صاحب پاساژ علاالدین کیست؟ + بیوگرافی

امتیاز دهید

پاساژ علاالدین ، اگر گوشی خریده اید حتما یکبار این نام را شنیده اید و یا حضورا به پاساژ علاالدین قطب اصلی موبایل در تهران و ایران رفته اید.

صاحب پاساژ کیست؟ چه کاره بود ؟ در ادامه درباره حاج رضا علاالدین ، صاحب پاساژ علاالدین بیشتر خواهید خواهند

صاحب پاساژ علاالدین کیست؟ + بیوگرافی

مشخصات فردی:

در اتاق حاج رضا علاءالدين؛ مدير پاساژ معروف « علاءالدين» در تقاطع خيابان جمهورى و حافظ، همه چيز جمع و جور و كوچك است، كاغذها و وسايل روى ميز نشان از هويت صاحب آن مى دهند. نوعى از پراكندگى و عدم نظم كه در بى نظمى سامان خاص خود را دارند.

دوران زندگي:

حاج رضا علاءالدين که در رشته ریاضی تحصیل کرده، پسر بزرگ حاج ناصر علاءالدين و از يك خانواده ۶نفره، مدير و صاحب پاساژ علاءالدين است كه نام خود را بر ملك خود نهاده است.
وی درمورد نام پاساژ میگوید:«شايد اشتباه كردم و نبايد از نام فاميل خودمان استفاده مى كردم. ولى مى شود گفت هم خوب است و هم بد. در بعضى مواقع خوب و از برخى جهات بد است».

ساخت پاساژ علاءالدین:

«ناصر علاءالدين » كه كاسبی قدیمیست ، از ابتداى دهه ۵۰ در تقاطع خيابان جمهورى و حافظ كاسب بوده و كارگاه و فروشگاه پلاستيك فروشى داشته كه آرام آرام بر وسعت آن افزوده ،به طورى كه در سال ۵۳ حدود هزار متر از فضاى كنونى پاساژ را خريدارى کرده است. اين وضعيت تا پايان جنگ و سال هاى ۶۸ تا ۷۰ كه بخش ديگرى از زمين هاى اطراف خريدارى شده ادامه یافته. پس از تهيه نقشه و طى مراحل قانونى از ابتداى سال ۷۴ تخريب و ساخت مجموعه شروع شده است. اين ساخت و ساز ۴ سال به طول انجامیده و از سال ۷۸ تا ۷۹ آرام آرام و فاز به فاز واگذارى ها آغاز گشته و در نهایت ۱۱ طبقه با حدود ۱۱۰۰ مغازه در سه فاز واگذار شده است.
این مجموعه به چنان شهرتى دست يافته كه كمتر كسى است كه از موبايل صحبت كند و ياد و نامى از «علاءالدين» نكند. علاءالدين بورس اصلى گوشى موبايل در تهران و به تبع آن در ايران است. نبض گوشى موبايل در آنجا مى زند.

نظام مالى كاسب هاى پاساژ:

اكثر شركت هاى بزرگ موبايل سازى،برای خود دفتری در آنجا دارند و گوشه اى براى خود گرفته اند. در و ديوارش از درون و از بيرون پر از تبليغات است. اين البته خاصيت بازار است كه از نئون تا بيلبورد براى معرفى جنس نو و تازه استفاده كنند. مغازه هايى كوچك اما زياد، درست مثل آنچه كه خود «حاج رضا» درباره نظام مالى كاسب هاى پاساژ مى گويد: «اينجا كاسب ها، سود كم مى گيرند، ولى در عوض زياد مى فروشند. اين يك نوع انتخاب استراتژى براى فتح بازار است».
وى اعتقاد دارد كه پاساژ قشنگى نمى خواهد . قشنگى بايد در رفتار و برخورد كاسب ها باشد:فرد بايد كاسب خوشنام و درستى باشد . ما اين مجموعه را به آدم هاى سالم و صادق فروختيم و از آنها استفاده كرديم. براى ما مهم است كه چه كسى مى خرد. ما براى اين كه اين مجموعه راه بيفتد مغازه ها را به افراد جوان و جوياى كار با شرايط ۴۰ تا ۶۰ ماه قسطى واگذار كرديم.

