رسانه ‌های جمعی چیست + کاربرد و وظایف

رسانه از مهمترین عوامل موفقیت یا شکست می باشد. رسانه ‌های جمعی یکی از انواع رسانه ها می باشد که کاربردها و وظایف خاص خود را دارد. اگر می خواهید بدانید رسانه ‌های جمعی چیست این بخش گهر را بخوانید. در ادامه مطالبی در مورد رسانه ‌های جمعی و رسانه ‌های ارتباطی و رسانه می خوانید.

رسانه ‌های جمعی چیست + کاربرد و وظایف

رسانه ‌های جمعی

رسانه ‌های جمعی چیست

پيش از تعريف «رسانه» و بيان ويژگي هاي آن، بايد توجه داشت كه ارتباط نه تنها يكي از عناصر مهم و اساسي زندگي گروهي انسان است، بلكه سنگ بناي جامعه و هسته اصلي تشكيل ساختمان اجتماعي است; چه اينكه بدون ارتباط، هرگز فرهنگ پديدار نمي گشت و بدون فرهنگ، جامعه لباس وجود بر تن نمي كرد. از اين رو، در نظام هاي اجتماعي كوچك و بزرگ همانند خانواده، اجتماعات روستايي، شهري، كشوري و بين المللي، ارتباط در انتقال دانش ها و مهارت ها و نگرش و باورها و ارزش ها، نقش برجسته داشته است و مي تواند به شكل گيري و تغيير شناخت ها، عقايد، ارزش ها و رفتار انسان منجر گردد. به همين دليل، ارتباط به عنوان يكي از ابزارهاي اصلي تغييرات اجتماعي و سياسي مطرح است. روشن است كه ارتباط خود به خود صورت نمي گيرد، بلكه نياز به ابزار است. رسانه را ابزار ارتباط دانسته اند و در تعريف آن چنين گفته اند: «رسانه وسيله اي است كه فرستنده به كمك آن معنا و مفهوم موردنظر خود (پيام) را به گيرنده منتقل مي كند. به عبارت ديگر، رسانه، وسيله حامل پيام از فرستنده به گيرنده است. كتاب، روزنامه، مجلّه، عكس، فيلم، نوار صوتي و تصويري، راديو، تلويزيون، ماهواره و… نمونه هايي از رسانه هستند.»

البته ارتباط گاهي كلامي است كه در آن پيام ها در قالب رمزهاي كلامي به صورت شفاهي و يا به شكل نوشتاري منتقل مي گردد و گاه ارتباط غيركلامي است كه در قالب رمزهاي غيركلامي مثل طرّاحي، نقاشي و موسيقي منتقل مي گردد.

ارتباط به لحاظ تعداد افراد درگير نيز انواعي دارد كه در اين نوشتار، نوع ارتباط جمعي آن مورد نظر است. «ارتباط جمعي» نوعي ارتباط است كه در آن افراد زيادي ناآشنا، غيرمشخص و نامتجانس، كه به آساني قابل شمارش نيستند، مشاركت دارند. سخنراني در مجامع عمومي و يا ارسال پيام از طريق برنامه هاي راديويي، تلويزيوني و نشريات از اين جمله است.

رسانه هاي جمعي علاوه بر ويژگي هاي مشترك، هر يك داراي مزيّت ها و محدوديت هاي خاص خود هستند. اما درباره ويژگي هاي مشترك وسايل ارتباط جمعي، سادني ميد مي گويد: ويژگي هاي ذيل وسايل ارتباط جمعي را به ابزاري منحصر به فرد تبديل كرده اند:

  1. تعداد گيرندگان وسايل ارتباط جمعي نسبتاً زياد است.
  2. تركيب گيرندگان بسيار متنوّع است.
  3. با ارسال پيام از طريق وسايل ارتباط جمعي، نوعي تكثّر پيام به وجود مي آيد.
  4. توزيع پيام سريع است.
  5. هزينه براي مصرف كننده كم است.

