برخی افراد فکر میکنند نویسندگی تنها به داشتن استعداد نوشتن منحصر میشود و نیازی به کارهای دیگر ندارد؛ در حالی که بررسی سبک زندگی نویسندگان مشهور نشان میدهد برای رسیدن به موفقیت، نویسندگی میباید به شغلی تمام وقت برای آنها تبدیل شود. به همین دلیل هم هر کدام از آنها با نظم و تعهد زیاد به کارشان مشغول بودند و نتایج ناشی از این تعهد کاری را هم با دریافت جوایز متعدد بین المللی از جمله نوبل و پولیتزر دریافت کردند.
در این مقاله شما را با هشت نویسنده و سبک زندگیشان آشنا میکنیم که موفقیتهایی زیادی به دست آوردند. این شما و این درسهایی که میتوان از سبک زندگی نویسندگان موفق به آنها دست یافت.
نکات مهم درباره زندگی که می توان به راحتی از سبک زندگی نویسندگان مشهور دریافت
ارنست همینگوی
همینگوی به قواعدی که برای خودش میگذاشت پایبند بود. یکی از این قوانین این بود که روزانه دست کم پانصد کلمه بنویسد. بنابراین اگر قرار بود دو روز آینده را به ماهیگیری که فعالیت مورد علاقهاش بود، اختصاص دهد، 1000 کلمه دو روز بعد را هم به لیست کارهای امروزش اضافه میکرد تا از برنامهریزیاش عقب نیفتد. او همچنین به نوشتن در صبحها علاقه داشت چون کسی مزاحمش نمیشد و میتوانست روی کارش تمرکز کند. شاید همین پایبندی به اصول بود که توانست جایزه نوبل ادبیات را برای رمان پیرمرد و دریا نصیب این نویسنده پر کار کند.
سیمون دوبوآر
دوبوار را در ایران معمولا با کتاب معروف «جنس دوم» میشناسند. دیدگاههای او فراتر از صرف فمینیستی بود و به کارهایش جنبه اگزیستانسیالیستی هم میداد. او شریک زندگی ژان پل سارتر نویسنده و فیلسوف بودبود. گفته میشود این زن و مرد روی سبک نوشتاری هم تاثیر گذار بودند و در عین حال از هم مستقل بودند و دلایلی که به شما خواهند گفت چرا هر شخص باید برای زندگی خود فلسفه ای جداگانه داشته باشد را به خوبی در نظر داشتند. به گفته نزدیکان سیمون دوبوار او صبحهای زود به نوشتن میپرداخت. بعد ناهار میخورد و دوباره مشغول نوشتن میشد. شبها زمان استراحت و مراودات اجتماعی سارتر و دوبوآر بود. نویسندگی تمام وقت و مطالعه زیاد از دوبوار نویسندهای فراموش نشدنی ساخت.
فرانتس کافکا
کافکا را بیشتر با شاهکار «مسخ» میشناسند. داستانی درباره پسری به نام گرگور که یک روز صبح از خواب بیدار میشود و متوجه میشود به یک سوسک تبدیل شده است. توصیفهای شرایط به حدی دقیق انجام شده که خواننده میتواند به راحتی تمام جزئیات را تصور کند و با داستان همراه شود، در صورت تمایل میتوانید کتاب مسخ را با ترجمه صادق هدایت در فیدیبو بخوانید. کافکا برای رسیدن به این درجه از توانایی در نویسندگی هر شب بعد از اینکه همه اعضای خانواده به خواب میرفتند دست به کار نوشتن میشد و گاهی نوشتن را تا صبح ادامه میداد.
ولادیمیر ناباکوف
ناباکوف یکی از بهترین، پرکارترین و مشهورترین نویسندههای روسیه است؛ او البته بیشتر عمر خود را در آمریکا سپری کرد. یکی از نکاتی که میتوان از سبک نویسندگی ناباکوف یاد گرفت، پیوند دادن بین جزئیات است؛ او این کار را در نویسندگی میکرد اما انجام این کار در زندگی عادی هم بی فایده نخواهد بود.
