اسم دختر با حرف ف ( 200 اسم باکلاس و جدید ایرانی)

اسمهای دختر ایرانی زیادی وجود دارد که با حرف ف شروع می شوند در ادامه تعدادی اسم دختر با حرف ف را برای شما تهیه کرده ایم که در ادامه مشاهده می کنید

اسم دختر با حرف ف

اسم دختر با حرف ف ( 200 اسم باکلاس و جدید ایرانی)

فرشته : موجودی آسمانی، عاقل و برتر از انسان، مَلک

فرشیده : فر+ شیده = نور آفتاب، شکوه آفتاب

فرغانه : نام شهری در ترکستان قدیم

فرگل : دارای شکوه و زیبایی گل

فرگون : شکوه آسا، مانند روشنایی

فرمهر : کسی که شکوه و عظمتی چون خورشید دارد.

فرناز : دارای ناز و غمزه، زیبا و باشکوه

فرنگار : دارای نقش و نگار، با شکوه و زیبا

فرنگیز : فرنگیس

فرنگیس : از شخصیت‌های شاهنامه فردوسی، نام دختر افراسیاب تورانی و همسر سیاوش و مادر کیخسرو پادشاه کیانی

فرنواز : مرکب از فر (شکوه) + نواز (ریشه نواختن)

فرنوش : نام عقل فلک قمر که به عربی عقل فعال گویند و به فارسی خرد کارگر نامند، نوشنده شکوه و جلال، عقل فلک قمر

فرنوشا : شکوه و عظمت ابدی

فرنی : بسیار، افزون و فروزان

فرنیار : اصیل، دارنده اصل و نسب

فرنیان : پرنیان، ابریشم و حریر، دختری که دارای جسمی بسیار لطیف و زیباست.

فروردین : نام ماه اول از سال شمسی، نام روز نوزدهم از هر ماه شمسی در ایران قدیم

فروز : تابش و روشنی و فروغ

فروزا : تابان، درخشان

فروزاتون : بانوی روشنایی

فروزان : شعله ور، روشن، مشتعل، درخشنده

فروزجهان : روشنایی جهان

فروزش : روشن

فروزنده : روشن، تابان، روشن کننده، افروزنده

فروزینه : آتش زنه، چخماق

فروشنک : نام نتیجه ایرج پسر فرویدن پادشاه پیشدادی

فروغ : روشنی که از آتش، پرتو، خورشید و دیگر منابع نورانی می تابد، شعله آتش

فروغ بانو : بانوی روشنایی

فروغ دخت : دختر روشنایی

فروهنده : نیکوسیرت و خوبروی، نام فرشته ای است.

فره‌وش : شکوهمند

فرهور : دارای شکوه و جلالی چون خورشید

فریار : دارنده شکوه و جلال

فریال : دارای اندام و هیکل باشکوه، قوی و باشکوه

فریانه : نام پادشاهی افسانه ای هم زمان با اسکندر مقدونی

فریبا : بسیار زیبا، دلپسند و خوشایند

فریدخت : دختر زیبا و محبوب نام های اصیل پارسی

فریر : گیاهی خوشبو

فریرخ : زیبارخ

فریرو : دارای چهره زیبا و با شکوه

فریما : زیبا و دوست داشتنی

فریماه : ماه خجسته و مبارک، ماه شکوهمند و خجسته،زیباروی سعادتمند و باشکوه، دارای زیبایی و شکوهی چون ماه

فرین : نام یکی از دختران زرتشت، دارای شکوه و جلال

فریناز : دارای ناز و غمزه زیبا و با شکوه

فوژان : بانگ بزرگ، فریاد عظیم

فیروزخاتون : بانوی پیروز

فیروزه : پیروزه، نام سنگی قیمتی که به رنگ آبی یا سبز است.

اسم دختر عربی با حرف ف


فائزه : فایزه، رستگار، نایل

فائضه : فایضه

فائقهر : فایقه، آنکه به هدفش فائق آمده.

فاتیما : فاطیما، نام شهری است در اروپا که حضرت فاطمه در آنجا ظهور کرده است.

