شعر قدیمی کلاغ دم سیاه غار غارو سر کن

شهره صولتی یک آهنگ قدیمی به نام کلاغ دم سیاه را خوانده است . این شعر و آهنگ زیبا را شهره در چندین سال پیش سروده است.

قلی پسربچه‌ای روستایی است که در پی ماجراهایی, از کلاغ سیاهی دیک جادویی و سپس یک کوزه جادویی می‌گیرد ;اما کدخدا آنها را از قلی می‌دزدد .در پی آن, قلی به کمک دبه‌ای جادویی که آن را هم از کلاغ گرفته, به سراغ کدخدا می‌رود و دیگ و کوزه اسرارآمیزش را پس می‌گیرد و بدین ترتیب به کدخدا درسی فراموش نشدنی می‌دهد .این قصه برای گروه سنی ‘ب ‘تالیف و در صفحات مصور و رنگی چاپ شده است .

شعر قدیمی کلاغ دم سیاه غار غارو سر کن

امروز چه قشنگه خورشید چه می خنده از ابر سپید تو آسمون مرواری بنده انگار که هوا مست بهاره صدای پای گل میاد دوباره

کلاغ دم سیا غار غارو سر کن مسافرم میاد شهر و خبر کن برم باغ بچینم سبد سبد گل سر راش راه و نیم راه بزنم پل سر راش راه و نیم راه بزنم پل

 

اشتراک گذاری:
دیگران چه می‌خوانند
ارسال دیدگاه