع منفجر شدنش گردد.

بَنیٰ مُخْتَبَراً صَغیراً لِیُجریَ فیهِ تَجاربَهُ،
 معنی: آزمایشگاه کوچکی ساخت تا تجربه‌هایش را در آن اجرا کند؛

وَلکِٰنْ مَعَ الْأسَفِ انفجَرَ المُخْتَبَرُ وَ انْهدمَ عَلیٰ رَأس أَخیهِ الْأصَغَرِ وَ قتَلَهُ.
 معنی: ولی متأسفانه آزمایشگاه منفجر شد و بر سر برادر کوچکترش ویران گشت و او را کشت.

هٰذِهِ الحادِثه لم تُضْعِفْ عَزْمَهُ، فَقَدْ واصَلَ عَمَلَهُ دَؤوباً.
 معنی: این اتفاق اراده اش را سست نکرد، کارش را با پشتکار ادامه داد،

حتَّی اسْتطاعَ أن یَختَرعَ مادهَّ الدّینامیتِ الَّتی لا تَنْفجرُ إلّا بِإرادهِ الْإنسانِ.
 معنی: تا اینکه توانست ماده« دینامیتی» را که فقط به خواست انسان منفجر می شود اختراع کند.

بَعْدَ أَن اخْتَرَعَ الدّینامیتَ أقَبل علَی شِرائِه رُؤَساء شَرکاتِ البِناء و المَناجِمِ و القوّاتُ الْمُسَلَّحَهُ وَ هُم مُشتاقونَ لِإسْتِخْدامِهِ،
 معنی: بعد از اینکه دینامیت را اختراع کرد، سران شرکت‌های ساختمانی و معادن و نیروهای مسلح در حالی که مشتاق به کارگیری آن بودند به خرید آن روی آوردند،

فَانْتَشَرَ الدّینامیتُ فی جَمیعِ أنْحاء العالَم.
معنی: پس دینامیت در همه سمت و سو[ها]ی جهان پخش شد.

قامَ ألْفِرِد بِإنشاءِ عَشَراتِ المصانعِ وَ المَعامِلِ فی عِشْرینَ دولَه، وَ کَسَبَ مِنْ ذلٰک ثَروَهً کَبیرَهً جِدّاً حَتّیٰ أَصْبَحَ مِنْ أَغْنیٰ أَغنیاءِ الْعالَمِ.
معنی: آلفرد اقدام به ساخت ده‌ها کارخانه و کارگاه در بیست کشور کرد، و از آن ثروت بسیار زیادی به دست آورد تا اینکه از ثروتمندترین سرمایه داران جهان گشت.

فقدِ استفادَ الْإنسانُ مِنْ هٰذِهِ المادّه، وَ سَهَّلَتْ أَعمالَهُ الصَّعْبَهَ فی حَفْرِ الْأنَفاقِ وَ شَقِّ القنواتِ وَ إنشاءِ الطرُقِ وَ حَفْرِ المَناجِمِ وَ تحویلِ الجِبالِ وَ التّلالِ إلیٰ سُهولٍ صالحهٍ للِزِّراعَهِ.
 معنی: انسان از این ماده بهره برده است، و کارهای دشوارش را در کندن تونل‌ها، شکافتن کانال‌ها، ساخت راه‌ها، کندن معدنها، دگرگونی کوه‌ها و تپه‌ها به دشت‌های قابل کشت آسان کرد.

وَ مِنَ الْأعَمالِ العظیمَهِ الَّتی تَمَّتْ بِواسِطه هٰذِهِ الماده تفجیرُ الْأرَضِ فی قَناهِ «بَنَما» بِمِقدارٍ مِنَ الدّینامیتِ بَلَغَ أَرْبَعینَ طُنّاً.
معنی: از جمله کارهای بزرگی است که با این ماده انجام شد منفجر کردن زمین در آبراهه «پاناما» با مقداری از دینامیت که به چهل تن رسید.