در ميان وسايل ارتباط جمعي، روزنامه، راديو و تلويزيون بيش از هر رسانه ديگري وقت افراد جامعه را به خود اختصاص مي دهند و اين به خاطر ويژگي هايي است كه آن ها دارا هستند. در اين جا، به برخي از ويژگي هاي آن ها اشاره مي كنيم:

الف. روزنامه: رسانه اي است كه هر روز چاپ شده، در اختيار مخاطبان قرار مي گيرد و داراي ويژگي هاي ذيل است:

  1. به خاطر چاپ روزانه، تازگي خود را هميشه حفظ مي كند.
  2. از لحاظ شمارگان، در تعداد زيادي منتشر مي شود، بر خلاف كتاب و مجلّه كه تعدادشان محدود است.
  3. مخاطبان خود را روزانه از اخبار و وقايع داخلي و خارجي باخبر مي كند.
  4. علاوه بر مطالب علمي و فكري، به داستان و سرگرمي هم مي پردازد.
  5. ارزان تر از ساير مطبوعات است. از اين نظر، تعداد بيشتري قدرت خريد آن را دارند.

ب. راديو: به عنوان رسانه اي صوتي، كه پيام را به صورت امواج به مخاطبان مي رساند، داراي ويژگي هاي ذيل است:

  1. ارزاني و در دسترس بودن همگان;
  2. حجم كم، سبكي، قابليت حمل و نقل، نداشتن محدوديت مكاني;
  3. طرز كار ساده و كاربرد آسان;
  4. امكان استفاده انفرادي;
  5. امكان كار كردن با برق و باتري;
  6. قابل استفاده در موقعيت هاي گوناگون، در حال كار، رانندگي، آشپزي و مانند آن.

ج. تلويزيون: اگرچه تلويزيون بسياري از ويژگي هاي ياد شده روزنامه و راديو را ندارد، اما از جهات ديگر، داراي خصوصياتي منحصر به فرد است كه آن را از ساير رسانه هاي جمعي، حتي روزنامه و راديو، متمايز مي سازد.

اول، بيشترين مخاطب اين رسانه، قشر كودك و نوجوان هستند و با توجه به وقت زيادي كه كودكان و نوجوانان سال صرف ديدن برنامه هاي تلويزيوني مي كنند، برنامه سازان آن را قادر مي سازد با بهره گيري از برنامه هاي ارزشي و يا هر باور و ايده اي كه خود تشخيص مي دهند، رفتار فردي و اجتماعي آينده اين مخاطبان را سمت و سو دهند; چه اينكه قشر مذكور در آينده اي نه چندان دور، در نقش هاي گوناگون اجتماعي ظهور كرده، همچون سرباز جبهه فرهنگي، هر چه را آموختند به منصه ظهور مي رسانند.

دوم، رسانه مزبور توان بالايي در جهت پر كردن اوقات فراغت جوانان و حتي غيرجوانان دارد; چه اينكه مي تواند با نشان دادن صحنه هاي تفريحي، ساعت ها افراد را به خود مشغول كند.

سوم، تلويزيون در كشور ايران بيش از راديو و روزنامه مخاطب دارد; چون با پيروزي انقلاب اسلامي و برق رساني به نقاط دورافتاده و شبانه روزي كردن برنامه هاي تلويزيوني و با توجه به ويژگي هايي كه تصوير دارد، غالب افراد جامعه، حتي روستاييان رغبتشان براي تماشاي تلويزيون بيش از راديوست و اين امر قابل مشاهده و ملموس مي باشد. علاوه بر اين، به خاطر رايگان بودن تماشاي برنامه هاي تلويزيون (بر خلاف جوامع صنعتي كه براي تماشاي تلويزيون، بايد حق اشتراك پرداخت كنند) و تنوّع شبكه ها (كه فرد به دلخواه اجازه استفاده از هر كدام را دارد) اين رسانه از روزنامه و خواندن آن ارزان تر است و با وجود سيستم «تله تكس»، حتي خبرهاي نوشتاري را هم از طريق تلويزيون مي خوانند.

چهارم، قدرت فوق العاده تصوير ـ به گونه اي كه هر تصويري را برابر با هزار واژه دانسته اند ـ از ديگر ويژگي هايي است كه رسانه هايي همچون روزنامه و راديو ندارند. تلويزيون مي تواند با بهره گيري از تصوير، بسياري از ناگفتني ها را به تصوير بكشد; بسياري از ارزش هايي كه به قلم و بيان نمي آيند، در تصوير متجلّي مي گردند.

اين ويژگي ها تلويزيون را رسانه اي پرقدرت ساخته است. امام خميني(قدس سره) در اين باره مي فرمايد: «دستگاه تلويزيون اگر آموزنده باشد، براي همه ملت آموزندگي دارد و اگر ـ خداي ناخواسته ـ انحراف داشته باشد، همه ملت را به انحراف مي كشد.»

