بیش از 300 اسم دختر با حرف ن – به همراه معنی

امتیاز دهید

اسامی دختر با حرف ن هم مثل حرف م در فرهنک ایرانیان بسیار زیاد است ، در ادامه بیش از 300 اسم دختر با حرف ن را برای شما تهیه کرده ایم که امیدواریم یک اسم زیبا برای دختر دلبندتان انتخاب کنید.

بیش از 300 اسم دختر با حرف ن – به همراه معنی

اسم دختر با حرف ن

نازگل : دختری که مانند گل زیبا و لطیف و ناز است.

نازگوهر : دارای گوهر زیبا، گوهر و سنگ زیبا و قیمتی

نازگیتی : موجب نازش و مباهات گیتی

نازلی : ناز (فارسی) + لی (ترکی) دارای ناز و عشوه

نازمهر : مهرناز، زیبا چون خورشید

نازنوش : زیبا و شیرین

نازنین : بسیار دوست داشتنی، عزیز و گرامی، زیبا و ظریف

نازنین چهر : دارای صورتی ظریف، زیبا و دوست داشتنی

نازی : منسوب به ناز

نازیاب : از شخصیت های شاهنامه، نام یکی از زنان شاعر بهرام گور پادشاه ساسانی

نازیار : یار زیبا

نازیلا : دختر طناز و عشوه گر

نازینه : منسوب به ناز

ناژین : درخت نارون

نافه : ماده‌ای با عطر نافذ و پایدار که زیر پوست شکم نوعی آهو به دست می آید.

ناکتا : ناک (در گویش مازندران نوعی گلابی شیرین) + تا، شیرین مثل گلابی

نانا : پدر و مادر، نعناع

نانیسا : نام روستایی در نزدیکی مراغه

ناوه : نام روستایی در نزدیکی خرم آباد

ناهید : زهره، آناهیتا، از شخصیتهای شاهنامه، نام دیگر کتایون همسر گشتاسپ پادشاه کیانی

نایریکا : برگزیده، پسندیده، از اسامی قدیمی ایرانی

نرسا : در اساطیر زوروانیه نام یکی از خدایان

نرگس : (گرفته شده از یونانی)، گلی خوشبو و زینتی با گلبرگ های سفید و زرد

نرمین : منسوب به نرم، لطیف، مهربان

نساک : نام همسر سیامک پسر کیومرث پادشاه پیشدادی

نسترن : گلی شبیه رز به رنگهای صورتی، سفید و زرد

نسرین : گلی به رنگ زرد یا سفید و خوشبو که یکی از گونه‌های نرگس است.

نسرین مهر : زیبا و درخشان چون گل نسرین و خورشید

نسرین نوش : زیبا چون گل نسرین و شیرین چون عسل،نام دخترپادشاه سقلاب و همسر بهرام گور پادشاه ساسانی

نقره : فلزی گرانبها، نرم و سفید که در ساختن زیورآلات، آینه، و… به کار می‌رود.

نکوزاد : زاده نیکویی

نکویار : یار نیکو

نکیسا : نام موسیقیدان مشهور در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی

نگار : نقش، تصویر، زیور، زینت، دختر یا زن زیباروی

نگارا : بانوی زیبا، دختر خوش چهره، کنایه از محبوب است.

نگاربسته : نقشی که زنان با حنا بر دست و پای خود می بندند.

نگارشید : نقش و نگار درخشان

نگاره : نقش، شکل، تصویر

نگارین : زیبا، آراسته، مزین

نگین : سنگ قیمتی و زینتی که بر روی انگشتر، گوشواره، و جز آنها کار می‌گذارند.

نگینه : مانند نگین

نوا : صدای آهنگین، نغمه،آواز، نام یکی از لحنهای قدیم موسیقی ایرانی

نواآفرین : آفریننده نغمه و آواز

نوازش : از روی مهربانی دست بر سر کسی کشیدن، چیزی را به آرامی و پیاپی لمس کردن، مهربانی و لطف، تسلی دادن و دلجویی کردن

نوباوه : کودک یا نوجوان، میوه‌ای که تازه رسیده باشد، میوه تازه و نورس

نوبر : تر و تازه و جدید، شادابنام پارسی

نوبهار : آغاز فصل بهار، فصل بهار، نام آتشکده‌ای در بلخ

نورسته : تازه روییده، جوان، تازه بالغ شده

نوژان : درخت صنوبر و کاج

نوژین : منسوب به نوژ، مربوط به نوژ؛ (به مجاز) زیبا، سرسبز و با طراوت.

نوش آفرید : آفریده بی مرگ، آفریده جاوید

نوش آفرین : جاویدان آفریده شده

نوش آگین : به شهد و شکر آویخته، نوشین

نوش لب : دارای لبی شیرین، شیرین لب

نوشا : نیوشا، شنوا، شنونده

نوشاد : نام شهری که زیبارویان آن معروف بوده‌اند.