اظهارات حاج رضا علاءالدين در خصوص رونق بازار موبايل ايران در پاساژ :

براى اين كه اين بازار راه بيفتد و رونق بگيرد خون دلها خورديم و رنج ها كشيديم. اين طورى نبوده كه همه چيز حاضر و آماده باشد. اين همه پاساژ در اين منطقه ساخته شده،ولى هيچ كدام نتوانسته اند به جايگاه و اهميت علاءالدين برسند. به جز تبليغات، حسن خلق كاسب هاى پاساژ هم اهميت داشته است. ضمن اين كه ما تلاش كرديم مشترى هايى كه به علاءالدين مى آيند راضى بروند و اگر اختلافى هم بين كاسب با مشترى پيش آمد،آن را حل و فصل مى كنيم.محلى را در نيم طبقه پاساژ براى حل و فصل اختلاف بين مشترى و كاسب راه اندازى كرديم. اين محل با مديريت ما و با همكارى كاسب هاى خوشنام پاساژ اداره مى شود. بسيارى از مشكلات پيش آمده را به خوبى حل و فصل كرده ايم و اكثراً به نفع مشترى تصميم گرفته ايم تا مردم راضى از اينجا بروند.

تبدیل پارکینگ به مغازه:

او حتی ۳ طبقه پاركينگ مجتمع علاءالدين را تبديل به مغازه كرده است:
پاركينگ اينجا بلااستفاده بود، ضمن اين كه از ابتدا قرار ما با شهردارى هم همين بود. با اين حال طبق قانون شهرسازى به دليل نزديكى در ورودى پاركينگ به تقاطع نمى توانستيم از آن بهره بردارى كنيم. لذا مقرر شد كه از اين فضا به نحو ديگرى استفاده شود كه با توافقات صورت گرفته تبديل به مغازه شد.

او از برنامه هایش برای آینده گفت:

برنامه داريم كه ۱۰ پاساژ مشابه در ۱۰ نقطه تهران بسازيم و هر كدام را به يك صنف و كالا اختصاص دهيم تا قطب تجارى خاص كالا ايجاد شود. اميدواريم مسئولان با سهل نمودن شرايط براى كارآفرينان و ايجاد امكانات سرمايه گذارى باعث توليد و كارآفرينى بيشترى شوند.
آنچه علاء‌الدين را از ديگر پاساژها متفاوت كرده، نحوه مديريت مالك اصلي اين مجموعه است.

شایعه ارتباط حاج رضا با افراد خاص:

وی در پاسخ به این پرسش:در بازار شايع شده كه شما به فردخاصى «وصل» هستيد. آيا درست است؟مى گويد: «نه والله. من جز خدا به كسى وصل نيستم و با هيچ فرد و گروهى هم كه جزو مردان سياسى كشور باشند مراوده و بده بستان ندارم. البته همه كسانى را هم كه به مردم خدمت مى كنند دوست دارم» .

انکار اعمال نفوذ براى تغييرات در سطوح مديريتى:

او اعمال نفوذ خود را براى تغييرات در سطوح مديريتى برخى دستگاه ها را هم انكار نموده و می گوید: «دليلى ندارد كه چنين اقداماتى را انجام بدهم.
من فقط از رئيس پاسگاه منطقه درخواست كردم كه يك باجه و كيوسك پليس زير پل بگذارند تا اين منطقه كه مورد رجوع خانواده ها و مردم است با امنيت بيشترى مواجه باشد. ضمن آن كه اين محل به دليل اين كه كاسب هاى فراوانى دارد و حجم قابل توجهى پول جابه جا مى شود نيازمند امنيت بيشترى است كه پليس در اين زمينه مى تواند يار و كمك رسان كسبه و مردمى باشد كه به اينجا رجوع مى كنند. ما فقط پول و هزينه نصب كيوسك پليس را پرداخت كرديم. همين».

