متن درس پرواز قطره کلاس دوم + معنی کلمات و جواب سوالات

در این بخش از گهر خدمت شما دانش آموزان عزیز متن درس پرواز قطره کلاس دوم همراه با معنی کلمات و جواب سوالات و پاسخ واژه سازی به همراه تمرینات دیگر این درس تهیه شده است.

متن درس پرواز قطره کلاس دوم + معنی کلمات و جواب سوالات

متن درس پرواز قطره کلاس دوم

خورشید وسطِ آسمان بود و از بالا به دریای آبی نگاه می‌‌کرد. ناگهان آب دریا موجی زد و قطره‌های آب به اطراف پراکنده شدند. خورشید قطره‌ی آبی را دید که خیلی ناراحت است. از او پرسید: «چرا این‌قدر نارحتی؟»
قطره گفت: «دلم می‌خواهد مثل چند روز پیش، به شکل ابر دربیایم.»
خورشید گفت: «چه شد که به دریا آمدید؟»
او گفت: «ما اول ابر بودیم. یک روز داشتیم با دوستانمان بازی می‌کردیم که ناگهان باد تندی وزید. باد ما را به این طرف و آن طرف بُرد. آنجا هوا خیلی سرد بود؛ باران شدیم و روی دریا باریدیم. خیلی از دوستانم روی کوه و جنگل و صحرا باریدند؛ بعضی از آن آن‌ها هم، همراه رودها به دریا آمدند.»
خورشید گفت: «حالا چرا دلتان می‌خواهد دوباره به شکل ابر دربیایید؟»
قطره‌ی آب گفت: «چون دوست داریم در آسمان به این طرف و آن طرف برویم. در آنجا باران بشویم و بر زمین‌هایی که به آب نیاز دارند، بباریم و گل‌ها و گیاهان تشنه را سیراب کنیم.»
خورشید لبخندی زد و گفت: «عزیزم، هیچ ناراحت نباش! من می‌توانم دوباره شما را به شکل ابرِ قشنگی در بیاورم.»
قطره با خوش‌حالی فریاد زد: «راست می‌گویی؟»
خورشید گفت: «بله!» بعد گرما و نور خود را روی قطره‌های آب پاشید. آن‌ها کم‌کم گرم شدند، بعد هم آرام‌آرام بخار شدند و بالا رفتند و به شکل یک تکّه ابر کوچک و قشنگ درآمدند.
ابر کوچولو آن‌قدر بالا رفت که به خورشید نزدیک شد و صورتِ طلایی و قشنگ خورشید را بوسید.

معنی کلمات درس پرواز قطره فارسی دوم ابتدایی

نگاه می کرد: تماشا می کرد
نیاز: احتیاج
همراه: دنبال
مثل: مانند ، شبیه
تکّه: قطعه
پراکنده: پخش
ناگهان: یک دفعه
فریاد: داد
وسط: میان
اطراف: دور و بر
تندی: شدیدی
این قدر: این اندازه
دوباره: بار دیگر
حالا: الان ، اکنون
سیراب: پرآب ، بی نیاز از آب
بعد: سپس
کوچولو: کوچک

جواب سوالات درس پرواز قطره 

پاسخ درست و نادرست صفحه ۱۰۴

۱) خورشید قطره را در وسط جنگل دید.

پاسخ: نادرست

۲) قطره دلش می خواست ابر بشود و ببارد.

پاسخ: درست

۳) خورشید می‌توانست قطره‌ها را به شکل ابر درآورد.

پاسخ: درست

۴) قطره ها کم کم گرم شدند؛ بعد هم آرام آرام بخار شدند.

پاسخ: درست

۵) قطره دوست داشت در آن سمان به این طرف و آن طرف برود و باران شود.

پاسخ: درست

جواب گوش کن و بگو صفحه ۱۰۴

۱) خورشید چه دید؟

پاسخ: قطره ای را دید که خیلی ناراحت است.

۲) چرا قطره‌ها دوست داشتند به شکل ابر دربیایند؟

پاسخ: چون دوست داشتند در آسمان به این طرف و آن طرف بروند و باران شوند و بر زمین هایی که به آب نیاز دارند ببارند و گل ها و گیاهان تشنه را سیراب کنند.

۳) پایان داستان چه شد؟

پاسخ: خورشید گرما و نور خود را روی قطره های آب پاشید و آن هم کم کم گرم شدند و آرام آرام بخار شدند و بالا رفتند و به شکل یک تکه ابر درآمدند.

۴) نام پرواز قطره برای این درس مناسب است؟ چرا؟

پاسخ: بله، زیرا سرانجام قطره های آب با نو و گرمای خورشید بخار شدند و بالا رفتند و به شکل یک تکه ابر درآمدند.

پاسخ واژه سازی و حالا تو بگو صفحه ۱۰۴ 

به چیزی که مناسب نباشد، «نامناسب» می گویند.
به کاری که تمام نشده باشد، «ناتمام» می گویند.
به کسی که راحت نباشد، «ناراحت» می گویند.

حالا تو بگو:

  • ناآشنا: به کسی که نا آشنا باشند می‌گویند.
  • نامرتّب: به کسی که مرتب نباشد می‌گویند.
  • نادرست: به چیزی که درست نباشد می‌گویند.
  • نابینا: به کسی که نمی‌بیند می‌گویند.
  • ناشنوا: به کسی که نمی‌شنود می‌گویند.
  • ناراضی: به کسی که راضی نباشد می‌گویند.

پاسخ بیاموز و بگو و حالا تو بگو صفحه ۱۰۵

آب بخار می‌‌شود ← آب آرام آرام بخار می‌شود.
او حرف می‌زند ← او آهسته آهسته حرف می‌زند.
او غذا خورد ← او تند تند غذا خورد.

حالا تو بگو:

علی درسش را خواند ← علی کم کم درسش را خواند.
گلی آمد ← گلی دوان دوان آمد.

جواب پیدا کن و بگو صفحه ۱۰۵

۱) کلمه هایی را که حرف «ﺣ ح» دارند.

پاسخ: ناراحت، صحرا، حالا، خوشحال

۲) کلمه هایی را که حرف «و» در آن ها صدای «اُ» می دهد.

پاسخ: خورشید، موج، دوباره، خوشحالی

پاسخ فکر کن و بگو صفحه ۱۰۵

۱) خورشید چه فایده هایی دارد؟

پاسخ: خورشید همه جا را روشن و گرم می کند و باعث تشکیل ابرها و بارش باران می شود. هیچ موجود زنده ای نمی تواند بدون وجود خورشید زنده بماند.

۲) چرا باید در مصرف آب صرفه جویی کنیم؟

پاسخ: چون آب آشامیدنی خیلی کم است و بدون آب هیچ موجودی نمی تواند زندگی کند و همچنین اسراف کردن کار شایسته ای نیست و خداوند اسراف کاران را دوست ندارد.

جواب سوال صفحه ۱۰۶ حکایت شیر و موش

سوال: به نظر شما چرا شیر در دام شکارچی ها افتاد؟

پاسخ: چون شیر مغرور بود و هیچ وقت به این موضوع فکر نمی کرد که شاید روزی سلطان جنگل هم گرفتار شود.

اشتراک گذاری:
دیگران چه می‌خوانند

ارسال دیدگاه