وَ بَعْدَ أن اخْتَرَعَ نوبِل الدّینامیتَ، ازدادَتِ الْحُروبُ وَ کَثُرَتْ أدواتُ الْقَتْلِ وَ التَّخْریبِ بِهٰذِهِ الْمادَّهِ،
معنی: بعد از اینکه نوبل دینامیت را اختراع کرد، جنگ‌ها افزایش یافت و ابزار جنگی و خرابکاری به وسیله این ماده زیاد شد،

وَ إنْ کانَ غَرَضُهُ مِنِ اخْتِراعِهِ مُساعَدَهَ الْإنسانِ فی مَجالِ الْإعمارِ وَ البناءِ.
معنی: اگرچه هدفش از اختراعش کمک به انسان برای [در زمینه] آباد کردن و سازندگی بوده است.

نشرت إحْدَی الصُّحُفِ الْفَرَنسیَّهِ عِند مَوْتِ أخَیهِ الْآخَرِ عُنواناً خَطأَ:
معنی: یکی از روزنامه‌های فرانسوی هنگام مرگ برادر دیگرش عنوان اشتباهی را منتشر کرد:

ماتَ ألفرد نوبل تاجِرُ الموتِ الّذی أصبحَ غَنیّاً مِنْ خِلالِ إیجادِ طرُقٍ لِقَتل المزیدِ مِنَ النّاسِ.
 معنی: «آلفرد نوبل، سوداگر مرگ که از طریق ایجاد راه‌هایی برای کشتار بیشتر مردم ثروتمند شده بود، مُرد».

شَعَر نوبلِ باِلذَّنب وَ بِخَیْبَهِ الأمَلِ مِنْ هٰذَا العنوانِ، وَ بَقِیَ حَزیناً وَ خافَ أن یَذکُرهَ النّاسُ بِالسّوءِ بَعْدَ مَوتِهِ.
معنی: نوبل از این عنوان احساس گناه و ناامیدی کرد، و ناراحت باقی ماند و ترسید که مردم بعد از مرگش از او به بدی یاد 


 معنی کلمات درس دوم عربی دوازدهم انسانی

أَجْریٰ: اجرا کرد (مضارع: یُجْری) «لِیُجْریَ: تا اجرا کند»

اَلشَّعیر: جو

اَلْأَهْل: شایسته

اَلْقَنَوات: کانال‌ها «مفرد: اَلْقَناه»

الَدَّؤوب: با پشتکار

اَلْأَنْحاء: سمت‌ها، سوها «مفرد: اَلنَّحْو»

اَلطُنّ: تُن «جمع: اَلْأَطْنان»

تَمَّ: انجام شد، کامل شد (مضارع: یَتِمُّ)

أَضْعفَ: ضعیف کرد

الَشَّقّ: شکافتن (شَقَّ، یَشُقُّ)

اَلتَّحْویل: دگرگونی

کَسَبَ: به دست آورد

الَسُّوَیدْ: سوئد

اَلْأَنْفاق: تونل‌ها «مفرد: اَلنَّفَق»

اَلْفَرَنسیَّه: زبان فرانسوی

جُلْبُ شَعیرَهٍ: پوست جویی

اَلْإِعْمار: آباد کردن (أَعْمَرَ، یُعْمِرُ)

الَصّالِحَهُ للِزِّراعَهِ: قابل کشت

اَلتَّطْویر: بهینه سازی

اَلْمَجال: زمینه «جمع: اَلْمَجالات»

سَهَّلَ: آسان کرد ≠ صَعَّبَ

اِنْهَدَمَ: ویران شد

اَلْفیزیاء: فیزیک

حَدَّدَ: مشخّص کرد

أَفادَ: سود رساند (مضارع: یُفیدُ)

اَلصَّبیّ: کودک، پسر «جمع: اَلصِّبْیان»

اَلتِّقْنیَّه: فنّاوری (تکنیک)

اَلْمَناجِم‌: معادن «مفرد: اَلْمَنْجَم»

اَلسُّهول: دشت‌ها «مفرد: الَسَّهْل»

اِهْتَمَّ: اهتمام ورزید (مضارع: یَهْتَمُّ)

قَناهُ بَنَما: کانال پاناما

خَیْبهُ الْأَمَلِ: ناامیدی ≠ اَلرَّجاء

أَقْبَلَ عَلیٰ: به … روی آورد

صَحَّحَ: تصحیح کرد

التِّلال: تپّه‌ها «مفرد: اَلتَّلّ»

نَشَرَ ُ: پخش کرد

 


معنی و جواب تمرین حول النص صحفه 24 درس دوم عربی دوازدهم

أ) ضَعْ فِی الفَراغ کلَمَهً مُناسِبهً حَسَبَ نصِ الدَّرْسِ.
الف) در جای خالی کلمه مناسب را بر حسب متن درس بگذار.

