متن روز برفی و متن ادبی روز برفی زمستانی از آن دسته از جملاتی است که شما با استفاده از آن ها احساسات خود را نسبت به زمستان و حال و هوایش نشان می دهید.زمستان آخرین فصل سال است و ته تغاری فصل هاست، می توان با عشق و مهربانی سرمای آن را به گرما تبدیل کرد.
جملات روز برفی و متن برفی برای اینستاگرام
یکی از بزرگ ترین لذت های دنیا اینه که دونه های برف رو توی دستات بگیری.
نمی دونم دقت کردین یا نه ولی برف اول دقیقا مثل عشق اول آدم می مونه.
عشق من به تو با یک نگاه کوتاه تو آغاز شد، مثل شدید ترین طوفان هایی که با یک دونه برف کوچیک شروع می شه.
تو برای من دقیقا مانند برف هستی، در کمال زیبایی سردی.
جبران خلیل جبران چقد قشنگ میگه که:” عشق و محبت دقیقا مثل برفه، زیبا و دلربا می کند هر آنچه را که می پوشاند.”
توی این زمستون سرد می خوام گرم ترین ماجراجوییم رو با تو شروع کنم.
همیشه در رویاهایم من زمستانی را دارم گرم
کوچه ام پر از برف و خانه های بدون ریا و گرم.
آسمون خودش هم نمی دونه که با باریدن هر دونه برفش تمام غم و غصه های من رو یکی یکی از بین می بره.
توی این زمستون به این سردی تو هیچوقت سرما نمی خوری، چون همیشه توی قلب منی.
تو که در کنارم هستی و با وجودت به من و وجودم گرما می بخشی من آرزو میکنم که تمام فصل ها برای ما زمستان بودند.
متن کوتاه در مورد برف
برف را می بینم یاد تو می افتم چون هر دو با هم همرنگ هستین.
برف وقتی میاد به زمین می شینه، ولی من چه بیام چه نیان به دل همه می شینم.
تو را به زیبایی برف و به اندازه تمامی دنیا که تمام نشدنی است دوست دارم.
تو در زمستان آمدی
هنگامی که برف می بارید و تمامی سرمای دل من را با حضورت از بین بردی.
شالی را که تو در زمستان بر گردن من انداختی عشق تو را در قلب من حک کرد.
سرد تر از زمستان، نگاه سرد کسی است که او را عاشقانه می پرستید.
دوست داشتن تو سرمای زمستانی قلبم را لذت بخش تر کرد.
چاشنی و دلخوشی من در این روز های سرد زمستانی
تکه تکه حضور توست.
اگر زمستان هیچگاه نبود
خانه هیچوقت گرم نمی شد
دل من هم همینطور.
چه خوب است زمستان
هروقت می رسد
خانه مان گرم و صمیمی می شود…
متن در مورد برف از شاملو
برف نو، برف نو، سلام، سلام!
بنشین، خوش نشسته ای بر بام.
پاکی آوردی – ای امید سپید!-
همه آلوده گی ست این ایام.
راه شومی ست می زند مطرب
تلخ واری ست می چکد در جام
اشک واری ست می کشد لبخند
ننگ واری ست می تراشد نام
شنبه چون جمعه، پار چون پیرار،
نقش هم رنگ می زند رسام.
مرغ شادی به دام گاه آمد
به زمانی که برگسیخته دام!
ره به هموار جای دشت افتاد
ای دریغا که بر نیاید گام!
تشنه آن جا به خاک مرگ نشست
کاتش از آب می کند پیغام!
کام ما حاصل آن زمان آمد
که طمع برگرفته ایم از کام …
خام سوزیم، الغرض، بدرود!
تو فرود آی، برف تازه، سلام!
متن کوتاه زمستانی برای استوری
آرامش بخش ترین صدای دنیا صدای فرو رفتن قدم ها در برف هاست.
با حضورت قند در دلم و برف در زمستان نگاهم را آب کردی.
برف است که مایه دلخوشی و شادمانی زمین است
توهم برای من مایه شادمانی و دلخوشی هستی.
تو آرامش دهنده و تسکین دهنده یخزدگی زمستان دلم بودی.
عصرهای زمستانی آرامش بخش ترین عصرها هستند.
در این سوز و سرمای زمستان تنها چیزی که من را گرم می کند دست های توست.
دل و جانم و تمام وجودم را به تو می بخشم یار من
مانند پاییز که طولانی ترین شبش را به زمستان بخشید.
دانه های برف همگی متفاوت اند و هرکدام زیبایی خود را دارند
دقیقا مانند انسان ها.
اکنون که زمستان است خودت را خوب بپوشان
مبادا بیمار شوی و تب کنی
که من از تب کردن تو میمیرم
عشق دقیقا مثل آدم برفیه، درست کردن و داشتنش تقریبا آسونه اما نگهداری کردن ازش سخت ترین کار دنیاست.