حالا شما حساب كنيد كه تاكسي مورد نظر از نوع دربسته هم باشد كه ديگر بلانسبت بيچارهايم و دچار يعني عاشق!…(چه ربطي داشت؟… هيچي بابا، يك چيزي همينطوري گفتيم. ما چي از بقيه كم داريم؟)
مسافر جلو تاكسي: چون كه آيد سال نو، گويم دريغ از پارسال!
مسافر رديف عقب: آي ي ي…گفتي!
در راستاي تعيين تكليف قيمت كرايه تاكسي در حال حاضر دو نظريه علمي گنده و كلان از دو منظردولتي و غيردولتي مطرح است كه ما نيز مجبوريم آن را مطرح كنيم:
1ـ نظريه دولتي: چون خيلي از چيزها به شكل خيلي ارزان گران شده، تا حدي كه صداي خود دولت را هم درآورده ـ و به نظر ما ملت بايد پاسخگو باشد ـ فلذا دولت در اين بخش اصرار دارد كه مديريت شهري لطف نمايد چيزي بر نرخ كرايه تاكسي نيفزايد. خداوند انشاءالله كه بر طول عمر مديريت شهري بيفزايد.
2ـ نظريه شهري: از ديگرسو، شوراي شهر تهران نيز اعلام كرده است كه اگر دولت اصرار دارد كرايهها افزايش نيابد، مبلغي به صورت يارانه نقدي به حساب رانندگان واريز نمايد. انشاءالله كه يك در دنيا، دو در آخرت نصيبش گردد.
نظريه سوم: در اين ميان يك نظر سومي نيز مطرح است كه از سوي خود رانندگان تاكسي به صورت غيررسمي و در عمل اعلام شده است. آنها خواسته يا ناخواسته معتقدند كه تا دولت و شوراي شهر بيايند به تفاهم برسند، به خاطر آن كه صنف زحمتكش ما نيز از قافله ساير صنوف هميشه در صحنه عقب نماند؛ خودمان لطف كرديم به روال معمول هر ساله، در همان آغازين روزهاي بهاري سال كه بوي گل و بلبل آدم را ديوانه ميكرد، همراه با تبريك سال نو، يك چيزي هم به روي نرخ كرايه تاكسي كشيديم كه نه سيخ بسوزد نه كباب. زن و بچه ما كه منتظر تفاهم دولت و شوراي شهر نميمانند.
بسته پيشنهادي: درست است كه در قضيه اختلافنظر ميان دولت و شوراي شهر، ما نه سر پيازيم و نه ته پياز ـ بخصوص كه پياز هم گران شده است ـ اما بالاخره مسافر كه هستيم. فلذا به سبك معمول هميشه، راهكارهاي پيشنهادي خودمان را ارائه ميدهيم. ببينيد:
1ـ عدم سوار شدن: تا شوراي شهر و دولت به تفاهم نرسيدند، فعلا ملت سوار تاكسي نشوند. اتوبوس را هم خدا آفريده. حالا با وساطت بندگان كاركشتهاش. نوع «بيآرتي» آن هم هست كه سه سوته شما را ميبرد به جايي كه ميخواهيد برويد. (در ضمن، اصطلاح «عدم سوار شدن» نيز معادل همين «سوار نشدن» خودمان است كه چون كلاس مطبوعاتي و خبري اش بيشتر است، ما هم همرنگ جماعت گشتيم).
2ـ يارانه دادن ملت: اگر دولت عجالتاً دستش تنگ است و نميتواند به رانندگان تاكسي يارانه بدهد و عيالوار است؛ تا اطلاع ثانوي،خود ملت از همان مبلغ يارانهاي كه دو دستي ميگيرند، يك دستي يك مقداري به رانندگان تاكسي بدهند كه هم حرف شوراي شهر به كرسي نشسته باشد و هم حرف دولت روي زمين نمانده باشد. تا تواني دلي به دستآور!
گردآوری: گروه سرگرمی گــهــر
منبع: جام جم آنلاین