زندگینامه و بیوگرافی عباس کیارستمی را در ادامه می خوانید
عباس کیارستمی (زادهٔ ۱ تیر ۱۳۱۹، تهران) فیلمنامهنویس، تهیهکننده، کارگردان، کارگردان هنری، تدوینگر و عکاس بینالمللی اهل ایران است.
آثار وی با استقبال فراوان منتقدان، فستیوالها و بنیادهای فرهنگی هنری جهان روبهرو شدهاست. او دارای لیسانس نقاشی از پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. کیارستمی از سال ۱۹۷۰ میلادی در عرصهٔ سینما فعالیت میکند و تاکنون بیش از ۴۰ فیلم سینمایی، کوتاه و مستند ساخته است. از مهمترین آثار وی میتوان به خانه دوست کجاست؟ (۱۹۸۷)، کلوزآپ (۱۹۹۰)، زیر درختان زیتون (۱۹۹۴)، طعم گیلاس (۱۹۹۷)، باد ما را خواهد برد (۱۹۹۹) و کپی برابر اصل (۲۰۱۰) اشاره کرد. کیارستمی علاوه بر سینما در عرصههای دیگر هنری از جمله شعر، عکاسی، چیدمان، موسیقی، طراحی گرافیک، طراحی و نقاشی نیز فعال است. او را باید در زمره سینماگران موسوم به موج نوی سینما در ایران به شمار آورد. سادگی، استفاده از کودکان به عنوان نقش اول و قهرمان داستان، سبک مستندگونه، بهرهگیری از فضاهای روستایی، حذف کارگردان، شاعرانگی و نیز مکالمهٔ شخصیتها در خودرو برخی از ویژگیهای فیلمهای کیارستمی است. کیارستمی برنده چندین جایزهٔ بزرگ سینمایی است. کیارستمی تا به حال پنج بار نامزد دریافت جایزه نخل طلا جشنواره فیلم کن شده است که در سال ۱۹۹۷ در پنجاهمین دوره جشنواره فیلم کن برای فیلم طعم گیلاس موفق به دریافت نخل طلایی شد.
زندگی
کیارستمی در سال ۱۳۱۹ در تهران به دنیا آمد. نخستین تجربهٔ هنری او نقاشی بود او این هنر را تا پایان دوران نوجوانی همچنان ادامه داد تا آنجا که در سن ۱۸ سالگی توانست در یک مسابقهٔ نقاشی برندهٔ جایزه شود. وی اندکی پس از این کامیابی در دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران پذیرفته شد. او در دانشگاه بیشتر به فراگیری نقاشی و طراحی گرافیک پرداخت و در هنگام تحصیل برای تأمین هزینههای زندگی به عنوان پلیس راهنمایی رانندگی مشغول به کار شد. کیارستمی از سال ۱۳۴۰ یعنی در دهه ۱۹۶۰ به عنوان نقاش تبلیغاتی در آتلیه ۷ و یکی دو مؤسسهٔ دیگر به کار طراحی جلد کتاب، پوستر و آگهیهای بازرگانی پرداخت، و بعدها به «تبلی فیلم» رفت. از سال ۱۳۴۶ در سازمان تبلیغاتی نگاره به طراحی و ساختن تیتراژ فیلم پرداخت که نخستین آنها تیتراژ فیلم وسوسهٔ شیطان ساختهٔ محمد زرین دست بود. طراحی پوستر و ساخت تیتراژ فیلمهای قیصر و رضا موتوری ساختهٔ مسعود کیمیایی را او انجام داد. مدتی بعد به دعوت فیروز شیروانلو، که مسئولیت «امور سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را داشت به کانون رفت و در سال ۱۳۴۹ فیلم کوتاه نان و کوچه را ساخت. در سال ۱۳۵۱ فیلم زنگ تفریح را ساخت و با ساخت فیلم مسافر در سال ۱۳۵۳ مطرح شد. او در سینمای بعد از انقلاب پایهگذار سینمایی شد که تا به حال فیلمسازان زیادی پیرو این نوع سینما، فیلم ساخته و مطرح شدهاند. عباس کیارستمی با فیلم طعم گیلاس در سال ۱۹۹۷ جایزه نخل طلای جشنواره فیلم کن را هم از آن خود کردهاست. کیارستمی از ۱۹۶۲ تا ۱۹۶۶ روی هم رفته ۱۵۰ آگهی بازرگانی برای تلویزیون ایران ساخت. او تا پایان دههٔ ۱۹۶۰ آگهی آغاز فیلمهایی همچون قیصر ساختهٔ مسعود کیمیایی و طرح کتابهای کودکان را انجام داد. کیارستمی در ۱۹۶۹ با پروین امیرقلی ازدواج کرد و در سال ۱۹۸۲ از او جدا شد. آنها از این پیوند صاحب دو پسر به نامهای احمد زادهٔ ۱۹۷۱ و بهمن ۱۹۷۸ شدند. فرزند دوم او بهمن کیارستمی در سال ۱۹۹۳ در سن ۱۵ سالگی مدیر فیلمبرداری و کارگردان شد و فیلم مستند سفری به دیار مسافر را ساخت.
کیارستمی از جمله کارگردانانی است که پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران در کشور باقیماند. او بر این باور است که تصمیم به ماندن مهمترین تصمیم او برای زندگی حرفهای اش بوده است. او میگوید که حضور همیشگی اش در ایران و ملیت ایرانی اش توانایی او در ساخت فیلم را دو چندان کرده است، وی در این باره گفت:
اگر درختی را که ریشه در خاک دارد از جایی به جای دیگر ببرید، آن درخت دیگر میوه نمیدهد و اگر بدهد آن میوه دیگر به خوبی میوهای که در سرزمین مادری اش میتواند بدهد نیست. این یک قانون طبیعت است. فکر میکنم اگر سرزمینم را رها کرده بودم درست مانند این درخت شده بودم. عباس کیارستمی سرانجام در ۱۴ تیر ۹۵ درگذشت.
فیلمسازی
دههٔ ۱۹۷۰
در سال ۱۹۶۹ هنگامی که موج نوی سینمای ایران با فیلم گاو ساختهٔ داریوش مهرجویی آغاز شد، کیارستمی کمک کرد تا بخشی برای فیلمسازی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تهران ایجاد شود. فیلم دوازده دقیقهای نان و کوچه ۱۹۷۰ ساختهٔ کیارستمی، آغازگر همکاری کانون در ساخت فیلم بود. این فیلم کوتاه نئورئالیسم داستان بچه مدرسهای بیچارهای را روایت میکرد که گرفتار یک سگ وحشی شده بود. فیلم بعدی زنگ تفریح نام داشت که در سال ۱۹۷۲ ساخته شد. کمکم کانون به کارگاهی مهم برای ساخت فیلمهای ایرانی تبدیل شد و نه تنها فیلمهای کیارستمی بلکه فیلمهایی چون دونده و باشو، غریبهٔ کوچک هم توسط همین کارگاه هنری ساخته شد.[۱۸] در دههٔ ۱۹۷۰ در هنگام نو شدن ادبی فرهنگی سینمای ایران، کیارستمی به فردگرایی در فیلمسازی روی آورد. هنگامی که دربارهٔ نخستین فیلم او سخن به میان آمد او چنین پاسخ داد:
نان و کوچه نخستین تجربهٔ سینمایی من بود و باید بگویم که بسیار دشوار بود. من مجبور بودم با یک بچهٔ بسیار کوچک، یک سگ و یک گروه فیلم سازی غیرحرفهای البته به جز مدیر فیلمبرداری که مدام غُر میزد و اعتراض میکرد کار کنم. خوب مدیر فیلمبرداری در صحنه حق داشت چون من از روش فیلمسازی که او بدان خو گرفته بود پیروی نمیکردم.