د. سينما: سينما رسانه اي تصويري است كه پيام خود را در قالب تصوير به همراه صدا در اختيار مخاطبان خود قرار مي دهد، هرچند از لحاظ قدرت تأثير شباهت زيادي با تلويزيون دارد، اما به سبب محدوديت هايي همچون مكان و نيز گراني آن براي مخاطب، بسيار محدودتر از روزنامه، راديو و تلويزيون است. اما به لحاظ تأثير، بسيار اثرگذار است.

تاثیرات انقلاب اطلاعات :

به باور گروهی از جامعه شناسان، عصر ما زمان انحصار رسانه های اطلاعاتی است و در چنبره این انحصار، راهی برای گریز از تأثیرات ناخودآگاه امواج رسانه ای وجود ندارد، امواجی كه با ظهوری دلنواز وجود آدمی را تسخیر می كنند.

یكی از مسایلی كه برای توجیه نظریه فوق مطرح می شود مسأله تفاوت ویژگی های جامعه شناختی بین جوامع پیام گیرنده و پیام رسان است بدین نحو كه چون منابع خبررسانی در گستره جهانی معمولا در اختیار قدرتهای بزرگ و صاحب تكنولوژیهای برتر است و كشورهای مزبور از نظر جاذبه های فرهنگی و ویژگی های تمدنی در سطح بالایی قرار دارند. به همین لحاظ كشورهای مزبور از طریق رسانه های نافذ خود بر كشورهای پیام گیرنده كه از نظر ساختارهای فرهنگی و درون مایه های مدنی در سطح پایینی هستند به صورت معنوی حكومت می كنند .

لذا حاكمیت معنوی یا حاكمیت امواج نامریی، تضمین كننده منافع ملی و اهداف فرهنگی كشورهای پیام رسان است؛ در واقع در این فرآیند نوع خاصی از جبر اطلاعاتی حاكم است. علاوه بر این، در روند جریانات تاریخی و فرآیندهای جامعه شناختی همواره كشورهای ضعیف، تابع و مطیع محض قدرت های بزرگ هستند به همین دلیل راهی برای گریز از چنین گرداب هولناكی ندارند.در نظر معتقدان به نظریه فوق در شرایط جبر رسانه ای انسان همانند موم در دستان ناپیدای امواج رسانه ای و پیام های گوناگون قرار دارد. به همین دلیل، اصولا امواج مزبور قادر به تعیین مسیر و اهداف روزمره و حتی آینده نیز خواهند بود. طرفداران نظریه جبر رسانه ای برای اثبات ادعای خود، شواهدی را به عنوان دلیل مطرح می سازند.

به عنوان مثال می گویند: روند فزاینده شبیه سازی و قرابت فرهنگی كشورهای پیام گیرنده با كشورهای پیام رسان دلیل روشنی بر این امر است، كه هیچ كشوری نمی تواند خود را از خوراك فرهنگی جوامع پیام رسان بی نیاز كند و درد كوچك پنداری یا عقده حقارت خود را با داروی دیگری جز عناصر فرهنگی فرهنگ برتر زمان (كشورهای صاحب صنعت و فناوی برتر رسانه ای) درمان كند. دیدگاه جبر رسانه ای اصولا مبتنی بر این تفكر است كه انسان را در مفهوم عام رسانه ای خود موجودی منفعل و پذیرا می داند، كه این جریان انفعالی زمینه را برای تأثیرگذاری بیشتر پیامهای رسانه ای به ویژه در حوزه های فرهنگی و اجتماعی فراهم می آورد. دیدگاه فوق درباره انسان و رسانه مبین نوعی نگرش كوتاه، محدود و دور از واقعیت در مورد ماهیت انسان و بیانگر تحلیلی نادرست از روابط انسانی است و چنین اندیشه هایی ناشی از ناآگاهی از ابعاد وجودی بشر یا غرض ورزی های خاص است.

بسیاری از اندیشمندان علوم رفتاری و روان شناسان تجربی در تحلیل رفتارهای انسانی به ویژگی های مهم شناختی و ادراكی نوع بشر اشاره می كنند و ویژگی های مربوط به پردازش فكری در وجود انسان را به عنوان خصیصه برتر و مؤثر بشر مورد توجه قرار می دهند؛ ویژگی هایی كه با اراده فعال و انتخابگر (الكترال) انسان در ارتباط است.

