متن روضه حضرت زهرا و امام حسین

شهادت حضرت زهرا و ایام فاطمیه یکی از غمگین‌ترین روزها برای مسلمانان جهان است. عشق و ارادت به این بانوی بزرگوار در میان ایرانیان نیز همیشه شعله ور بوده و هست. هر ساله هیات مذهبی و عزاداران فاطمی، این ایام را گرامی می‌دارند. ما هم به نوبه خود دوست داریم در این غم سهیم باشیم. از این رو چند متن روضه حضرت زهرا و امام حسین را در این بخش از گهر برای شما آماده کرده‌ایم.

متن روضه حضرت زهرا و امام حسین

 

متن روضه حضرت زهرا و امام حسین

متن روضه حضرت زهرا و امام حسین حسن خلج

امیرالمؤمنین علیه السلام سنگارو چید، بمیرم برا غربتت علی، یه نگاه كرد، دید فقط زینب و حسین و حسن و ام الكلثوم، ازكی تشكر كنم، بگم زحمت كشیدید، جنازه ی زهرای منو تشییع كردید، اینقده احترام گذاشتید، تنهای تنها، دامنشو تكون داد، اما بریم در خونه امام حسین علیه السلام، از در خونه امام حسین علیه السلام كه نمی تونیم ماتكون بخوریم، می خوام بگم یا علی نبودن تسلیت بگن، نبودن التیام بدن، برو خدارو شكر كن، جات خالی بود كربلا،  زینب بدن پاره پاره حسین و برداشت، اما سنگ زنها هنوز دارن سنگ می زنن، وقتی زینب برگشت خیمه، رقیه دید سر و صورت زینب غرق خونه، حسین……الله اكبر، الله اكبر، بدن و برداشت، خانم پنجاه و چهار پنج ساله، خانمی كه از صبح تا حالا داغ دیده، هیجده تا،  عزیزه شو جلوش سر بریدن، خیمه ها داره می سوزه، بچه ها تو این صحرا فرار كردن، دامن ها آتیش گرفته، فریاد وا محمدا از خیمه ها بلنده، فریاد یا علیا بلنده، فریاد یا وا اُماه بلنده،  از این بدن چی مونده بود، بدن رو بلند كرد رو دست.

✻ ✻ ✻ ✻ ✻ ✻ ✻ 

این كشته ی فتاده به هامون حسین توست

یا رسول الله

 این صید دست و پا زده در خون حسین توست

 این نخل تر کز آتش جان سوز تشنگی

دود از زمین رسانده به گردون حسین توست

می خوای بهت بگم زینب كیه، می خوای بشناسی زینب چیه، بدن و بلند كرد، حسین من،  زینب وا، خدایا این قلیل قربانی رو از محمد و آل محمد قبول كن.حسین………..

متن روضه حضرت زهرا و امام حسین مهدی رسولی

متن روضه حضرت زهرا و امام حسین

ای مادر زینبین! برگرد

بی تو چه کند حسین؟‌ برگرد

صِدام ميلرزه، تكون بده دستتو

دست و پام ميلرزه

 ببين تنِ تمومِ بچه هام ميلرزه

صِدام ميلرزه

 پَرِت شكسته

مگه چه جوري زدنت سرت شكسته

 قرار بود كه عُمري قرارم باشي

كه بيقرارِ همو غمگسارم باشي

 مي بارم مثه آسمون برات

ميكُشي منو با اشكِ بي صدات

عليِ نشسته بالاي سرت، كَلِّميني

بگو تو كوچه چي اومد سرت، كَلِّميني

 شباي فاطميه از غربتت

صورتم كبودِ مثلِ صورتت

متن روضه حضرت زهرا در شب آخر

 *تو خونه ي علي هر كي يه گوشه اي زانو بغل گرفته، صداي ضجه ها و ناله ها بلندِ: واي مادرم… :”أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوء” مادرم بِره ما بيچاره ميشيم، خدايا! به غربتِ بابام رحم كن… اما يكي يه جور ديگه حرف ميزنه…*

 نشد تو كوچه دستشو بگيرم

شدتِ ضربه اش رو بگيرم

 * شبِ آخرِ، وصيت هاش رو ميكنه: علي جانم! بگو بچه هام رو از خونه بيرون ببرن، دست زينب و اُم كلثوم رو فضه گرفته، بچه ها بريم بيرون، حسن و حسين از حجره رفتن بيرون، صدا زد: پسر عمو! بشين كار دارم باهات… علي نشست، سر رو گذاشت تو بغلِ علي، جانم خانوم! چي ميخواي بگي؟ يه چي گفت، بندِ دلِ علي پاره شد، يه نگاه به صورت علي كرد گفت: علي جان! ديگه دارم ميميرم، اما علي!… “یا اَبَالحَسَن! اِبْکِنِی وَ ابْکِ لِلْیَتَامَی وَ لَا تَنْسَ قَتِیلَ بِطَفِّ الْعِرَاق‌ “…*

✻ ✻ ✻ ✻ ✻ ✻ 

 قتلگاهت نگو كه غوغا بود

سَرِ پيراهنِ تو دعوا بود

كاش مادر نبود در گودال

از بدِ روزگار اما بود

 هر چه ميخواهي تو با جانم بكن

مادرم اينجاست عُريانم نكن

 همه بلند صدا بزنن: حسين!…

اشتراک گذاری:
دیگران چه می‌خوانند

ارسال دیدگاه