سبک زندگی ایرانیان باستان چگونه بوده است؟

تاريخ : 11 اسفند

آیا می خواهید در مورد سبک زندگی ایرانیان باستان و نحوه زندگی ایرانیان در دوران باستان بیشتر بدانید این بخش گهر را بخوانید چرا که سبک زندگی ایرانیان باستان را شرح می دهیم.

سبک زندگی ایرانیان باستان چگونه بوده است؟

سبک زندگی ایرانیان باستان چگونه بوده است؟, پورتال خبری فرهنگی گهر

روش زندگی ایرانیان در زمان های مختلف با هم تفاوت دارد. شاید بخواهید بدانید ایارنیان باستان چطور زندگی می کرده اند و سبک زندگی آنان به چه صورت بوده است.

دولت شاھنشاھي پارس، كه در زمان داریوش بھ منتھا درجة بزرگي خود رسیده بود، شامل بیست ایالت مي شد و مصر، فلسطین، سوریھ، فنیقیھ، لیدیا، فریگیا، یونیا، كاپادوكیا، كیلیكیا، ارمنستان، آشور، قفقاز، بابل، ماد، پارس، آنچھ امروز بھ نام افغانستان و بلوچستان معروف است، باختر رود سند در ھندوستان، سغدیانا، باكتریا، جایگاه ماساگتھا، و قبایل دیگري از آسیاي میانھ جزو این امپراطوري بزرگ بود.

پارسي كه در آن روزگار بر چھل میلیون ساكنان این نواحي حكومت كرد ھمان ایراني نیست كھ  اكنون مي شناسیم، بلكھ ناحیة كوچكي در مجاورت خلیج فارس بود كھ در آن زمان بھ نام« پارس » خوانده مي شد و اكنون آن را « فارس » مي نامند. سرزمین پارس سراي بیابانھاي بیحاصل و كوھھاي فراوان بود؛ رودخانة فراوان نداشت و در معرض گرماي سوزان و سرماي كشنده بود و بھ ھمین جھت بود كھ درآمد زمین، بھ تنھایي، كفاف زندگي دو میلیون ساكنان آن را نمي كرد، و ناچار باید كسري را از راه بازرگاني و كشورگشایي تأمین كنند. مردم كوه نشین اصلي سرزمین پارس، مانند مادھا، از نژاد ھند و اروپایي، و شاید از جنوب روسیھ بھ این نواحي آمده بودند.

از زبان ودین قدیم ایشان آشكار مي شود كھ با آن دستھ از نژاد آرین كھ از افغانستان گذشتھ و طبقة حاكمھ را در سرزمین ھند تشكیل داده بودند نسبت نزدیكي داشتھ اند. داریوش اول خود را در نقش رستم چنین معرفي كرد:« پارسي، پسر پارسي، آریایي از نژاد آریایي ».

چنان بھ نظر مي رسد كھ پارسیان زیباترین ملتھاي خاور نزدیك در روزگارھاي باستاني بوده اند. تصاویري كھ در آثار تاریخي برجاي مانده نشان مي دھد كھ آن مردم میانھ بالا و نیرومند بوده و، بر اثر زندگي كردن در نقاط كوھستاني، سختي و صلابت داشتھ اند، ولي ثروت فراوان سبب لطافت طبع آنان بوده است؛ در سیماي ایشان آثار تقارن مطبوعي دیده مي شود، و مانند یونانیان بیني كشیده داشتھ اند، و در اندام و ھیئت ایشان آثار نجابت مشھود بوده است. غالب ایشان لباسھایي مانند لباسھاي مردم ماد بر تن مي كردند؛ بعدھا خود را بھ زیورآلات مادي نیز مي آراستند.

جز دو دست، بازگذاشتن ھر یك از قسمتھاي بدن را خلاف ادب مي شمردند، و بھ ھمین جھت سر تا پاي ایشان با سربند یا كلاه، یا پاپوش پوشیده بود. شلواري سھ پارچھ و پیراھني كتاني و دو لباس رو مي پوشیدند، كھ آستین آنھا دستھا را مي پوشانید، و كمربندي بر میان خود مي بستند. این گونھ لباس پوشیدن سبب آن بود كھ از گزند گرماي شدید تابستان و سرماي جانكاه زمستان در امان بمانند. امتیاز پادشاه در آن بود كھ شلوار قلاب دوزي شدة با نقش و نگار سرخ مي پوشید، و دكمھ ھاي كفش وي بھ رنگ زعفراني بود. اختلاف لباس زنان با مردان تنھا در آن بود كھ گریبان پیراھنشان شكافي داشت. مردان موي چھره را نمي ستردند و گیسوان را بلند فرو مي ھشتند؛ بعدھا بھ جاي آن گیسوان عاریھ رواج پیدا كرد.