در دیدگاه جبر رسانه ای به ویژگی های مزبور، توجه چندانی نشده است و تفسیر و تحلیل های به ظاهر علمی به گونه ای جهت یافته اند كه در نهایت به بی ارزش شدن افكار و اندیشه های انسانی منجر خواهد شد.

از نظر تفكر اسلامی، اراده و رفتارهای اندیشمندانه انسانی دارای اصالت و اهمیت است. در این دیدگاه انسان به عنوان برترین آفریده كردگار، در پرتویی از خرد و اندیشه قرار دارد كه به یاری عنصر ایمان از ورود انسان به وادی جبر مطلق رسانه ای و پذیرش های شهوت گرایانه محض جلوگیری و انسان را با موجودیت و ماهیت انسانی خود حفظ می كند

كاركردهاي رسانه ‌های جمعی

رسانه هاي گروهي داراي كاركردهاي گوناگوني مي باشند كه از جمله مهم ترين آن عبارتند از:

  1. كاركرد فرهنگي رسانه ‌های جمعی

اگر فرهنگ را مجموعه اي منسجم از آراء، عقايد، ارزش ها، هنر، آداب و رسوم كه توسط غالب افراد جامعه پذيرفته شده است و از نسلي به نسل ديگر منتقل مي شود بدانيم كه ارائه مباحث نظري درباره هريك از موارد يادشده را مي توان كاركرد فرهنگي رسانه ها به حساب آورد; امروزه بسياري از افراد بخش عمده معلومات خود را مرهون برنامه هاي راديويي و تلويزيوني و يا بهره گيري از رسانه هاي نوشتاري هستند و اين امر در مورد قشر كودك و نوجوان به آساني قابل مشاهده است; زيرا آنان بيش از ديگر اقشار وقت صرف ديدن تلويزيون مي كنند.

  1. كاركرد سياسي رسانه ‌های جمعی

در عصر حاضر، رسانه ها با بهره گيري از قدرت تأثير فوق العاده خود، به راحتي مي توانند جريانات و گرايش هاي سياسي را براي مخاطبان خود راهبري يا تبيين كنند. عيني ترين كاركرد رسانه ها در دنياي امروز در همين بخش ظاهر شده و به تعبير تافلر بشر امروز كاملا از رسانه ها منفعل است، بخصوص در بعد دموكراسي و امور سياسي آينه تمام نماي رسانه هاست. چه كسي است كه نداند ابر رسانه ها كاملا در اختيار گرايش هاي سياسي صهيونيسم بين المللي بوده و اجراكننده برنامه هاي سياسي مورد علاقه آن ها هستند؟

با يك نگاه گذرا به تاريخ سياسي معاصر، به خوبي مي توان ديد كه بسياري از منازعات و كشمكش هاي سياسي با ياري و يا هدايت و پرچم داري رسانه ها تبديل به جريانات قومي ـ سياسي شده و يا تعديل و حتي خاموش گرديده اند.

  1. كاركرد اطلاعاتي رسانه ‌های جمعی

امروزه قسمت عمده اي از انتظارات مخاطبان رسانه ها، دريافت اخبار و اطلاعات روزمرّه است. از اين نظر، رسانه هاي جمعي را داراي حضور بسيار جدّي و مؤكّد در متن زندگي خود مي دانند.

افراد جامعه غالباً اطلاعات لازم را از طريق رسانه هاي نوشتاري و تصويري و يا صوتي به دست مي آورند. براي مثال، اگر هرد فرد بنا به گرايش هايي كه آن ها دارند هرچند نخواهد از برنامه هاي تلويزيوني بهره بگيرد، دست كم اخبار آن را مورد توجه قرار مي دهد.