نوشان : نوشنده

نوشزاد : زاده جاوید، از شخصیتهای شاهنامه، نام همسر انوشیروان پادشاه ساسانی

نوشناز : دارای ناز و غمزه شیرین

نوشه : انوشه، جاوید، زنده، شاد، خوشحال، خرم، گوارا، از شخصیتهای شاهنامه

نوشید : مرکب از نو (تازه) + شید (خورشید)، نام مادر مانی دین آور معروف ایرانی

نوشین : شیرین، خوشایند، دلپذیر، گوارا، خوش گوار

نوشین لب : نوش لب، دارای لبی شیرین، شیرین لب

نوشینه : نوشین، شیرین، خوشایند، دلپذیر، گوارا، خوش گوار

نوگل : گلی که تازه شکفته شده است، دختر جوان

نونهال : نهال تازه، درخت جوان

نهال : درخت یا درختچه نورس که تازه نشانده شده است.

نیاز : حاجت، احتیاج

نیالا : نام روستایی اطراف ساری

نیایش : دعا به درگاه خداوند، ستایش، عبادت، پرستش و احترام نسبت به کسی

نیتا : بی مانند، بی نظیر، بیتا، یگانه

نیسا : همانند نی، شبیه به نی، (به مجاز) زیبا، با طراوت، دلپذیر و دلنشین، شیرین، نام همسر پادشاه کاپادوکیه

نیک آفرید : آفریده خوب و نیکو

نیک آفرین : آفریننده نیکی و خوبی

نیک اختر : دارای ستاره و طالع خوب و خوش، خوشبخت، سعادتمند

نیک تاج : آن که تاج نیکو و خوب دارد.

نیک تاش : نیک همتا و مانند نیکان

نیک چهر : نیک چهره، خوبرو، نیکوروی، زیبا

نیک چهره : نیکچهر،خوبرو، نیکوروی، زیبا

نیک دخت : دختر خوب و نیکو

نیک رخ : نیک رو

نیک رخسار : آن که دارای چهره ای پاک و زیباست.

نیک روی : خوش صورت

نیک مهر : آن که دارای محبتی کامل و شایسته است.

نیک یار : دوست مشفق

نیکا : چه خوب است، خوشا، نام رودی در شمال ایران

نیکتا : خوب، نیکو

نیکناز : آن که دارای عشوه و غمزه‌ای خوب و نیکوست.

نیکو : خوب، زیبا

نیکی : خوب بودن، خوبی، نیکوکاری، احسان

نیلا : نیل به رنگ نیل، نیلی

نیلاب : مجازا آبی ملایم و آرامش بخش. نام قدیم شهر جندی شاپور، همچنین مایعی آبی رنگ که در رنگرزی کاربرد دارد را می‌نامند.

نیلرام : اسم فرشته نگهبان برف و باران و تگرگ

نیلگون : نیل (سنسکریت) + گون (فارسی) به رنگ نیل، کبود، لاجوردی

نیلیا : به زنگ نیلی ، منسوب به نیلی ، مرکب از نیلی و الف نسبت

نیمتاج : تاج کوچک آراسته به جواهر

نیوان : پهلوان و دلیر و شجاع، نام مادر انوشیروان، همسر قباد پادشاه کیانی

نیواندخت : نیوان، نام مادر انوشیروان، همسر قباد پادشاه کیانی

نیوشا : شنوا، شنونده

نیووند : نام گیاهی می‌باشد.

اسم دختر عربی با حرف ن


نائله : کسی که به مقصود رسیده و نائل آمده است، اسم همسر عثمان خلیفه سوم

نادره : مؤنث نادر، کمیاب، بی همتا، آنچه به ندرت یافت شود.

نادی : ندا دهنده، ندا کننده

نادیه : مؤنث نادی، ندادهنده، صدا کننده

ناریه : آتشی، آتشین

نبات : ماده خوراکی سفت، بلورین و شیرین

نجلا : زنی که دارای چشمان درشت است.

نجم : ستاره، نام سوره‌ای در قرآن کریم

نجمه : مؤنث نجم، ستاره

نجوا : سخن آهسته

نجیبه : مؤنث نجیب، شریف، اصیل، عفیف، پاکدامن

ندا : صدای بلند، فریاد، بانگ

ندیمه : مؤنث ندیم، همنشین و هم صحبت، به ویژه با بزرگان

نرجس : معرب از فارسی، نرگس، نام همسر امام حسن عسگری (ع) و مادر حضرت مهدی (ع)

نسا : زنان، نام سوره ای در قرآن کریم

نسیبه : دختر با اصل و نسب، بانوی اصیل، بانویی که در صدر اسلام در جنگ احد شرکت داشت و به آسیب دیدگان کمک می کرد.