اظهارات شاغلين در اين پاساژ:

پاساژ علاءالدين روزانه براي حدود هفت هزار خانوار به طور مستقيم و براي سه برابر اين تعداد به طور غيرمستقيم شغل ايجاد كرده است، ضمن آنكه اين مجموعه سبب شده فعاليت‌هاي خدماتي بسياري در اين زمينه رونق بگيرد كه حجم قابل توجهي را شامل مي‌شود، طي برآوردي از سوي كسبه روزانه 30 هزار نفر از اين مجموعه منتفع مي‌شوند.

حق خرید و فروش با حاج رضا علاءالدين:

هيچ مغازه‌داري بدون اجازه او حق خريد و فروش ندارد. او خود خريدار و فروشنده اصلي است. مالكي كه به هيچ‌كس «مالكيت» واگذار نكرده و همه سرقفلي ‌نشين او هستند.

اظهاراتش درمورد هزینه سرقفلی:

اين پول ماهيانه ۳۰ تا ۴۰ هزارتومان است كه ما آن را هم نمى گيريم،ما فقط از كسانى كه اقساط شان تمام شده و سند رسمى برايشان صادر شده حق شارژ و اجاره مى گيريم.

حساسیت نسبت به فراز و فرود بازار:

او نسبت به فراز و فرود بازار تحت مديريتش حساس است، زيرا كسادي بازار حق سرقفلي او و سود ناشي از جابه‌جايي‌هاي مالكيتش را به شدت كاهش مي‌دهد. به همين جهت حضور يك رقيب جدي براي پاساژ، رقابت با خانواده علاء‌الدين محسوب مي‌شود.

رقیب جدی بازار علاء‌الدين:

ماجرا از آنجا شروع شد كه خانواده انصاری كه صاحب و مالك بازار مبل ایران هم هستند پاساژی را كمی پایین‌تر از پاساژ معروف علاء‌الدین در تقاطع جمهوری و حافظ راه‌اندازی كردند و نامش را «بازار موبایل ایران» گذاشتند. همین نام خود كفایت می‌كرد كه علاء‌الدین احساس خطر كند، ولی وقتی انصاری با حجم تبلیغات گسترده و ارائه خدمات جدید در نحوه مدیریت پاساژ به میدان آمد رسما دو طرف روبه‌روی هم قرار گرفتند.
حاج علی انصاری 200 متر پایین‌تر از پاساژ علاء‌الدین مجموعه شیك و مدرنی را افتتاح كرد كه با 180 مغازه در پنج طبقه خواهان جذب كاربران حوزه گوشی تلفن همراه بوده است. اگر چه تنها بخش اندكی از همین تعداد ، موبایل می فروشند و مابقی به فروش كامپیوتر و لوازم صوتی و تصویری مشغولند،ولی ایجاد یك رستوران شیك و مدرن و راه‌اندازی یك شهربازی در این مجموعه و پاركینگ‌های اختصاصی فراوان موقعیتی را ایجاد كرده كه مشتری در فضا و شرایط بهتری به دنبال كالای مورد نظر خود بگردد. خانواده انصاری – هفت برادران –در راه‌اندازی پاساژهای اختصاصی وارد شده‌اند و همه آنها را با نام «ایران» همراه می‌كنند. نام خاصی كه به دلیل نبود قانونی مشخص برای به‌ كارگیری اسامی خاص، روی پاساژهای ساخته شده توسط برادران انصاری خودنمایی می‌كند.

مسئوليت و مقام ها:

مدير و صاحب پاساژ علاءالدين

نقل قول و خاطرات:

حاج رضا علاءالدين:

«از كودكى و در خانواده به ما آموختند كه روى پاى خودمان بايستيم و كار و تلاش كنيم. ضمن اين كه خانواده براى ما خيلى مهم است».
« پدر و مادرم، همه چيز من هستند. اصلاً اگر آدم به جايى برسد از روى دعا و پشتيبانى پدر و مادر است» .
«من با پسرم و فرزندانم دوستم. آنها هم تلاش مى كنند كه خانواده خوبى داشته باشيم».

اشتراک گذاری:
دیگران چه می‌خوانند

ارسال دیدگاه

  1. حسن says:

    مطلب جالبی بود..باتشکر