  1. كاركرد تفريحي رسانه ‌های جمعی

شنيدن و ديدن فيلم ها، نمايش نامه ها، مسابقات و سرگرمي ها، سرودها و اشعار مفرّح كه از طريق رسانه هاي صوتي و تصويري پخش مي شوند، در كنار مطالعه و ملاحظه قصه ها، كه در مطبوعات چاپ و منتشر مي گردند، قسمت زيادي از اوقات فراغت افراد را به خود اختصاص داده اند، به گونه اي كه امروزه بسياري از افراد براي پر كردن اوقات فراغت خود به رسانه پناه مي برند و از طريق مشاهده برنامه هاي تفريحي، خود را سرگرم مي كنند. براي مثال، در كشور خود ما ايران، بسياري از افراد به جاي مبتلا شدن به برخي راه هاي انحرافي و سركردن با گروه هاي كجرو، ترجيح مي دهند در منزل و با بهره گيري از برنامه هاي ورزشي و تفريحي، اوقات فراغت خود را پر كنند. استقبال از شبكه هاي «تهران» و «سوم» خود گواهي دهنده اين واقعيت است; زيرا شبكه هاي مذكور عمدتاً برنامه هاي تفريحي و سرگرمي ارائه مي دهند.

رسالت رسانه ‌های جمعی

رسانه ها با توجه به توانمندي هايي كه دارند، يكي از عوامل بسيار مهم دگرگوني ارزش ها، باورها و معيارهاي ملّي مي باشند، چه اينكه قادرند با برنامه ريزي هاي دقيق و كنترل شده، انديشه هاي مردم يك جامعه را شكل دهند و رفتار آنان را به صورت دلخواه سمت وسو دهند. و اين امر در دنياي امروز، كه گروه هاي اوليه جاي خود را به گروه هاي ثانويه داده اند و روابط عاطفي و چهره به چهره رنگ باخته اند، بسيار ملموس بوده و مردم بيش از پيش تحت تأثير رسانه هاي جمعي قرار دارند و اين موجب سنگين شدن مسئوليت رسانه ها و صاحبان و گردانندگان آن مي شود. ويلبور شرام، آنان را به مثابه «دروازه بانان جامعه» دانسته است و در اين باره مي گويد: دروازه بانان، كه در سراسر شبكه هاي خبري جاي مي گيرند، شامل خبرنگارانند كه بايد تصميم بگيرند در جريان يك دادگاه يا يك حادثه خاص يا تظاهرات سياسي، كدام قسمت را متبلور سازند. كدام خبر را رها ساخته، كدامين خبر را در مجراي وسيله ارتباطي جاي دهند. همچنين دروازه بانان مؤلّفان را نيز شامل مي شوند; زيرا آنان بايد تصميم گيرند از كدام موضوع يا فرد سخن بگويند يا كدامين ديدگاه از زندگي را مطرح نسازند. توليدكنندگان فيلم نيز بايد تصميم بگيرند از كدام صحنه، فيلم بگيرند. كتاب فروشان نيز بايد تصميم بگيرند كدام كتاب را براي فروش عرضه كنند، معلّمان بايد تصميم بگيرند كدام كتاب و يا مرجع را درسي تلقّي نمايند. تلخيص كنندگان وقايع نيز بايد تصميم بگيرند كدامين حادثه يا خبر را در خلاصه خود جاي دهند.

سخن مزبور بدين معناست كه صاحبان رسانه هر چه را خود خواستند نمي توانند عمل كنند، بلكه بايد مسيري را پيش گيرند كه به سلامت و صلاح جامعه و افراد آن منتهي مي گردد. از اين رو، لسول، يكي از صاحب نظران وسايل ارتباط جمعي، معتقد است كه اين وسايل بايد به حراست از محيط و همبستگي بين اجزاي جامعه و انتقال ميراث اجتماعي از نسلي به نسل ديگر كمك كنند.

امام خميني(قدس سره) درباره رسالت رسانه ها مي فرمايد: «اين دستگاه ها ]رسانه ها [دستگاه هاي تربيتي است. بايد تمام اقشار ملت با اين دستگاه ها تربيت بشوند، يك دانشگاه عمومي است، دانشگاه ها، دانشگاه هاي موضعي است; اين دانشگاه عمومي است; يعني دانشگاهي است كه در تمام سطح كشور گسترده است و وظيفه دارد كه با مردم حكم معلم و شاگرد داشته باشد.»

در ماده 2 «قانون مطبوعات» مصوّب 1364 آمده است: «روشن ساختن افكار عمومي و بالا بردن سطح معلومات و دانش مردم در يك يا چند زمينه، در موارد خبري، اجتماعي، سياسي، فرهنگي، ديني، هنري و امثال آن از رسالت مطبوعات است.»