۱- بَعْدَ اخْتِراعِ الدّینامیتِ، اِزْدادَتِ الْحُروبُ وَ کَثُرَت وَسائلُ القَتلِ وَ التَّخْریبِ بِهٰذهِ المادَّهِ.
پس از اختراع دینامیت جنگ‌ها افزایش یافت و وسایل کشتن و خراب کردن با این ماده زیاد شد.

۲- أَقبَلَ عَلیٰ شِراءِ الدّینامیتِ رُؤَساءُ شَرِکاتِ الْبِناءِ و المَناجِمِ وَ القُوّاتُ المُسَلَّحَهُ.
سران شرکت‌های ساختمانی و معادن و نیروهای مسلح به خرید آن روی آوردند.

۳- تُمْنَحُ جائِزَهُ نوبِل فی کُلِّ سنَه إلیٰ مَنْ یُفیدُ البَشَریَّهَ فی مَجالاتٍ مُحَدَّدهٍ.
این جایزه هر سال به کسی داده می شود که به بشریت در زمینه‌هایی که مشخص شده سود برساند.

۴- کانَ والدِ نوبِل قَدْ أَقامَ مَصْنَعاً لِصِناعَهِ مادَّهِ «النّیتروغِلیسِرین».
پدر نوبل کارخانه ای را برای تولید ماده نیتروگلیسرین، بنیاد کرده بود.

۵- قامَ أَلفِرِد بِإنشاءِ عَشَراتِ الْمَصانِعِ وَ الْمَعامِلِ فی عشرینَ دَولَهً.
آلفرد اقدام به ساخت ده‌ها کارخانه و کارگاه در بیست کشور کرد.

۶- بنَیٰ نوبلِ مُخْتبرا وَلکِٰنَّهُ انفَجَرَ وَ انهَدَمَ، وَ تَسَبَّبَ بِقْتلِ أخیه الأصغر.
نوبل آزمایشگاهی ساخت ولی متأسفانه آزمایشگاه منفجر شد و ویران شد و به کشتن برادر کوچکش منجر شد.

ب) عَیِّنِ الصَّحیحَ وَ الخَطأَ حَسَبَ نصِّ الدَّرْسِ.
ب) بر حسب متن درست درست و نادرست را مشخص کن.

۱- لَمْ یَکُنْ لِاخْتِراعِ الدِّینامیتِ تَأثیرٌ فی تَسْهیلِ الْأَعمالِ الصَّعْبَةِ کَحَفْرِ الْأَنفاقِ وَ شَقِّ الْقَنَواتِ. نادرست
ترجمه: اختراع دینامیت در آسان‌سازی کارهای سخت مانند حفر تونل‌ها و شکافتن کانال‌‌ها تأثیری نداشت.

۲- خافَ نوبلِ أَنْ یَذْکُرَهُ النّاسُ بِالسّوءِ بَعْدَ مَوتِهِ؛ لِذٰلِکَ فَقَدْ بَنیٰ مُؤَسَّسَةَ «جائِزَةِ نوبلِ». درست
ترجمه: نوبل ترسید که مردم، پس از مرگش او را به بدی یاد کنند؛ بنابراین سازمان «جایزه نوبل» را بنیان نهاد.

۳- اَلَّذینَ حَصَلوا عَلیٰ جَوائِزِ نوبِل خِلالَ السَّنَواتِ الْماضیَةِ کانوا کُلُّهُم أَهْلاً لِذٰلِکَ. نادرست
ترجمه: کسانی که در خلال سال‌های گذشته جوایزی به دست آوردند همگی شایسته آن بودند.