کیارستمی پس از فیلم تجربه ۱۹۷۳، فیلم مسافر را در سال ۱۹۷۴ ساخت. مسافر روایتگر داستان پسری ده ساله و پُر دردسر به نام قاسم جولایی (با بازی حسن دارابی) است که در یکی از شهرهای کوچک ایران زندگی میکند و میخواهد برای تماشای مسابقهٔ تیم فوتبال مورد علاقهاش به تهران برود او برای این کار، دوستان و همسایگانش را هم فریب میدهد و پس از چندین ماجراجویی در نهایت به موقع به ورزشگاه تهران میرسد. این فیلم، تصمیم پسر را به عنوان هدفش؛ و کوتاهیها و بی تفاوتیهایش را به صورت تأثیر رفتار او بر دیگران بهویژه نزدیکانش نمایش میدهد. این فیلم به بررسی رفتار آدمی و تعادل راستی و ناراستی میپردازد. فیلم ویژگیهای کیارستمی یعنی واقعگرایی، سادگی و سبک پیچیده و همچنین نوعی شیفتگی بین روح و جسم بشری را به نمایش گذاشت. مسافر، فیلمی زمینهساز در کارنامهٔ وی ارزیابی میشود، از این جهت که المانهایی صوری و روایی در آن وجود دارد که تا به امروز، در همهٔ آثار کیارستمی مشترکند؛ و آن سبک مستندگونه و ادغام دو ویژگی پارادوکسال یعنی سادگی و پیچیدگی است.
در ۱۹۷۵ کیارستمی دو فیلم کوتاه به نامهای من هم میتوانم و دو راه حل برای یک مسئله را کارگردانی کرد. در آغاز سال ۱۹۷۶ فیلم رنگها و پس از آن فیلم پنجاه و چهار دقیقهای لباسی برای عروسی را به نمایش درآورد. لباسی برای عروسی نمایش دهندهٔ داستان سه نوجوان است که بر سر یک لباس برای یک جشن عروسی با هم درگیر میشوند. این فیلم برنده دیپلم افتخار جشنواره بینالمللی فیلم مسکو و برنده دیپلم ویژه هیئت داوران و جایزه تلویزیون ملی ایران یازدهمین جشنواره بینالمللی فیلم کودکان و نوجوانان تهران شد. نخستین فیلم بلند کیارستمی، فیلم ۱۱۲ دقیقهای گزارش است که در سال ۱۹۷۷ به نمایش درآمد. در این فیلم به یک ممیز مالیاتی پرداخته میشود که متهم به دریافت رشوه شده و در ادامهٔ ماجرا یک خودکشی هم در داستان روی میدهد. کیارستمی در سال ۱۹۷۹ فیلم قضیهٔ شکل اول، شکل دوم را ساخت.
دههٔ ۱۹۸۰
کیارستمی در آغاز دههٔ ۱۹۸۰ چندین فیلم کوتاه را کارگردانی کرد که از جملهٔ آنها میتوان به: بهداشت دندان ۱۹۸۰، به ترتیب یا بدون ترتیب ۱۹۸۱، همسُرایان ۱۹۸۲ و همشهری ۱۹۸۳ اشاره کرد. کیارستمی با ساخت فیلم خانه دوست کجاست؟ در سال ۱۹۸۷ در بیرون از ایران هم شناخته شد و مورد تحسین قرار گرفت. کیارستمی جایزه گریفون برنزی و مدال طلای شهر را از جشنواره فیلم جیفونی دریافت کرد و در لوکارنو مورد تمجید بسیاری قرار گرفت. وی نامزد پلنگ طلایی، برنده پلنگ برنزی، برنده جایزه کنفدراسیون بینالمللی هنر سینما، برنده جایزه فیبرشی و برنده جایزه فیلم منتخب انجمن منتقدان فیلم جشنواره فیلم لوکارنو شد.
خانهٔ دوست کجا است داستان سادهای دربارهٔ یک پسر مدرسهای هشت سالهٔ باوجدان را روایت میکند که تلاش میکند دفترچه دوستش را که در روستای همسایه زندگی میکند به او بازگرداند وگرنه دوستش را از مدرسه بیرون میکنند. در طول این فیلم باورهای سنتی روستانشینان ایران نمایش داده شده است. کیارستمی این فیلم را از نگاه یک کودک میسازد. بهرهگیری شاعرانه از منظرههای روستایی ایران و همچنین نشان دادن واقعیت زندگی از نکتههای مورد توجه در این فیلم است.
منتقدان سه فیلم خانهٔ دوست کجاست؟ و زندگی و دیگر هیچ ۱۹۹۲ و زیر درختان زیتون ۱۹۹۴ را به سه گانهٔ کوکر تشبیه کردهاند چون هر سه فیلم، روستایی به نام کوکر در ایران را به تصویر میکشد. پایهٔ فیلم به زمینلرزه رودبار و منجیل مربوط میشود که در آن ۴۰٬۰۰۰ تن جانشان را از دست دادند. کیارستمی از نمادهای زندگی، مرگ، تغییر و دوام برای ارتباط سه فیلم استفاده میکند. این سهگانه در دههٔ ۱۹۹۰ در فرانسه و دیگر کشورها از جمله هلند، سوئد، آلمان و فنلاند بسیار خوش درخشید و با کامیابی روبرو شد. این سه فیلم را به عنوان یک سهگانه نمیشناسد بلکه میگوید دو فیلم آخر و طعم گیلاس ۱۹۹۷ با هم یک سهگانه را میسازند و هر سه دربارهٔ ارزش زندگی بحث میکنند. کیارستمی برای زیر درخت زیتون مورد توجه اکثر منتقدان قرار گرفت. کیارستمی در ۱۹۸۷ داستان فیلم کلید را نوشت و ویرایش کرد اما آن را کارگردانی نکرد. او در ۱۹۸۹ فیلم مشق شب را به تصویر کشید.