مطبوعات و ارزش‌های رسانه ‌های جمعی

روشن است كه مطبوعات به خاطر ويژگي هاي يادشده شان، توان فوق العاده اي در حفظ و ثبات و يا تضعيف و تغيير ارزش هاي حاكم بر جامعه دارند و به همين دليل، افراد و گروه هاي فكري و سياسي براي ترويج و تثبيت افكار، ايده ها و ارزش هاي شخصي و گروهي خود، به سراغ يكي از رسانه هاي نوشتاري مي روند تا بتوانند از طريق اين ابزار بي بديل به مقصود خود نايل آيند; چه اينكه به خوبي مي دانند كه هر چه به كتابت درآيد و با شمارگان بالا در اختيار مخاطبان قرار گيرد تا حد زيادي مسير ماندگاري خود را هموار كرده است.

مناسب است گذري كوتاه به برخي از اين مطبوعات داشته باشيم، تا ببينيم اين رسانه كه طبق قانون، بايد مروّج ارزش هاي ديني و اسلامي باشد و در جهت تقويت و تحكيم ارزش هاي الهي گام بردارد چنين بوده است، و يا واقعيت عيني، امر تلخ ديگري را نشان مي دهد. البته ناگفته نماند كه هستند مطبوعاتي كه كم وبيش در جهت رسالت خود گام برداشته و دست كم عامل تضعيف ارزش ها نيستند، ولي در اينجا تنها آن دسته از مطبوعات ذكر مي شوند كه عامل انحراف از ارزش ها هستند

نقش رسانه های جمعی، در تحولات اجتماعی

وسایل ارتباط جمعی به جامعه و افراد آن کمک می کند تا در مسیر و خط مشی معین خود موفق تر و با آگاهی و اطلاعات بیشتری حرکت کند، در چگونگی تعامل متقابل شهروندان تاثیر می گذارد و کنش ها و واکنش ها را جهت دار و متناسب با دیگر ابعاد جامعه می سازد. نهادهای اجتماعی را برجسته ساخته و گسترش می دهد و میان شهروندان احساسات عاطفی و روانی مشترکی می سازد.

 1 -کارکردهای اجتماعی رسانه ‌های جمعی

وسایل ارتباط جمعی به جامعه و افراد آن کمک می کند تا در مسیر و خط مشی معین خود موفق تر و با آگاهی و اطلاعات بیشتری حرکت کند، در چگونگی تعامل متقابل شهروندان تاثیر می گذارد و کنش ها و واکنش ها را جهت دار و متناسب با دیگر ابعاد جامعه می سازد. نهادهای اجتماعی را برجسته ساخته و گسترش می دهد و میان شهروندان احساسات عاطفی و روانی مشترکی می سازد.

آنتی گیدنز، جامعه شناس می نویسد که در بررسی های انجام شده در مورد تاثیر گذاری ها و کارکردهای وسایل ارتباط جمعی، به خصوص تلویزیون، تحقیقاتی صورت گرفته و از جمله آن، گزینه‌های گرایش به جرم و خشونت، نقش تلویزیون در زندگی سیاسی، تبعات پخش اخبار و … می باشد. به گفته‌ی اقای گیدنز، دانشمندی به نام اندرسن شصت و هفت مورد از این تحقیقات را که در مدت بیست سال انجام شده بود و «تاثیر خشونت را بر گرایش اطفال به پرخاشگری مورد بررسی قرار داده بود، حدود سه چهارم این مطالعات مدعی یافتن چنین ارتباطی بود.»

بوجود آوردن هنجارها و ارزش های تازه اجتماعی و تغییر در شیوه رفتار افراد جامعه، یکی دیگر از کارکردها و نقش وسایل ارتباط همگانی در جامعه است. : « رسانه ها در پیدایش عادات تازه، شکل گیری فرهنگ های جدید منطقه ای و جهانی، تغییر در رفتار و خلق و خوی انسان، … سهمی بزرگی بر عهده دارند. »

برخی از دانشمندان و آگاهان معتقدند که وسایل ارتباط جمعی می تواند به افراد کمک کنند تا در مسیر درست وصحیح حرکت کنند. آیت الله شیخ محمد آصف محسنی، دانشمند و فیلسوف افغانی می نویسند: « رسانه های همگانی می توانند مردم را به راه خیر و به راه شر تشویق کنند و لذا مصلحین ما باید به آن توجه زیادی مبذول دارند.» بدون شک رسانه های همگانی دارای کارکرد دو بعدی مثبت و منفی است و دیدگاه آیت الله، ناظر بر جهان بینی دینی و تکلیف عقلی و شرعی رسانه های همگانی در برابر اجتماع می باشد.