چون در دوران شاھنشاھي ثروت مردم زیاد شد، زن و مرد بھ زیبایي ظاھر خود پرداختند؛ جھت آراستن صورت، غازه و روغن بھ كار مي بردند، و براي آنكھ درشتي چشم و درخشندگي آن را نشان دھند، سرمھ ھاي گوناگون استعمال مي كردند. بھ این ترتیب، در میان آنان طبقة خاصي بھ نام « آرایشگران » پیدا شد كھ كارشناس در ھنر آرایش بودند و كارشان تزیین ثروتمندان بود و یونانیان آنان را « كوسمتاي » مي نامیدند . پارسیان در ساختن مواد معطر مھارت فراوان داشتند، و پیشینیان چنان معتقد بودند كھ گردھا و عطرھاي آرایش را نخستین بار ھمین مردم اختراع كرده بودند. شاه ھمیشھ با جعبھ اي از مواد معطر براي جنگ بیرون مي رفت و، خواه پیروز مي شد، خواه شكست مي خورد، پس از ھر كارزار با روغنھاي خوشبو خود رامعطر مي ساخت.

پارسیان، در اثناي تاریخ دراز خود، بھ زبانھاي گوناگون سخن مي گفتھ اند. فارسي باستاني زبان دربار و بزرگان قوم در زمان داریوش اول بھ شمار مي رفت؛ این زبان با زبان سانسكریت پیوند بسیارنزدیكي دارد، و این خود، نشان مي دھد كھ آن دو زبان لھجھ ھایي از زباني قدیمیتر بود ه اند؛ این ھردو لھجھ از خویشان بسیار نزدیك زبان انگلیسي بھ شمار مي روند. از لغت فارس قدیم دو شاخة زند، یعني زبان زند اوستا، و شاخة پھلوي بیرون آمد؛ از ھمین شاخھ است كھ زبان فارسي كنوني برخاستھ است.

در آن ھنگام كه پارسیان بھ كار خط نویسي پرداختند، براي نوشتن اسناد خود، خط میخي و الفباي ھجایي آرامي را بھ كار بردند. پارسیان ھجاھاي سنگین و دشوار بابلي را آسانتر كردند و عدد علامات الفبایي را از سیصد بھ سي و شش رسانیدند؛ این علامات رفتھ رفتھ، ازصورت مقاطع ھجایي بیرون آمد و شكل حروف الفباي میخي را بھ خود گرفت. ولي باید دانست كھ خط نویسي را پارسیان سرگرمي زنانھ مي پنداشتند، و كمتر دربند آن بودند كھ از عشق ورزي وجنگاوري و شكار دست بردارند و بھ كار نویسندگي اشتغال ورزند و اثري ادبي ایجاد كنند.

مرد عادي معمولا بیسواد، و بھ این بیسوادي خرسند بود و تمام كوشش خود را در كار كشت زمین مصروف مي داشت.کتاب مقدس “اوستا” كشاورزي را ستوده و آن را مھمترین و والاترین كار بشري دانستھ كھ خداي بزرگ اھورمزدا از آن بیش از كارھاي دیگر خشنود مي شود.

قسمتي از اراضي ملك مردم بود، و خود بھ كشاورزي در آن مي پرداختند؛ گاھي این خرده مالكان جمعیتھاي تعاوني كشاورزي متشكل از چند خانوار تشكیل مي دادند و بھ صورت دستھ جمعي بھ كاشتن زمینھاي وسیع مي پرداختند؛ قسمت دیگر از اراضي متعلق بھ اشراف و زمینداران بزرگ بود، كھ دھقانان، در برابر قستي از درآمد زمین، بھ كشت و زرع در آنھا مشغول بودند؛ قسمتي را نیز بندگان بیگانھ (كھ ھرگز درمیان آنان ایراني وجود نداشت) كشاورزي مي كردند.

براي شخم كردن زمین، گاو آھن چوبي بھ كار مي بردند، كھ بھ آن نوك آھني بستھ بودند و با گاو كشیده مي شد. آب را از نقاط كوھستاني بھ وسیلة قنات بھ زمینھاي خود مي آوردند. محصول عمدة كشاورزي، كھ مھمترین مادة غذایي نیزمحسوب مي شد، گندم و جو بود، ولي مردم گوشت فراوان نیز مي خوردند و شراب زیاد مي نوشیدند.

كوروش بھ سربازان خود شراب مي داد. مباحثة جدي درامور سیاسي آنگاه در مجامع پارسیھا صورت مي گرفت كھ اھل مجلس مست باشند، چیزي كھ بود، بامداد روز بعد، در نقشھ ھاي طرح شده تجدید نظر مي كردند. یكي از نوشابھ ھاي ایرانیان قدیم مشروبي بود بھ نام ھومھ كھ آن را بھ عنوان قربانی طرف توجھ بھ خدایان تقدیم مي كردند، و چنان گمان داشتند كھ ھر كس از آن بنوشد، بھ جاي روشن شدن آتش خشم و انگیختگي، تقوا و عدالت در او بیدار مي شود.

آخرين هاي اين بخش
ديگران چه مي خوانند
دیدگاه ها
برای ارسال دیدگاه مرتبط با این مطلب کلیک کنید

گـهـر در شبکه هاي اجتماعي