دههٔ ۱۹۹۰
نخستین فیلم کیارستمی در دههٔ ۱۹۹۰ کلوزآپ نام داشت که روایتگر یک داستان واقعی بود. داستان کلوزآپ، مربوط به فردی عاشق سینما، به نام حسین سبزیان بود که وارد یک خانواده میشود و خود را محسن مخملباف معرفی میکند. در پایان فیلم مخلملباف واقعی پیدا میشود و سبزیان در دادگاه میگوید به دلیل علاقه به سینما دست به این کار زده است. بخشهایی از این فیلم مستند و بخشی از آن استودیویی است. کیارستمی برای این ساختهاش در نزد جامعه غرب شناخته تر شد و فیلمش در سراسر اروپا به نمایش درآمد و مورد تحسین قرار گرفت. کلوزآپ در سال ۲۰۱۲ نیز توسط نشریهٔ سایت اند ساوند در فهرست ۵۰ فیلم برتر تاریخ سینما قرار گرفت و جایزه فیبرشی جشنواره بینالمللی فیلم استانبول و جایزه ویژه منتقدان جشنواره بینالمللی فیلم مونترال را به دست آورد. نانی مورتی در سال ۱۹۹۶ فیلم کوتاهی با نام روز افتتاحیه کلوزآپ دربارهٔ نمایش کلوزآپ در رم ساخت. وی در همین سال نشان شوالیه هنر و ادب فرانسه لژیون دونور را دریافت کرد. کیارستمی در ۱۹۹۲ فیلم زندگی و دیگر هیچ را ساخت و برنده جایزه بخش نوعی نگاه در چهل و پنجمین جشنواره فیلم کن شد. به بیان منتقدین، این فیلم یکی از سهگانهٔ کوکر یا سهگانهٔ زلزله بود. این فیلم دربارهٔ یک پدر و پسر است که چند روز پس از زلزلهٔ ۱۹۹۰ یا ۱۳۶۹ کوکر، از تهران به این منطقه میروند تا از سلامتی دو پسر جوان که در زلزله بودهاند، با خبر شوند. آنها در جریان سفر به این منطقه با بازماندگان زلزله روبرو میشوند که چگونه در سختی به زندگی خود ادامه میدهند. کیارستمی در آن سال برندهٔ جایزهٔ روبرتو روسلینی شد. این نخستین جایزهٔ تخصصی بود که او برای کارگردانی یک فیلم دریافت میکرد. زیر درختان زیتون آخرین فیلم از سهگانهٔ کوکر بود. کسانی همچون آدریان مارتین، سبک این سهگانه را هندسی میدانند. مانند ارتباط الگوهای زیگزاگی در چشماندازها و مناظر هندسی فیلم با زندگی واقعی و نیروهای جهانی. فلاشبکهایی که در مسیر پر پیچ و خم زندگی و دیگر هیچ دیده میشود، به نوبهٔ خود ذهن بیننده را به فیلم خانهٔ دوست کجاست در سال ۱۹۸۷، یعنی پیش از زلزله میبرد، این مسئله بهطور نمادین ما را بهسوی اتفاقات بعد، در فیلم زیر درخت زیتون سوق میدهد. در سال ۱۹۹۵ میلادی، میراماکس فیلمز، زیر درخت زیتون را در آمریکا منتشر کرد. کیارستمی برای فیلم تحسین شده زیر درخت زیتون برای اولین بار نامزد دریافت نخل طلایی جشنواره فیلم کن شد.
بعدها، کیارستمی فیلمنامهٔ سفر و بادکنک سفید را برای همکار سابق خویش، جعفر پناهی نوشت. کیارستمی سپس در لومیر و شرکا، با ۴۰ کارگردان مطرح جهان مانند دیوید لینچ و میشائیل هانکه همکاری کرد.
طعم گیلاس فیلم بعدی کیارستمی در سال ۱۹۹۷ بود. این فیلم مورد تحسین منتقدان و سینماگران قرار گرفت. کیارستمی جایزهٔ نخل طلایی جشنواره فیلم کن ۱۹۹۷ و جایزهٔ بهترین فیلم خارجی انجمن منتقدان فیلم بوستون را برای طعم گیلاس بدست آورد و مورد تحسین جهانیان قرار گیرد. مجله تایم در سال ۲۰۰۴ نیز این فیلم را بعنوان یکی از ۱۰ فیلم برتر تاریخ کن نامید. طعم گیلاس در ادامه به عنوان بهترین فیلم خارجی زبان انجمن ملی منتقدان فیلم نیز انتخاب شد. مجموعه کرایتریون در ۱ ژوئن ۱۹۹۹ این فیلم را به عنوان یک فیلم منحصر به فرد اعلام کرد. این فیلم دربارهٔ مردیست که قصد خودکشی دارد.
کیارستمی در سال ۱۹۹۹ فیلم باد ما را خواهد برد را جلوی دوربین برد. وی برای این فیلم نامزد دریافت جایزهٔ شیر طلایی جشنواره فیلم ونیز بود اما موفق به کسب جایزهٔ شیر نقرهای شد. همچنین این فیلم، برندهٔ جایزهٔ فیپرشی جشنواره فیلم ونیز گردید و به عنوان یکی از صد اثر برتر سینمای جهان در دهه گذشته از نگاه برگزارکنندگان جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو انتخاب شد. داستان فیلم در مورد گروهی روزنامهنگار است که برای تولید فیلمی مستند از آئین سوگواری به روستایی در کردستان میروند. اما پیرزنی که قرار است بمیرد، نمیمیرد. یکی از جذابیتهای فیلم، این بود که بیشتر شخصیتهای آن جلوی دوربین ظاهر نمیشدند و فقط صدای آنها شنیده میشود.
دههٔ ۲۰۰۰
در سال ۲۰۰۱ میلادی، کیارستمی و همکارش سیفالله صمدیان بهدرخواست صندوق بینالمللی توسعهٔ کشاورزی سازمان ملل متحد، برای ساخت فیلمی مستند در مورد یتیمان اوگاندا، به کامپالا، اوگاندا سفر کردند. وی ده روز در آنجا ماند و مستند ایبیسی آفریقا را ساخت. هدف اصلی سفر در ابتدا، آمادگی برای ساخت فیلمی بلند بود، ولی کیارستمی ویرایش کامل فیلم را از طریق قطعههای ویدیوئی بدستآمده تمام کرد.
جف اندرو منتقد کمپانی تایماوت، در مورد فیلم کیارستمی میگوید: «مانند ۴ اثر قبلیاش، این فیلم هم در مورد مرگ نیست ولی در مورد مرگ و زندگی است: دربارهٔ اینکه آنها چگونه با هم ارتباط دارند و ما چه نگرشی را در مورد همزیستی آنان داریم.»
در سال ۲۰۰۲ میلادی، کیارستمی فیلم ده را کارگردانی کرد. در این فیلم زنی درون خودرویی نشستهاست و در ده سکانس با ده شخص گفتگوهایی انجام میدهد و نمایی از زندگی زن امروزی در ایران را نشان میدهد. در این فیلم شخصیت اصلی داستان با پسرش، خواهرش، یک عروس آینده، یک فاحشه و پیرزنی مذهبی گفتگو میکند. این سبک فیلمسازی توسط بسیاری از منتقدان حرفهای مورد همچون آو اسکات مورد تجلیل قرار گرفت. اسکات در نیویورک تایمز مینویسد: «کیارستمی علاوه بر اینکه شناختهشدهترین کارگردان ایرانی در سطح بینالمللی در دههٔ گذشته بوده است، جزو پیشروان سینمای خودرو نیز هست … او میداند خودرو مکانیست برای تفکر، مشاهده و بالاتر از همه، صحبت کردن.». کایه دو سینما نیز این فیلم را جزو ۱۰ فیلم برتر دهه ۲۰۰۰ معرفی کرد و این فیلم نامزد دریافت نخل طلایی جشنواره فیلم کن ۲۰۰۲ شد.
در سال ۲۰۰۳ میلادی، کیارستمی فیلم پنج را کارگردانی کرد. فیلمی شاعرانه، بدون هیچ دیالوگ و شخصیتی، فیلمی که هر بخشش تنها یک نمای طولانی ثابت است که حدود ده تا بیست دقیقه طول میکشد و جمعاً این مجموعهٔ یک ساعت و پانزده دقیقهای را میسازد. کیارستمی قبل از نمایش فیلم از تماشاگران خواست که اگر خسته شدند، لطفاً سالن را ترک نکنند، چشمانشان را ببندند و فقط به صداها گوش کنند: «شما این شانس را دارید که فیلمهای دیگری را در سینماهای دیگر و در زمانهای دیگر ببینید، اما این فیلم، برای اولین بار، و امیدوارم نه برای آخرین بار به نمایش گذاشته میشود و من مطمئنم که شما موفق به تماشای چنین فیلمی در هیچ سینمایی نخواهید شد پس تا آخر بنشینید و تمام آن را ببینید.» فیلم دارای ۵ قسمت است و با شاتهایی طولانی که بهصورت متوالی با دوربین دی وی بر روی دست در امتداد سواحل شهر خیخن در استان آستوریاس اسپانیا فیلمبرداری شد. جف اندرو در مورد فیلم گفت: «این فیلم بیش از چند تصویر زیباست». او میافزاید: «با چینشی منظم شامل رنگین کمانی از روایتهای انتزاعی و احساسی هستند که از جدایی و کنج خلوت بهسوی جامعه، از حرکت به سوی سکون، از سکوتی نسبی به صدا و آواز، روشنایی به تاریکی و دوباره از تاریکی به روشنایی حرکت میکنند و به نوزایی و تجدید حیات پایان میپذیرند.» وی در این دهه جایزه آکیرا کوروساوا جشنواره فیلم سانفرانسیسکو برای یک عمر دستاورد هنری و دکترای افتخاری دانشگاه اکول نرمال سوپریور و دانشگاه سوربن را به دست آورد.