به عقیده ایشان، بر اساس مسئولیت بزرگی که رسانه های همگانی در قبال اجتماع دارد، می باید از تخریب ذهن جامعه و ایفای نقش های منفی زیر پرهیز نماید:

1ـ علیه دین تبلیغ نکند

2ـ زمینه های درگیری مذهبی و نژادی را به وجود نیاورد

3ـ به دیگران اهانت نکرده، بدون  مدرک دست به تحقیر شهروندان نزند

4ـ اطلاعات رسانی خلاف واقعیت نداشته باشد

5ـ برنامه های شهوت انگیز و مبتذل نشر نکند.

زیرا این موارد بر خلاف شان، هدف  و ارزش های جامعه بشری است و موجب سقوط انسان، انحطاط اخلاق اجتماعی و در نهایت مایه ضلالت و شقاوت انسان ها می شود که مغایر جامعه دینی و الهی است.

گی روشه در کتاب تغییرات اجتماعی به نقل از دانیل لرنر می نویسد:«وسایل ارتباط جمعی به نوبه خود موجب افزایش پدیده ای تحت عنوان تحرک روانی می گردد یا همچنین موجب ایجاد پدیده ای دیگر به نام یگانگی عاطفی می گردد که هر دو پدیده، سرانجام زمینه ساز نوسازی در جوامع بشری می گردد.»

سوزان کارتز از محققان علوم ارتباط جمعی در کتابی به نام « مسایل سیاست جهان» مفصلا به کارکرد ونقش رسانه ها پرداخته است و در مورد کارکرد اجتماعی وسایل همگانی می نویسند: « در دهه 1990 شبکه های خبر جهانی به استفاده روزافزون از فناوری ارتباطات ماهواره ای روی آوردند تا فیلم های کوتاه را به طور مستقیم برای بینندگان پخش کنند. برخی ناظران ادعا می کنند که قدرت عاطفی و تهییج کننده تصاویری که به طور مستقیم از رنج بشر، از مناطق جنگی یا از مناطق قحطی زده پخش می شود، فشارهای بی پایانی بر سیاستمداران تحمیل می کند و آنان را وا می دارد که برای از بین بردن رنج و عذاب این قربانیان، کاری انجام دهند. برخی مشتاقان و علاقمندان به مداخله بشردوستانه، نقش رسانه ها در ایجاد حرکت کلان صدها میلیون شهروند برای تلقی رنج بشر به عنوان مسئله همگانی می ستایند.»

دکتر معتمد نژاد معتقد است موارد ذیل، وظایف اجتماعی وسایل ارتباط همگانی را تشکیل می دهد:

1ـ خبری و آموزشی از وظایف رسانه ‌های جمعی

به باور این نویسنده برای آماده شدن در زندگی اجتماعی، باید در جریان حوادث و اتفاقات جاری در محیط باشیم تا بتوانیم مسئولیت اجتماعی و فردی خود را با آگاهی کامل انجام بدهیم.

پیچیدگی ها، همبستگی ها و وابستگی ها در ساختار نظام های اجتماعی، ایجاب می کند که وظیفه اصلی این وسایل، نشر جریان رویدادهای اجتماعی قرار بگیرد، تا انسان ها محیط زندگی را بهتر بشناسد، اهمیت و نقش آموزشی وسایل ارتباط جمعی در دنیای معاصر به حدی است که برخی از جامعه شناسان برای آن ها نقش « آموزش موازیی» باآموزش دایمی قایلی شده اند.

حتی برخی اذعان کرده اند که خانواده و نهادهای آموزشی درحال رها کردن نقش آموزشی و پرورشی خود به وسایل ارتباط جمعی می باشند.