۴- لِکُلِّ اخْتِراع عِلمْیٍّ وَ ابتْکِارٍ فِی التِّقنیِّةِ وَجْهٌ نافِعٌ، وَ وَجْهٌ مُضِرٌّ. درست
ترجمه: اختراع علمی و نوآوری در تکنیک یک رویه سودمند و یک رویه زیان‌رسان دارد.

۵- إنَّ الْمُختَرَعاتِ الْحَدیثَةَ ساعَدَتِ الْبَشَرَ لِتَسْهیلِ أُمورِ الْحَیاةِ. درست
ترجمه: اختراعات نوین، بشر را برای آسان‌سازی کارهای زندگی کمک کرده است.

۶- کانَ غَرَضُ نوبِل مِنِ اخْتِراعِ الدّینامیتِ إشاعَةَ الْحُروبِ. نادرست
ترجمه: هدف نوبل از اختراع دینامیت گسترش جنگ‌ها بود.


معنی و جواب اختبر نفسک صفحه ۲۶ درس ۲ عربی دوازدهم انسانی

عَیِّنِ «الْحالَ» فِی الْجُمَلِ التّالیَةِ.
در جمله های زیر حال را مشخص کنید. (با رنگ آبی مشخص کرده ایم).

۱- وَصَلَ الْمُسافِرانِ إلَی الْمَطارِ مُتَأَخِّرَیْنِ وَ رَکِبا الطّائِرَةَ.
ترجمه: مسافران با تاخیر به فرودگاه رسیدند و سوار هواپیما شدند.

۲- تَجْتَهَِدُ الطّالِبَِةُ فی أَداءِ واجِباتِهِا راضیَةً وَ تُساعِدُ أُمَّها.
ترجمه: دخترِ دانش‌آموز در انجام تکالیف‌هایش با خشنودی تلاش می‌کند و به مادرش کمک می‌کند.

۳- یُشَجِّعُ الْمُتَفرِّجونَ فَریقَهُمُ الْفائِزَ فَرِحینَ.
ترجمه: امروز تماشا گران با خوشحالی تیم برنده‌شان را تشویق می‌کنند.

۴- اَلطّالِبَتانِ تَقْرَآنِ دُروسَهُما مُجِدَّتَینِ.
ترجمه: دو دختر دانش آموز با جدّیّت درس‌هایشان را می‌خوانند.


ترجمه و جواب اختبر نفسک صفحه ۲۷ درس دوم عربی دوازدهم انسانی

تَرْجِمِ الْآیاتِ الْکَریمَةَ، ثُمَّ عَیِّنِ «الْحالَ»
آیات شریفه را ترجمه کنید، سپس «حال» را مشخص کنید.

۱- ﴿… وَ خلق الْإنسانُ ضَعیفاً﴾ اَلنِّساء: ۲۸
و انسان ناتوان آفریده شده است.
حال: ضَعیفاً

۲- ﴿… وَ لا تَهِنوا وَ لا تَحْزَنوا وَ أَنتُمُ الْأَعْلَوْن …﴾ آلُ‌عِمران: ۱۳۹
و سست نشوید و اندوهگین نباشید در حالی که شما بر فراز هستید.
حال: أَنتُمُ الْأَعْلَوْن

۳- ﴿کانَ النّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللهُ النَّبیّینَ مُبَشِّرینَ﴾ اَلْبَقَرَة: ۲۱۳
مردم امّتی یگانه بودند و خداوند پیامبران را مژده ‌دهنده فرستاد.
حال: مُبَشِّرینَ

۴- ﴿یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی إِلیٰ رَبِّکِ راضیَةً مَرْضیَّةً﴾ اَلْفَجْر: ۲۷ و ۲۸
ای نفس آرام، با خشنودی و خدا پسندیدگی به سوی پروردگارت بازگرد.
حال: راضیَةً مَرْضیَّةً

۵- ﴿إنَّما وَلیُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعونَ﴾ اَلْمائِدَة: ۵۵
سرپرست شما تنها خدا و پیامبر و کسانی هستند که ایمان آورده‌اند، کسانی که در حالی که ر رکوع هستند، نماز را بر پای می‌دارند و زکات می‌دهند.
حال: هُمْ راکِعونَ

اشتراک گذاری:
دیگران چه می‌خوانند

ارسال دیدگاه