ناباکوف عادت داشت بریدهها و جزئیات داستانهایش را روی کارتهایی بنویسد و آنها شماره گذاری کند و داخل یک جعبه قرار دهد، او با این کار پلات داستانیاش را میساخت و روند اتفاقات را مشخص میکرد؛ اگر هم لازم بود جایی از داستان را تغییر دهد، با تسلط بیشتری جا به جایی را اعمال میکرد.
جورج اورول
جورج اورول که جزو شش نویسنده که خالق بهترین آثار جهان هستند به شمار میرود و او را با دو اثر بی نهایت موفق 1984 و مزرعه حیوانات میشناسند. جالب است بدانید او با انجام خرده کاری هیچ مشکلی نداشت؛ مدتی در آشپزخانه کار میکرد و مدتی هم به دلیل علاقه زیادش به کتاب و کتابخوانی در یک کتابفروشی به کار مشغول شد. او بعدها به واسطه تجربیات متعدد و متنوعش توانست بر علیه کمونیسم بنویسد؛ طوری که آثارش هنوز که هنوز است مرتب تجدید چاپ میشوند. اورول هم مثل بیشتر نویسندهها سحرخیز بود و خودش را موظف کرده بود که در طول روز حداقل چهار ساعت و نیم را به نوشتن اختصاص دهد.
هاروکی موراکامی
موراکامی یکی دیگر از نویسندگانی است که اهمیت نظم را در زندگی به افراد نشان میدهد. روتین زندگی او با نوشتن در صبح زود عجین شده است. او هر روز صبح راس ساعت چهار از خواب بیدار میشود و تا حدود ساعت 9 الی 10 صبح به نوشتن میپردازد. در کتاب «از دو که حرف میزنم؛ از چه حرف میزنم» به خوبی از اهمیت دویدن در زندگیاش میگوید و به شدت اعتقاد دارد که ورزش باید بخشی از زندگی روزمره افراد باشد. او روزانه 10 کیلومتر میدود و شنا هم میکند. ساعت خواب او معمولا 9 شب است تا بتواند در طول شبانه روز هفت ساعت خواب کافی دریافت کند.
استیون کینگ
برای اینکه به چهره مطرحی مثل استیون کینگ تبدیل شوید و از روی رمانهایتان فیلمهای سینمایی بسازند، علاوه بر استعداد به تعهد زیادی نسبت به کارتان احتیاج دارید؛ حتی در هفتاد سالگی و حتی اگر روز تولدتان باشد.
کینگ خودش را موظف کرده که هر روز دو هزار کلمه بنویسد و بقیه زمانش را به خانواده و تماشای برنامههای ورزشی مورد علاقهاش اختصاص دهد؛ البته اگر وقتی برای بقیه خانواده باقی بماند، چون گاهی نوشتن این دو هزار کلمه ممکن است بخشی چالش برانگیز از داستانش باشد و تا نیمه شب طول بکشد.
مارک تواین
نوشتههای مارک تواین جزو دل نوشته های زیبا از بزرگان درباره زندگی قرار میگیرد و در سطح جهانی نویسنده مطرحی است. او صبحها را با یک صبحانه مفصل شروع میکرد، طوری که نیازی به خوردن ناهار هم پیدا نکند و یکسره تا ساعت پنج بعد از ظهر مینوشت؛ یعنی درست مثل کارمندی که سر کار رفته باشد، خودش را متعهد به انجام کارش میکرد. این برنامه، برنامه هر روز هفته به جز یکشنبههای تواین بود که آن را صرف وقت در کنار خانواده اختصاص میداد. یکی از اخلاقهای عجیب مارک تواین این بود که به خانوادهاش سپرده بود به هیچ وجه موقع کار مزاحمش نشوند و اگر اتفاق خاصی افتاد که به حضور او نیاز بود، از صدای شیپور استفاده کنند.