2ـ هدایت و راهنمایی از وظایف رسانه ‌های جمعی

نقش رهبری کننده وسایل  ارتباطی و تاثیر آنها در بیداری و جهت دهی افکار عمومی، امروزه قابل تردید نیست و روز به روز از اهمیت خاصی برخوردار می شود. به عقیده این نویسنده، در بسیاری از تحولات جهانی، به خصوص نفی استبداد و نهادینه ساختن دموکراسی، رسانه های همگانی  نقش کلیدی داشته و به دلیل همین اهمیتش بود که مبارزه ها برای تحقق اصل آزادی مطبوعات به ثمر نشست و برای اولین بار در اعلامیه حقوق بشر و شهروند در انقلاب 1798 فرانسه به رسمیت شناخته شد و به تدریج در اقصی نقاط جهان به اجرا درآمد. به این طریق قدرت سیاسی حکومت ها تعدیل شد و مطبوعات به رکن چهارم دموکراسی تبدیل گردید.

3ـ تفریحی و تبلیغی از وظایف رسانه ‌های جمعی

در صورتی که ماهیت برنامه ها و محتوای پیام های منتشر شده برای پر کردن اوقات فراغت و سرگرمی باشد، نقش رسانه ها، تفریحی است. اما اگر روح و روان او را تحت تاثیر قرار داد و توجه او را به چیزی جلب و معطوف ساخت و یا ایجاد اعتقاد و باور ساخت، در آن صورت کارکرد و نقش رسانه ها، نقش تبلیغی به حساب می رود. از همین روی ساعات قابل توجهی از رسانه های همگانی به انجام این نقش اختصاص یافته است و انواع از برنامه های سرگرم کننده و برشورهای تبلیغاتی در آن ها تولید و نشر می گردد.

دکتر معتمد نژاد در پاورقی کتاب وسایل ارتباط جمعی، به لیستی از کارکردها و وظایف رسانه ها ارتباط جمعی اشاره می کند که توسط پروفیسور « روژه کلوس» استاد برجسته بلژیکی ارتباطات جمعی در مورد وسایل همگانی فهرست شده است. گر چند آوردن این فهرست در پاورقی، نشان می دهد که معتقدات این دانشمند چندان مورد قبول نویسنده کتاب نیست، اما به نظر می رسد، تذکرات روژه کلوس قابل توجه و بررسی جدی باشد.

روژه کلوس در بخش اجتماعی، سه مورد را به عنوان وظایف و کارکرد رسانه ها بر می شمارد:

همبستگی اجتماعی

سرگرمی

روان درمانی

به عقیده این دانشمند، رسانه هایی ارتباط همگانی در قسمت ایجاد همبستگی ها در سطح خرد و کلان بسیار موثر و کارا می باشد. می تواند همنوایی اجتماعی ایجاد کند و از این طریق گرایش های نا به هنجار به سوی واگرایی های اجتماعی و افزایش فاصله های اجتماعی را ترمیم و برطرف سازد.

از سویی دیگر، این وسایل با انتخاب و گزینش نوع برنامه های که از لابلای پیام ها به مردم ارایه می کنند، خود می تواند به نشر پیام های بپردازد که مایه آرامش و سکون در فضایی روانی جامعه شود.

4ـ کارکردهایی فرهنگی از وظایف رسانه ‌های جمعی

در عرصه های فرهنگی نیز وسایل ارتباط جمعی می تواند نقش و کارکردهای موثری داشته باشند. از مسئولیت فرهنگ سازی گرفته تا ترویج، تقویت و نهادینه سازی آموزه ها، باورها و رفتارهای خاص و مطلوب در جامعه. مخصوصا رادیو، تلویزیون و سینما در میان وسایل ارتباط جمعی، ظرفیت و توان فوق العاده ای در تولید و مصرف الگوهایی فرهنگی دارد وآنها را به راحتی از طریق تولید و نشر برنامه های خاص می تواند در حرکت های فرهنگی جامعه جهت دهی نماید. ترویج انواع مدهای لباس، چگونگی تعامل و رفتار متقابل شهروندان، طرز حرکات و حرف زدن، شیوه ی مصرف و زندگی کردن، خودباوریهای فردی و اجتماعی، تقویت روحیه همبستگی و اتحاد، ترغیب شهروندان به تطبیق و رعایت مقررات جامعه، تلاش جهت بارور ساختن فرهنگ بومی و خرده فرهنگ هایی موجود در یک جامعه و … مواردی هستند که در عمل اثرات آن از طریق این وسایل تجربه و درک شده است و وضوح و روشنی این تاثیر گذاری‌ها به حدی است که به استدلال نیاز ندارد.

اشتراک گذاری:
دیگران چه می‌خوانند
ارسال دیدگاه