وی در سال ۲۰۰۴ میلادی، ۱۰ روی ده را ساخت. فیلمی مستند که در حین رانندگی گرفته بود و ده درس در مورد ساخت فیلم را به مخاطب توضیح میداد. سراسر فیلم توسط دوربینی ثابت که در ماشین نصب شدهبود گرفته شد که یادآور شیوهٔ فیلمبردای فیلمهای طعم گیلاس و ده بود. در سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ میلادی، وی فیلم جادههای کیارستمی را کارگردانی کرد. فیلم مستند ۳۲ دقیقهای، ترکیبی از تصویر و شعر و موسیقی که با فیلمهای سیاه و سفید ساخته شدهاست. تصویر پایانی فیلم شامل انفجاری مهیب است که به همهٔ آثار زندگی پایان میدهد. کیارستمی این فیلم را بر پایهٔ برخی از قطعههای مجموعه عکسهایی با نام «جادهها» که خودش طی سالهای متمادی با گذر از جادههای گوناگون گرفته، ساختهاست. مجموعهعکسهای جادهها پیش از ساخت فیلم در نمایشگاههای گوناگون داخلی و خارجی به نمایش گذاشته شده بودند.
در سال ۲۰۰۵ میلادی، او در ساخت فیلم بلیتها با ارمانو اولمی و کن لوچ همکاری کرد. فیلمی ۳ اپیزودی که کارگردان یکی از اپیزودهای آن کیارستمی بود. مجموعهای که در قطاری در حال عبور از ایتالیا اتفاق میافتاد. در نوامبر ۲۰۰۷ گاردین در گزارشی، کیارستمی را در رتبهٔ ششم، چهل کارگردان برتر معاصر سینما جهان قرار داد.
در سال ۲۰۰۸ میلادی، فیلم شیرین توسط کیارستمی کارگردانی شد. این فیلم تصویرگر نگاه ۱۱۳ بازیگر زن، بدون هیچ سخنی به دوربین فیلمبرداری است، در حالی که صداهایی از قرائت منظومهٔ خسرو و شیرین نظامی گنجوی به گوش میرسد. همهٔ بازیگران فیلم بهجز ژولیت بینوش، ایرانی و همگی از هنرپیشگان حرفهای سینما هستند. این فیلم نامزد جایزه بهترین فیلم خارجی زبان جشنواره فیلم ونیز در سال ۲۰۰۸ شد.
دههٔ ۲۰۱۰
کپی برابر اصل ۲۰۱۰ با هنرنمایی ژولیت بینوش که در توسکانی فیلم برداری شد، نخستین فیلم کیارستمی بود که در خارج از ایران تولید و فیلم برداری میشد. این فیلم از داستان رویارویی یک زن فرانسوی با یک مرد انگلیسی سخن میگفت. این فیلم در سال ۲۰۱۰ در جشنوارهٔ فیلم کن پذیرفته شد. پیتر بردشاو از گاردین این فیلم را «عجیب و جذاب» توصیف کرده بود و گفته بود که کپی برابر اصل به پردازش نمای یک ازدواج میپردازد ژولیت بینوش در این فیلم نقش زنی پرانرژی ولی با رفتارهایی ساختگی و گیج کننده یا به عبارت سادهتر زنی عجیب را دارد – آدمی تحصیل کرده که به نظر در زمینههایی ناموفق است. او نتیجهگیری کرده بود که «این کار، به طور قطع یک نمونه از تکنیکهای ترکیبی کیارستمی بوده است که لزوماً نمونهٔ موفقی نیست.» در مقابل راجر ایبرت فیلم کیارستمی را برجسته دانسته و به این نکته اشاره کرده است که: «روش کیارستمی در پدید آوردن فضا و دادن حس به فیلم برجسته است.»[۵۰] بینوش برای بازی در این فیلم، جایزهٔ بهترین بازیگر نقش اول زن را در جشنوراه کن بدست آورد. روزنامه لوموند در مورد کپی برابر اصل نوشت: «عباس کیارستمی، معروفترین فیلمساز ایرانی و از بزرگترین کارگردانان جهان، بهدور از هیاهو، اکنون در ایتالیا بهسر میبرد و فیلم «کپی برابر اصل» را که «ژولیت بینوش» در آن نقشآفرینی دارد، مقابل دوربین برده است. دوری از ایران و ساخت فیلمی در ایتالیا انقلابی در سینمای کیارستمی است.» کیارستمی برای کپی برابر اصل برای چهارمین بار نامزد دریافت نخل طلایی جشنواره فیلم کن شده بود. وی همچنین برای این فیلم جایزه جوانان جشنواره فیلم کن و جایزه بهترین فیلم خارجی زبان انجمن منتقدان فیلم دالاسفورت وورث را به دست آورد. فیلم بعدی کیارستمی به نام مثل یک عاشق ۲۰۱۲ که در ژاپن فیلمبرداری شد، بازخوردهای گوناگونی داشت. کیارستمی برای مثل یک عاشق برای پنجمین بار نامزد دریافت نخل طلایی جشنواره کن شده بود. در سال ۲۰۱۳ نشان افتخار دولت ژاپن و در سال ۲۰۱۴ نشان دکوراسیون علوم و هنر اتریش به او اهدا شد.
داوری در جشنوارهها
کیارستمی در بسیاری از جشنوارههای فیلم به عنوان داور حضور داشته است که میتوان از جشنواره فیلم کن در سالهای ۱۹۹۳، ۲۰۰۲ و ۲۰۰۵ به عنوان برجستهترین آنها یاد کرد. همچنین در سال ۲۰۰۵ سرپرست داوران در بخش دوربین طلایی جشنوارهٔ فیلم کن بود. او در سال ۱۹۸۵ در جشنوارهٔ فیلم ونیز در سال ۱۹۹۰ در جشنوارهٔ فیلم لوکارنو در ۱۹۹۶ در جشنوارهٔ فیلم سنسباستین، در ۲۰۰۴ در جشنواره فیلم سائو پائولو، در ۲۰۰۷ در جشنوارهٔ فیلم کاپالبیو به عنوان سرپرست داوران و در سال ۲۰۱۱ در جشنواره فیلم کاستندورف صربستان به داوری پرداخت. او در بسیاری از جشنوارههای فیلم در سراسر اروپا مانند جشنوارهٔ فیلم استوریل پرتغال، به طور مرتب حضور دارد.[۵۱]
ده فیلمساز برتر آسیا
کیارستمی و فیلم کلوزآپ ساخته وی، در جریان بیستمین جشنواره بینالمللی فیلم پوسان ۲۰۱۵ در ردهبندی برترین هنرمندان و فیلمهای قاره آسیا، در میان ۱۰ هنرمند و اثر شاخص قاره قرار گرفتند. عباس کیارستمی در فهرست ۱۰ کارگردان برتر سینمای آسیا، پس از یاسوجیرو اوزو و هو شیائو-شین در رده سوم برترینها قرار گرفته است. آکیرا کوروساوا، ساتیا جیت رای، وونگ کار وای، اپیچاتپونگ ویراستاکول، جیا ژانکه، کنجی میزوگوچی و ادوارد یانگ رتبههای بعدی این ردهبندی را به خود اختصاص دادهاند.
