در زبان فارسی، برخی از کلمات هستند که به چندین شکل می توان آن را نوشت اما تمام متخصصین زبان فارسی روی یک املای صحیحی توافق کرده اند که گهر در این بخش جدول املای صحیح کلمات فارسی را برای شما عزیزان منتشر می کند.
املای صحیح کلمات فارسی + جدول
بحث ما در اين مورد، مربوط به اين نيست كه شما به طور مثال ندانيد “اسراف” را بايد با “س” بنويسيد يا با “ص”، بلكه ما قصد داريم اين نكته را يادآور شويم كه يك تايپيست ماهر، “اسراف” را نمينويسد: “اسارف”. به عبارت ديگر، غلطهاي املايياي منظور ماست كه بر اثر اشتباه تايپيست رخ ميدهد.
در مثال بالا تايپيست ما، به جاي آنكه ابتدا كليد حرف “ر” را فشار دهد و بعد، كليد حرف “ا” را، در اثر تايپ سريع، ابتدا كليد “ا” را فشرده و بعد، كليد حرف “ر” را.
براي اينكه چنين مشكلاتي پيش نيايد، تايپيست مجبور است تمام حواس خود را كاملا روي متن و صفحه كليد متمركز كند. در اين صورت حتما به اشتباهات خود در حين تايپ، پي خواهد برد. البته اين، مستلزم تمرين و تكرار در تايپ است، اگر عمل تايپ، برايتان به يك موضوع عادي تبديل شود، در حين تايپ دقيقا متوجه خطاي خود خواهيد شد و بعد به مانيتور كه نگاه ميكنيد، ميبينيد، بله، خطايي رخ داده است.
اگر بتوانيد اين كار (يعني متمركز شدن روي متن) را انجام دهيد، هرگز نيازي به نگاه كردن به مانيتور نيست. البته انسان جايز الخطاست و گاها خطاي خود را هم متوجه نميشود، همانطور كه ممكن است بارها در صحبت كردن، يك كلمه را به صورت نادرست تكرار كنيد و خودتان هم متوجه نشويد (و در آخر اطرافيان به شما تذكر بدهند)، در تايپ كردن نيز ممكن است خطايي انجام دهيد و تا مانيتور به شما تذكر ندهد، متوجه نشويد. پس بد نيست بعد از تايپ هر چند كلمه، به خصوص در مواقعي كه شك ميكنيد، به مانيتور نگاه كنيد تا متوجه اشتباه خود بشويد.
اگر از نرمافزارهاي قدرتمندي چون Microsoft Word استفاده كنيد (كه پيشنهاد ميكنيم حتما همين كار را كنيد)، به سادگي با يك نگاه گذرا، متوجه غلطهاي املايي خود خواهيد شد. چرا كه اين نرمافزار كه مايكروسافت زحمت گنجاندن غلطيابت املايي فارسي را نيز در آن كشيده است، غلطهاي املايي (كه جابهجا شدن حروف آن كلمه، حتي كلمه جديد و با معناي ديگري نيز نسازد)، را با كشيدن يك شبه خط قرمز در زير آنها، مشخص ميكند.
پس، تمرين در تايپ فارسي، به همراه متمركز شدن بر روي متن و چك كردن متن تايپ شده بعد از چند كلمه، براي رفع مشكل غلطهاي املايي مفيد است.
اما اين نكات، باعث نميشود كه خواندن مجدد متن از اول تا آخر (در پايان تايپ)، دست كم گرفته شود! بسياري از غلطها، بعد از اين روخواني كشف ميشوند!