نسیم : بادملایم و خنک، باد بسیار آرام، بوی خوش

نصیبه : سهم کسی از چیزی، بهره، سرنوشت، تقدیر

نظاره : نگریستن، تماشا، نگاه کردن

نعنا : نعناع، گیاهی کاشتنی و خوشبو

نعناع : نعنا، گیاهی کاشتنی و خوشبو

نعیمه : مؤنث نعیم، نعمت، نرم و لطیف

نغمه : آهنگ یا ملودی، آوازه

نفیسا : بسیار ارزشمند، گران مایه

نفیسه : مؤنث نفیس، باارزش

نکهت : بوی خوش

نوال : عطا، بخشش، بهره، نصیب

نور : روشنایی، فروغ، از نامهای خداوند، نام سوره‌ای در قرآن کریم

نورصبا : نوری که از صبا متصاعد می‌شود، جلوه صبا؛ (به مجاز) زیبارو.

نوریه : منسوب به نور، درخشان

نهضت : حرکت، عزیمت

نیر : روشن، منور

نیره : مؤنث نیر، منور و روشنا

اسم دختر فارسی – عربی با حرف ن


ناردخت :دختر آتش

ناردیس : مانند آتش

نارینا : دختر ظریف، بانوی تر و تازه، همچنین دختر بر افروخته و آتشین

نیکو لقا : زیبا رو، زیبا چهر

نورآفرین : آفریننده نور و روشنایی

نورا : نور مؤنث انور درخشان، تابان

نورافشان : آنچه از خود نور و روشنایی منتشر می‌کند، نورپاش

نوران : مرکب از نور (روشنایی) + ان (پسوند اتصاف)

نوری : منسوب به نور

نورین : نورانی، نوری

اسم دختر عبری با حرف ن


نینا : زیبایی، خوش اندامی و ظرافت

نگینا : موسیقی، آواز

اسم دختر کردی با حرف ن


ناریا : قاصدک

نیشا : نشانه

نشمیل : زیبا

نیان : رفیق، شریک زندگی

اسم دختر گیلکی با حرف ن


ناریکا : دختر مهربان

اسم دختر سنسکریت با حرف ن


ناراین : از خدایان هندوهاست و به دفع فساد می‌کوشد.

نوبهار : معشوق یا زن زیبارو

نیروانا : آخرین مرحله سلوک در نزد “بودا” که مرحله محو شدن جنبه حیوانی وجود و رسیدن به کمال است.

نیلوفر : گلی به رنگ سفید، کبود و زرد که مصرف دارویی دارد، همچنین نام یکی از جشن های باستانی ایرانیان (جشن نیلوفر) که در روز هفتم یا هشتم هر ماه برگزار می‌شد و هرکس که در این روز از پادشاه حاجتی می‌خواست برآورده می‌شد.


اسامی دیگر با حرف ن

نازنوش: نامی ایرانی
نیسا: دختر یکی از شاهان پارتی
نیوشه: نیوشا:- گوش دهنده- نوشه
نوشا: پرنس در زمان ساسانیان

نارگل : گل سرخ انار
نارگون : همانند سرخی آتش
ناز : دوست داشتنی، نام گلی است
نازآفرید : از نام های برگزیده
نازآفرین : از نام های برگزیده
نازبانو : از نام های برگزیده
نازپرور : از نام های برگزیده
نازپری : از نام های برگزیده
نازمهر : از نام های برگزیده
نازنین : دارای ناز، نازک اندام
نازیاب : از نام های برگزیده
ناهید : آناهیتا، پاک بانو
نایریکا : از نام‌های برگزیده
نخستین : آغازین، اولین
نرگس : نام گلی است
نساک : نام زن سیامک، پسر کیومرس
نسترن : گلی سپید رنگ
نسرین : از نام های برگزیده
نسیم : هوای ملایم بامدادی
نکوزاد : از نام های برگزیده
نکویار : از نام های برگزیده
نگار : چهره زیبا
نگین : جواهر انگشتری
نورسته : جوانه تازه
نوشین : شیرین و گوارا
نوگل : از نام های برگزیده
نونهال : نهال تازه، درخت جوان
نیایش : نماز بردن
نیکچهر : از نام های برگزیده
نیکچهره : از نام های برگزیده
نیکدخت : از نام های برگزیده
نیکرخ : از نام های برگزیده
نیکروی : از نام های برگزیده
نیلوفر : نام گلی است
نینا : از نام‌های برگزیده
نیوشا : شنونده
نیسا: دختر مهرداد و خوهر میترادات اشکانی
نیشام: نام فرشته نگهبان آذرخش
نوشید: نام مادر مانی نقاش که خود را پیامبر نامید

نائیریکا: بانوان پارسا در دین زرتشتی
نوشید: مادر مانی نقاشی در دوره ساسانی
نِیشام: فرشته نگهبان آذرخش

اشتراک گذاری:
دیگران چه می‌خوانند

    ارسال دیدگاه

    1. Nazli says:

      اسم هنری من نازلی است و واقعا از صمیم قلبم راضی هستم

    2. نوشین says:

      اسم دختر با نون نویدا هم میشه به معنای مژده ها
      خاص و زیبا….اسم مادرم نویدا هست
      دوست داشتم که اسم بانوی بزرگوار من جوری باشه که از یاد ها و زبان ها نرود