ششمین کارگردان برتر جهان
روزنامه گاردین در سال ۲۰۱۱ در گزارشی فهرست ۴۰ کارگردان بزرگ معاصر سینمای دنیا را منتشر کرد. عباس کیارستمی در مکان ششم این لیست و بالاتر از بسیاری از چهرههای نامدار سینما همچون دیوید کراننبرگ، دیوید فینچر، استیون سودربرگ، پدرو آلمودوار و گاس ون سنت قرار گرفت.
دیگر فعالیتها
کیارستمی تجربههای متفاوتی در زمینههای مختلف نظیر آهنگسازی، طراحی صحنه، پوستر و لباس، تدوین و حتی بازیگری و رهبری اپرا داشتهاست، وی همچنین در زمینهٔ عکاسی طبیعت شناخته شدهاست. او به تازگی دو کتاب از ادبیات کلاسیک ایران به نامهای حافظ به روایت عباس کیارستمی و سعدی از دست خویشتن فریاد را منتشر ساختهاست.
عکاسی
نمایشگاههای عکس کیارستمی در ایتالیا، انگلستان، ژاپن، چین و موزه هنرهای معاصر تهران برپا شده است. در حراجی کریستی دبی به تاریخ ۱ مه ۲۰۰۸ میلادی، عکسی از کلکسیون عکسهای عباس کیارستمی به قیمت حدود ۱۳۰ هزار دلار فروخته شد در ادامه این کار نمایشگاه دیگری از آثار کیارستمی در موزه هنر شهر امپراتوری، در قلب پکن برگزار شد. همچنین او دو نمایشگاه عکس در گالری گلستان برگزار کرده است. همچنین کیارستمی پوستر اصلی یازدهمین جشن بزرگ سینمای ایران را طراحی کرد. کیارستمی در این پوستر، با استفاده از نماد دو درخت در امتداد عدد یازده و المانهای سینمایی در پسزمینه سفید، به نوعی طراوت، رشد و بالندگی سینمای ایران را مورد توجه قرار داده است.
تیتراژ و طراحی پوستر
به همین سادگی و یک حبه قند ساخته رضا میرکریمی نیز فیلمی بود که به خط عباس کیارستمی تیتراژ اولیه آن نوشته و به دست کیارستمی پوستر آن طراحی شده بود. طراحی پوستر و ساخت تیتراژ فیلمهای قیصر و رضا موتوری ساختهٔ مسعود کیمیایی نیز از دیگر اثرهای مورد توجه کیارستمی در طراحی بود.
کارگاههای آموزشی
کیارستمی در سالهای اخیر کارگاههای آموزشی متعددی را در شهرهای مختلف ایران و خارج از کشور برای هنرجویان برگزار کرده است. او زمانی به فرانس پرس گفته بود: «هر سال در چهار یا پنج کارگاه که هر کدام ده روزی به طول میانجامد، شرکت میکنم و هر بار سعادت بزرگی برای من است. بسیار مشتاق و بی تاب برای این کار هستم؛ چون همیشه علاقهمندم از زمان خود استفادهای کنم.» او اضافه کرده بود: «زمانی از خودم احساس رضایت دارم که به این جوانها بیاموزم و مطمئن هستم همان اندازه که به جوانان تدریس میکنم از آنها یاد میگیرم.»
موسیقی
کیارستمی رهبری دو گروه اپرا را نیز در شهرهای پاریس و لندن به عهده داشت. او سابقه اجرای موفقیت آمیز اپرا زنها همگی همان جورند را در جشنواره هنری فرانسه را در کارنامه خود دارد. همچنین عباس کیارستمی طراحی دکور صحنه، طراحی پوستر، بروشور و بلیتهای کنسرتهای مشکاتیان را انجام داده است.
معماری
کیارستمی داور سومین دوره جایزه معماری میر میران بود و همچنین درکنار تقوایی، بهمن جلالی و سیفالله صمدیان به داوری اولین مسابقه عکس فرش دست باف در ایران پرداخت. کیارستمی به همراه چندتن از معماران ایرانی نیز نمایشگاه آثار معماری هفتم را برگزار نمود.
عقاید و نظرها
کیارستمی با اشاره به دو مشارکت سیاسی خود در سن ۱۵ سالگی و همچنین در انقلاب سال ۱۳۵۷، گفتهاست که دیگر هیچگاه مشارکت سیاسی نخواهد داشت او همچنین انقلاب را با انگیزههای مشروع ولی غیر عقلانی و احساسی میداند که باعث از بین رفتن قانونگرایی میشود.[۵۷] او در مصاحبهای در سال ۲۰۰۷ دربارهٔ محمود احمدینژاد میگوید: «من فکر میکنم او کارش را خوب انجام نداد. او با وعدهٔ رفع مشکلات اقتصادی به قدرت رسید که هیچکدام از آنها را عملی نکرد.»
در جواب نامهٔ سرگشادهٔ بهمن قبادی به عباس کیارستمی، کیارستمی اذعان داشت که وی با فیلمهای شعاری سیاسی موافق نیست چون فیلمهای سیاسی تاریخ مصرف دارند و ارزش هنر را پایین میآورند. کیارستمی در جشنوارهٔ فیلم سان فرانسیسکو سال ۲۰۰۰ باعث شگفتی همگان شد. وی جایزهٔ آکیرا کوروساوا خود را برای یک عمر فعالیت هنری در سینمای ایران به بهروز وثوقی هدیه داد. او به دلیل حساسیت چشمانش به نور، معمولاً با عینک تیره دیده میشود. همچنین او در مصاحبهای با گاردین گفت: «در تمام فیلمها خواستهام این است که تصویری مهربانتر و صمیمی تر از انسانیت و کشورم را به نمایش بگذارم.» وی ادامه داد: «من مثل یک درخت هستم؛ درخت بهخاطر اینکه از زمین رشد کرده و بیرون آمده، نسبت به آن احساس مسوولیت ندارد، بلکه باید میوه، برگ و شکوفه بیاورد. من هیچ وظیفهای برای تصحیح شناخت اشتباه از کشور و فرهنگام ندارم. من چهکسی هستم که چنین وظیفهای داشته باشم. ازسوی دیگر، تعداد کسانی که فیلمهای مرا میبینند را با کسانی که تحت تأثیر رسانههای جمعی غرب هستند مقایسه کنید! من چه کاری میخواهم انجام دهم؟.»
سانسور
مارتین اسکورسیزی با ذکر تلاش فراوان دولت ایران برای سانسور فیلم ده از این موضوع انتقاد کرد و گفت که سانسور هیچگاه خوب نخواهد بود. در سال ۱۹۷۷ میلادی وزارت آموزش و پرورش وقت خواستار آن شد که قسمتی از فیلم کیارستمی که زنان به صورت محجبه بودند حذف شود با مخالفت کیارستمی با این حذف، از نمایش فیلم جلوگیری شد. پس از انقلاب ۱۳۵۷ نیز صحنههای دوباره گرفتهشدهٔ بدون حجاب فیلم به نمایش در نیامد.