فاخته : پرنده‌ای از خانواده کبوتر، کوکو

فارهه : دختر زیبا و با نمک

فاطمه : زنی که بچه خود را از شیر گرفته باشد، نام دختر پیامبر (ص)

فاطیما : فاتیما

فایحه : مؤنث فایح

فایزه : فائزه، مؤنث فائز، نایل، رستگار

فایضه : مؤنث فائض

فایقه : مؤنث فائق

فتانه : بسیار زیبا و دل فریب

فتنه : شورش، طغیان، آشوب، همچنین به معنای مفتون، عاشق و دلداده

فخرآفاق : باعث سرافرازی آسمان

فخرالزمان : شخص برجسته، آنکه مایه مباهات عصر و زمان خود است.

فخرالسادات : سبب سربلندی سادات، مایه افتخار خانم ها

فخرالملوک : مایه سربلندی و افتخار پادشاهان

فخرالنسا : سبب سربلندی زنان

فخیمه : مؤنث فخیم

فراهت : شأن، شکوهمندی و زیبایی، شوکت

فرح : شادمانی، سرور

فرحانه : مؤنث فرحان

فرهت : صورت دیگری از فراهت

فریده : مؤنث فرید

فریضه : عمل واجب، امر واجب

فصیحه : مؤنث فصیح

فضه : نقره، سیم

فضیلت : برتری در دانش، هنر و اخلاق، ارزش و اهمیت، شرف

فهیمه : مؤنث فهیم، زن دانا و با شعور

فوزیه : رستگار

اسم دختر عربی – فارسی با حرف ف


فخرایران : مایه سربلندی ایران

فخرجهان :  سبب سربلندی و افتخار دنیا، نام همسر فتحعلی شاه قاجار

فخرگل : مایه نازش گل

فخری :منسوب به فخر، منسوب به افتخار

فرح انگیز :شادی بخش، مفرح اسم اصیل ایرانی

فرح بانو : بانوی شادمان

فرح بخش : شادی بخش

فرح دخت :  دختر شادمان

فرح نوش : شادنوش، خوشگذران

فرحتاج : مرکب از فرح (شادمانی) + تاج

فرحناز : صاحب شادی و ناز

فرخ لقا : خوش صورت، زیبارو، نام زنی در کتاب امیرارسلان

فرسیما : آنکه صورتی باشکوه دارد.

فلک تاج : مرکب از فلک (آسمان) + تاج

فلک وش : مانند آسمان بلند و رفیع

فلکناز :  آن که موجب نازش آسمان است، بسیارزیبا، نام ندیمه شیرین همسر خسروپرویز پادشاه ساسانی


اسامی دیگر با حرف ف

فایدیم : گل نیلوفر، نام همسر داریوش، دختر هوتن
فراتاگون : نام دختر آرتان، برادر داریوش بزرگ
فرانک : نام مادر شاه فریدون
فرخ ناز : از نام های برگزیده
فرخنده : مبارک، پرارج
فردخت : از نام های برگزیده
فرزان : از نام های برگزیده
فرزانه : گرامی، ارجمند
فرسیما : از نام های برگزیده
فرشته : از نام های برگزیده
فرگون : مانند روشنایی
فرمهر : از نام های برگزیده
فرناز : از نام های برگزیده
فرنگیس : نام دختر افراسیاب، زن سیاوش، مادر شاه کیخسرو کیانی
فرنوش : از نام های برگزیده
فرنی : بسیار ، افزون و فروزان
فروردین : نخستین ماه هر سال
فروزان : نورانی، شعله ور
فروزش : روشن
فروزنده : از نام های برگزیده
فروغ : روشنایی، تابش
فروغبانو : از نام های برگزیده
فریبا : فریبنده
فریماه : از نام های برگزیده
فرین : نام یکی از دختران اشوزرتشت
فریناز : از نام‌های برگزیده
فلامک : الماس گلی رنگ
فیروزه : نگین انگشتر

فرنو: مادر بزرگ اشو زرتشت
فرگون: نام زنان در ایران باستان

اشتراک گذاری:
دیگران چه می‌خوانند
ارسال دیدگاه