املای صحیح کلمات پرکاربرد:
مزخرف درسته، نه مضخرف/مذخرف
توجیه درسته، نه توجیح/طوجیه/طوجیح × دوستان پرسیدند: مطمئنی؟ بله! توجیه از ریشه “وجه” میاد، به معنای موجه نشون دادن
اتلاف درسته، نه اطلاف
اطلاق درسته، نه اتلاق
تلقی درسته، نه طلقی
لوث(lows) درسته، نه لوص/لوس
منتظر درسته، نه منتضر/منطضر/منطظر
حاوی درسته، نه هاوی
معضل درسته، نه معظل/معزل/معذل
استیضاح درسته، نه اصتیظاح/استیظاح/استیزاح(استیزاح = مسخره کردن)
موثق درسته، نه موسق/موصق
تطبیق درسته، نه تتبیق/طتبیق
زل زدن درسته، نه ذل/ظل/ضل زدن
افتضاح|فضاحت درسته، نه افتزاح/افتظاح|فزاحت/فظاحت
نظافت درسته، نه نضافت/نزافت
قباحت درسته، نه قباهت
تلقین درسته، نه طلقین
حلاجی درسته، نه هلاجی
مستفیض درسته، نه مصتفیض/مستفیظ/مصطفیض/مثتفیظ/مثطفیظ/مثتفیض/مثتفیض
اتاق درسته، نه اطاق
طاق درسته، نه تاق
لواط درسته، نه لوات
لات درسته، نه لاط
حرص درسته، نه حرس/هرص/هرس
مضحک درسته، نه مظحک/مزحک
منظور درسته، نه منضور
اشتباه | شیوه صحیح | اشتباه | شیوه صحیح |
رهرو ام | رهروم | بنابر ین | بنابراین |
پاک اند | پاکند | ازو | از او |
خوشحال ایم | خوشحالیم | بهاء | بها |
هشیار اند | هوشیارند | روئین تن | رویین تن |
سخنراندن | سخن راندن | ازین | از این |
ستاره گان | ستارگان | آئین | آیین |
حضرتعالی | حضرت عالی | گوئیم | گوییم |
دست فروش | دستفروش | روئیدن | روییدن |
پیش آهنگ | پیشاهنگ | درو | در او |
بزرگداشتن | بزرگ داشتن | پائیز | پاییز |
نگهداشتن | نگه داشتن | نمائیم | نماییم |
اطاق | اتاق | زحمۀ | زحمت |
باطری | باتری | نظاره گان | نظارگان |
طوس | توس | حامله گی | حاملگی |
طهمورث | تهمورث | برده گی | بردگی |
اطر | اتر | خشمگینتر | خشمگین تر |
طپانچه | تپانچه | سورمه ایتر | سورمه ای تر |
طهران | تهران | شورایعالی | شورای عالی |
غلطیدن | غلتیدن | آئیننامه | آئین نامه |
امپراطور | امپراتور | خوشایند | خوش آیند |
بلیط | بلیت | دل آویز | دلاویز |
طپش | تپش | تناسان | تن آسان |
طهماسب | تهماسب | دلدادن | دل دادن |
به نیرو | بنیرو | باستانشناسی | باستان شناسی |
به کلی | بکلی | نخبه گان | نخبگان |
به سزار | بسزا | غلطتر | غلط تر |
روبه رو | روبرو | چوببری | چوب بری |
خود به خود | خودبخود | خوش آمدگویی | خوشامدگویی |
رو به راه | روبراه | هم آورد | همآورد |
بی نوا | بینوا | بدست | به دست |
هیچکس | هیچ کس | بکار بردن | به کار بردن |
هیچگاه | هیچ گاه | به عمد | بعمد |
آنکه | آن که | بجا آوردن | به جا آوردن |
چنان چه | چنانچه | بی چاره | بیچاره |
هیچوقت | هیچ وقت | به هوش | بهوش |
اینجانب | این جانب | به ویژه | بویژه |
بهیچ وجه | به هیچ وجه | به طوری | بطوری |
اینکه | این که | تن به تن | تن بتن |
وجوهات | وجوه | سر به هوا | سربهوا |
کتب | کتاب ها | بوجود | به وجود |
یکصدم | یک صدم | بی افزود | بیفزود |
احوالات | احوال | بیدرنگ | بی درنگ |
علما | عالمان | شئونات | شئون |
قلل | قله ها | خریت | خری |
وقتیکه | وقتی که | زوار | زائران |
چه قدر | چقدر | پنجشنبه | پنج شنبه |
یک جا | یکجا | یک دست | یکدست |
میوه جات | میوه ها | یک رنگی | یکرنگی |
جواهرات | جواهر | کوچک تر | کوچکتر |
نذورات | نذور |