فیلمشناسی
نام فیلم | سال | نویسنده | کارگردان | تدوین | مدت | توضیحات و جوایز |
---|---|---|---|---|---|---|
نان و کوچه | ۱۳۴۹ | ۱۰ دقیقه | فیلم کوتاه بر اساس طرحی از تقی کیارستمیبرنده جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان ۱۳۴۹ | |||
زنگ تفریح | ۱۳۵۱ | ۱۱ دقیقه | فیلم کوتاه | |||
تجربه | ۱۳۵۱ | امیر نادری | ۶۰ دقیقه | فیلمنامه بصورت مشترک با امیر نادری نوشته شد | ||
مسافر | ۱۳۵۳ | ۸۳ دقیقه | بر اساس نوشته حسن رفیعی (واقعگرایی و پیچیدگی در مقابل سادگی)برنده مجسمه طلایی جشنواره فیلمهای کودکان تهران ۱۳۵۳ برنده جایزه ویژه و جایزه شهر جشنواره فیلم ریمینی ۱۹۹۳ | |||
من هم میتوانم | ۱۳۵۴ | ۳ دقیقه ۳۰ | فیلم کوتاه | |||
دو راه حل برای یک مسئله | ۱۳۵۴ | ۴ دقیقه ۲۵ | فیلم کوتاه | |||
رنگها | ۱۳۵۴ | ۱۵ دقیقه | فیلم کوتاه | |||
لباسی برای عروسی | ۱۳۵۴ | ۵۷ دقیقه و ۳۰ ثانیه | نویسندگان عباس کیارستمی و پرویز دوایی، (تضاد در دورهٔ نوجوانی)برنده دیپلم ویژه هیئت داوران و جایزه تلویزیون ملی ایران یازدهمین جشنواره بینالمللی فیلم کودکان و نوجوانان تهران ۱۳۵۴ برنده دیپلم افتخار جشنواره بینالمللی فیلم مسکو ۱۹۷۷ | |||
از اوقات فراغت خود چگونه استفاده کنیم: نقاشی | ۱۳۵۵ | ۷ دقیقه | فیلم کوتاه | |||
گزارش | ۱۳۵۶ | ۱۱۲ دقیقه | نخستین فیلم بلند عباس کیارستمیتهیهکننده بهمن فرمانآرا | |||
بزرگداشت معلمها | ۱۳۵۶ | ۲۰ دقیقه | فیلم کوتاه | |||
راه حل | ۱۳۵۶ | ۱۱ دقیقه | فیلم کوتاهبرنده جایزه اول جشنواره بینالمللی آموزش مکزیک ۱۹۷۶ | |||
قضیه شکل اول، شکل دوم | ۱۳۵۸ | ۵۳ دقیقه | این فیلم پس از سی سال در شهریور ماه ۱۳۸۸ در اینترنت، اکران عمومی شدبرنده جایزه جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان تهران سال ۱۳۵۸ | |||
دنداندرد | ۱۳۵۹ | داریوش دیانتی | ۲۴ دقیقه | فیلم کوتاه | ||
بهداشت دندان | ۱۳۶۰ | ۲۴ دقیقه | فیلم کوتاه | |||
به ترتیب یا بدون ترتیب | ۱۳۶۱ | ۱۵ دقیقه | فیلم کوتاه | |||
همسرایان | ۱۳۶۱ | ۱۷ دقیقه | فیلم کوتاه (بر اساس طرحی از محمد جواد کهنموئی) | |||
همشهری | ۱۳۶۲ | ۵۲ دقیقه | فیلم مستند | |||
اولیها | ۱۳۶۳ | ۸۴ دقیقه | فیلم مستندبرنده جایزه ویژه و جایزه شهر جشنواره فیلم ریمینی ۱۹۹۳ جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره فیلم فجر ۱۳۶۴ | |||
کلید | ۱۳۶۴ | ابراهیم فروزش | ۷۶ دقیقه | |||
خانه دوست کجاست؟ | ۱۳۶۵ | ۸۳ دقیقه | برنده جایزه ویژه هیئت داوران و لوح زرین بهترین کارگردانی جشنواره فیلم فجر ۱۳۶۵جزو ۵۰ فیلم پیشنهادی مؤسسه فیلم بریتانیا ۱۹۸۷ نامزد پلنگ طلایی، برنده پلنگ برنزی، دریافت جایزه کنفدراسیون بینالمللی هنر سینما، برنده جایزه فیبرشی و فیلم منتخب انجمن منتقدان فیلم جشنواره فیلم لوکارنو ۱۹۸۹ برنده جایزه ویژه هیئت داوران و لوح زرین جشنوارهٔ فیلم فجر ۱۳۶۵ برنده جایزه سینمای هنر و تجربه در دومین جشنواره برخوردهای سینمایی کن ۱۹۸۹ برنده جایزه گریفون برنزی و مدال طلای شهر جشنواره فیلم جیفونی ۱۹۹۰ برنده جام نقرهای و جایزه ویژه جشنواره فیلم ریمینی ۱۹۹۰ برنده جایزه بهترین فیلم جشنواره سلطنتی بلژیک ۱۹۹۰ برنده جایزه سینه کید جشنواره بینالمللی فیلم کودکان آمستردام ۱۹۹۲ برنده جایزه بهترین فیلم جشنواره فیلم رم ۱۹۹۵ | |||
مشق شب | ۱۳۶۷ | ۸۶ دقیقه | ||||
کلوزآپ | ۱۳۶۸ | ۸۶ دقیقه | این فیلم در سال ۲۰۱۲ توسط نشریهٔ «سایت اند ساوند» در فهرست ۵۰ فیلم برتر تاریخ سینما قرار گرفت[۶۴]این فیلم در فهرست منتشر شده از سوی جشنواره فیلم بوسان در فهرست ده فیلم برتر تاریخ آسیا قرار گرفت[۶۵] برنده جایزه ویژه منتقدان از جشنواره بینالمللی فیلم مونترال ۱۹۹۰ کاندید جایزه بهترین فیلمنامه و کارگردانی و برنده جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره فیلم فجر ۱۳۶۸ برنده جایزه آر نقرهای جشنواره فیلم ریمینی ۱۹۹۱ برنده جایزه ویژه بهترین فیلم و گارگردانی جشنواره فیلم دان کراکیور ۱۹۹۱ برنده جایزه شهری، جایزه مطبوعات، جایزه دانشجویان و جایزه بهترین کارگردانی جشنواره بینالمللی فیلم دونکرک ۱۹۹۱ برنده دیپلم افتخار و جایزه فیبرشی جشنواره بینالمللی فیلم استانبول ۱۹۹۲ | |||
زندگی و دیگر هیچ | ۱۳۷۰ | ۹۰ دقیقه | فیلم مستند برپایه ادبیات داستانیتدوین (عباس کیارستمی و چنگیز صیاد) برنده جایزه بخش نوعی نگاه در چهل و پنجمین جشنواره فیلم کن ۱۹۹۲ برنده جایزه ویژه منتقدان هفدهمین جشنواره بینالمللی فیلم سائوپولو ۱۹۹۳ | |||
سفری به دیار مسافر | ۱۳۷۲ | بهمن کیارستمی | ۵۲ دقیقه | |||
زیر درختان زیتون | ۱۳۷۳ | ۱۰۳ دقیقه | سهگانه زلزلهبرنده هوگو نقرهای جشنواره بینالمللی فیلم شیکاگو ۱۹۹۴ نامزد نخل طلایی جشنواره فیلم کن ۱۹۹۴ برنده خوشه طلایی بهترین فیلم جشنواره بینالمللی فیلم وایادولید ۱۹۹۴ برنده جایزه منتقدان بهترین فیلم جشنواره بینالمللی فیلم سائوپائولو ۱۹۹۴ برنده رز طلایی نشست فیلم برگامو ۱۹۹۵ برنده جایزه پرده نقرهای بهترین کارگردانی جشنواره بینالمللی فیلم سنگاپور ۱۹۹۵ برنده جایزه رز طلایی نشست فیلم برگامو ۱۹۹۵ نامزد جایزه بهترین فیلم خارجی زبان انجمن منتقدان فیلم شیکاگو ۱۹۹۶ نامزد جایزه ایندیپندنت اسپیریت بهترین فیلم خارجی زبان ۱۹۹۶ | |||
سفر | ۱۳۷۳ | علیرضا رئیسیان | ۸۴ دقیقه | نامزد صدف طلایی جشنواره فیلم سنسباستین ۱۹۹۶ | ||
بادکنک سفید | ۱۳۷۳ | جعفر پناهی | ۸۵ دقیقه | |||
لومیر و شرکا | ۱۳۷۴ | ۸۵ دقیقه | بخش شام برای یک نفرفیلمی متشکل از ۴۱ فیلم کوتاه به کارگردانی ۴۱ کارگردان مانند میشائل هانکه، کوستا گاوراس، آلن کورنو، تئو آنگلوپولوس، لیو اولمان، آرتور پن، آندری کونچالوفسکی، اسپایک لی، کلود للوش، ژانگ ییمو، یوسف شاهین و دیوید لینچ | |||
دربارهٔ نیس | ۱۳۷۴ | فیلم مستندبخش مسیرهای پیادهروی مستندی به کارگردانی ۷ کارگردان مانند کوستا گاوراس و رائول روئیز | ||||
تولد نور | ۱۳۷۶ | ۵ دقیقه | فیلم کوتاه | |||
طعم گیلاس | ۱۳۷۶ | ۹۵ دقیقه | تایم در سال ۲۰۰۹ این فیلم را بعنوان یکی از ۱۰ فیلم برتر تاریخ کن نامیدبرنده نخل طلایی جشنواره فیلم کن ۱۹۹۷ برنده جایزهٔ بهترین فیلم خارجی زبان انجمن منتقدان فیلم بوستون ۱۹۹۷ نامزد بهترین فیلم جشنواره بینالمللی فیلم تلورید ۱۹۹۷ نامزد شاهرخ نقرهای انجمن منتقدان فیلم آرژانتین ۱۹۹۷ برنده جایزه بهترین فیلم خارجی زبان انجمن ملی منتقدان فیلم ۱۹۹۸ برنده جایزه ویژه جشنواره بینالمللی فیلم استانبول ۱۹۹۹ | |||
بید و باد | ۱۳۷۷ | محمدعلی طالبی | ۷۷ دقیقه | نویسندگان (عباس کیارستمی و محمدعلی طالبی) | ||
باد ما را خواهد برد | ۱۳۷۸ | ۱۱۸ دقیقه | جزو صد اثر برتر سینمای جهان در دهه گذشته از نگاه برگزارکنندگان جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو ۱۹۹۷نامزد بهترین فیلم خارجی زبان جایزه مستقل اسپریت ۱۹۹۷ برنده شیر نقرهای و نامزد جایزهٔ شیر طلایی جشنواره فیلم ونیز ۱۹۹۹ برندهٔ جایزهٔ هیئت داوران، جایزه هیئت داوران جوان و جایزه فیپرشی جشنواره فیلم ونیز ۱۹۹۹ خوشه طلایی جشنواره بینالمللی بینالمللی وایادولید ۱۹۹۹ برنده جایزه بزرگ انجمن منتقدان فیلم بلژیک ۱۹۹۹ نامزد بهترین فیلم خارجی زبان انجمن منتقدان فیلم شیکاگو ۱۹۹۹ جایزه تماشاگران جشنواره سینمای جدید مونترال ۱۹۹۹ برنده جایزه فیپرشی جشنواره فیلم مؤلف بلگراد ۲۰۰۰ | |||
ایبیسی آفریقا | ۱۳۷۹ | ۸۴ دقیقه | مستند با ساختار داستانی که بهسفارش سازمان ملل متحد در کامپالا و اوگاندا فیلمبرداری شدبرنده جایزه بهترین فیلم مفهومی جشنواره بینالمللی فیلم والادولید ۲۰۰۱ | |||
ایستگاه متروک | ۱۳۸۰ | علیرضا رئیسیان | ۹۶ دقیقه | نویسندگان (عباس کیارستمی و کامبوزیا پرتوی) | ||
ده | ۱۳۸۰ | ۸۹ دقیقه | طی یک نظرخواهی که توسط فهرست مجله امپایر در سال ۲۰۰۸ از میان ده هزار سینمارو صورت گرفت، این فیلم در فهرست ۵۰۰ فیلم برتر تاریخ سینما در رده ۴۴۷ قرار گرفت[۶۶]فروش ویدیویی فیلم در آمریکا بیش از ۱۰۰ هزار دلار کایه دو سینما نیز این فیلم را جزو ۱۰ فیلم برتر دهه ۲۰۰۰ معرفی کرد[۶۷] نامزد نخل طلایی جشنواره فیلم کن ۲۰۰۲نامزد جایزه کلوترودیس ۲۰۰۴ نامزد جایزه بهترین فیلم جامعه بینالمللی سینه فیل ۲۰۰۴ | |||
پنج | ۱۳۸۱ | ۷۴ دقیقه | فیلم مستندنامزد جایزه بهترین فیلم جشنواره فیلم برلین ۲۰۰۴ | |||
ده دقیقه پیرتر | ۱۳۸۱ | |||||
طلای سرخ | ۱۳۸۲ | جعفر پناهی | ۹۷ دقیقه | برنده جایزه هیئت داوران بهترین فیلمنامه جشنواره فیلم کن ۲۰۰۳ | ||
۱۰ روی ده | ۱۳۸۳ | ۸۸ دقیقه | فیلم مستندبرنده جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره فیلم آدلاید ۲۰۰۴ | |||
جادههای کیارستمی | ۱۳۸۴ | ۳۲ دقیقه | فیلم کوتاهفیلم منتخب بخش گفتگو جشنواره فیلمهای مستند آسیا ۲۰۰۴ | |||
بلیتها | ۱۳۸۴ | ۱۰۹ دقیقه | فیلم ۳ اپیزودی به کارگردانی ارمانو اولمی، عباس کیارستمی و کن لوچنامزد روبان نقرهای سندیکای ملی روزنامه نگاران فیلم ایتالیا ۲۰۰۵ | |||
کارگران مشغول کارند | ۱۳۸۴ | مانی حقیقی | ۷۵ دقیقه | بر اساس طرحی از عباس کیارستمی (نویسندگان مانی حقیقی و عباس کیارستمی) | ||
فرش ایرانی | ۱۳۸۵ | ۳۲ دقیقه | فیلم کوتاهبخش (کجاست جای رسیدن؟) ۱۵ اپیزود به کارگردانی ۱۵ کارگردان مانند بهرام بیضایی، داریوش مهرجویی، جعفر پناهی، مجید مجیدی و رضا میرکریمی | |||
هر کس سینمای خودش | ۱۳۸۶ | ۱۱۹ دقیقه | بخش رومئوی من کجاست؟ | |||
شیرین | ۱۳۸۷ | ۹۲ دقیقه | نامزد جایزه بهترین فیلم خارجی زبان جشنواره بینالمللی فیلم ونیز ۲۰۰۸نامزد جایزه بهترین فیلم خارجی زبان جشنواره بینالمللی فیلم روتردام ۲۰۰۹ نامزد جایزه بهترین فیلم آسیایی جشنواره بینالمللی فیلم توکیو ۲۰۰۹ | |||
کپی برابر اصل | ۱۳۸۹ | ۱۰۶ دقیقه | نامزد نخل طلایی جشنواره فیلم کن ۲۰۱۰برنده جایزه سنبله طلایی پنجاه و پنجمین جشنواره فیلم وایادولید ۲۰۱۰ برنده جایزه یورو سینما جشنواره بینالمللی فیلم هاوایی ۲۰۱۰ برنده جایزه بهترین فیلم خارجی زبان انجمن منتقدان فیلم دالاسفورت وورث ۲۰۱۱ نامزد جایزه بهترین فیلم خارجی زبان جشنواره فیلم کن ۲۰۱۰ برنده جایزه جوانان و نامزد نخل طلا جشنواره فیلم کن ۲۰۱۰ نامزد هوگو طلایی بهترین کارگردانی جشنواره بینالمللی فیلم شیکاگو ۲۰۱۰ برنده جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره بینالمللی فیلم ایروان ۲۰۱۰ نامزد جایزه بهترین فیلم خارجی زبان انجمن منتقدان واشنگتن دی سی ۲۰۱۱ برنده جایزه بهترین فیلم خارجی زبان انجمن منتقدان فیلم سانفرانسیسکو ۲۰۱۱ برنده جایزه بهترین فیلم سال، جوایز انجمن منتقدان فیلم آنلاین ۲۰۱۲ نامزد جایزه بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه جامعه بینالمللی سینه فیل ۲۰۱۲ نامزد جایزه بهترین فیلم خارجی زبان فیلم اوفتا ۲۰۱۲ برنده جایزه بهترین فیلم خارجی زبان انجمن منتقدان فیلم گرجستان ۲۰۱۲ نامزد جایزه آفکا بهترین فیلم انجمن منتقدان فیلم استرالیا ۲۰۱۲ نامزد جایزه بهترین فیلم خارجی زبان انجمن منتقدان فیلم اوهایو ۲۰۱۲ | |||
مثل یک عاشق | ۱۳۹۱ | ۱۰۹ دقیقه | نامزد نخل طلایی جشنواره فیلم کن ۲۰۱۲نامزد جایزه بهترین فیلم جشنواره بینالمللی فیلم شیکاگو ۲۰۱۲ نامزد جایزه بهترین کارگردانی جوایز فیلم آسیا ۲۰۱۳ برنده جایزه بهترین فیلم جوایز فیلم حرفهای ژاپن ۲۰۱۳ | |||
آشنایی با لیلا | ۱۳۹۱ | عادل یراقی | ۸۸ دقیقه | |||
آینده دوباره پر شده | ۱۳۹۲ | ۲ دقیقه | فیلم کوتاهونیز ۷۰: آینده دوباره پر شده |
جوایز و افتخارات
- کیارستمی مورد تحسین مخاطبان و منتقدان سراسر جهان قرار گرفته و موفق به دریافت حداقل هشتاد جایزه معتبر تا سال ۲۰۱۴ شده است.
فردی
- جایزه روبرتو روسلینی ۱۹۹۰
- جایزه سینمایی دکوورتس ۱۹۹۲
- جایزه فرانسوا تروفو جشنواره فیلم جیفونی به خاطر مجموعه آثار ۱۹۹۳
- جایزه پیر پائولو پازولینی ۱۹۹۵
- مدال طلا فدریکو فلینی یونسکو ۱۹۹۵
- دریافت نشان شوالیه هنر و ادب فرانسه لژیون دونور ۱۹۹۶
- برنده نخل طلایی جشنواره فیلم کن ۱۹۹۷
- جایزه یادبود ویتوریو دسیکا ۱۹۹۷
- برنده مدال طلای فلینی ۱۹۹۷
- جایزه اسکندر طلایی، جشنواره بینالمللی فیلم تسالونیکی ۱۹۹۹
- شیر نقرهای جشنواره فیلم ونیز ۱۹۹۹
- لوح طلایی پانوراما سینمای اروپا ۱۹۹۹
- جایزه ویژه جشنواره فیلمهای مدیترانهای مونپلیه ۱۹۹۹
- جایزه آکیرا کوروساوا جشنواره فیلم سانفرانسیسکو برای یک عمر دستاورد هنری ۲۰۰۰
- جایزه ویژه از وزارت فرهنگ و هنر لبنان ۲۰۰۰
- دکترای افتخاری دانشگاه اکول نرمال سوپریور ۲۰۰۳
- جایزه سینمایی کنراد ولف ۲۰۰۳
- نامزد عضویت مؤسسه فیلم بریتانیا ۲۰۰۵
- جایزه یک عمر دستاورد سینمایی جشنوارهٔ فیلم ایسلند ۲۰۰۵
- نشان افتخار پلنگ طلایی، جشنواره فیلم لوکارنو ۲۰۰۵
- جایزه یک عمر دستاورد جشنواره بینالمللی فیلم ایروان ۲۰۰۵
- برنده جایزه هانری لانگلوا ۲۰۰۶
- دکترای افتخاری دانشگاه تولوز ۲۰۰۷
- نشان استاد بزرگ جهان، جشنواره فیلم کلکته ۲۰۰۷
- جایزه افتخاری فیلمساز، جشنواره فیلم ونیز ۲۰۰۸
- دریافت جام جم ۲۰۰۸
- جایزه جایزه شایستگی سینمایی برای یک عمر دستاورد سینمایی جشنواره فیلم مونیج ۲۰۱۰
- دکترای افتخاری دانشگاه پاریس ۲۰۱۰
- خوشه طلایی جشنواره بینالمللی فیلم وایادولید ۲۰۱۰
- نشان افتخار دولت ژاپن ۲۰۱۳
- نشان دکوراسیون علوم و هنر اتریش ۲۰۱۴
- جایزه یک عمر دستاورد سینمایی جشنواره بینالمللی فیلم پرتقال طلایی آنتالیا ۲۰۱۴
کتابها
- باد و برگ (شعر)
- حافظ به روایت کیارستمی
- سعدی از دست خویشتن فریاد
- همراه با باد
- ده (۱۰)
- گرگی در کمین
- جزئی از غزلیات شمس (آتش)
در نگاه دیگران
- مارتین اسکورسیزی: یکی از برترین کارگردانهای تاریخ سینمای جهان، کیارستمی نماینده عالیترین سطح هنر در سینماست.
- ورنر هرتسوک: کارگردان سرشناس آلمانی، فیلم خانه دوست کجاست؟ کیارستمی را یکی از پنج فیلم محبوب خود دانسته است.
- لوموند: فیلم کپی برابر اصل کیارستمی را انقلابی در سینما اعلام کرد.
- ژان-لوک گدار: سینما با گریفیث آغاز میشود و با کیارستمی پایان مییابد.
- لورا مالوی: کلوزآپ کیارستمی واقعیت را به سینما برمی گرداند، اما آن را سوژه توهم، نقاب و دوسویگی سینما میسازد.
- دیوید بوردول: از میان فیلمهای دهه ۹۰، فیلمی که بیشتر از همه عمیقاً تکانم داد و به لحاظ شکل و فرم، ماجراجویانه به نظرم آمد زیر درختان زیتون عباس کیارستمی بود.