همه چیز درباره جراحي لاغري
اگر از افرادي که دچار چاقيهاي مفرط هستند، درباره تلاششان براي کاهش وزن سوال کنيد؛ تقريبا جوابهاي مشابه ميشنويد. جوابهايي از اين دست که همهشان با انواع رژيمها آشنايي دارند و آنها را امتحان کردهاند اما ژنتيکي چاق هستند، آب ميخورند چاق ميشوند و…
اضطرابها و نگرانيها و دغدغههاي فکريشان هم شبيه يکديگر است تا جاييکه برخي از آنها افسرده ميشوند، از حضور در جمع امتناع ميکنند يا حتي سعي ميکنند شبها از خانه خارج شوند تا دور از تيررس چشم ديگران باشند.
متاسفانه گاهي فشار ناشي از نشخوار ذهني اين افراد باعث ميشود دست به کارهاي خطرناکي براي کاهش وزن بزنند و چه بسا در اين راه آسيب جدي ببينند يا حتي جان بسپارند. پزشکان از چاقي بهعنوان يک بيماري مزمن و سيستميک ياد ميکنند که قابليت درگير کردن سيستمهاي حياتي و مهم بدن را دارد. اين بيماري مزمن بايد درمان شود ولي درمان آن گاهي چندان کار آساني نيست. شايد در مواقعي يک کار گروهي را بطلبد که در آن متخصصان تغذيه، جراحان پلاستيک، جراحان عمومي (لاپاروسکوپي) و متخصصان علوم شناختي اعصاب و روانپزشکان وارد عمل شوند.
يکي از اين روشها که بسياري از افراد دچار اضافهوزن را براي رهايي از وضعيت فعلي به خود جذب کرده، لاغرشدن با عمل جراحي است. عملهاي جراحي بسيار متنوعاند و بيماران به آگاهي بيشتري درباره آنها نياز دارند.
بالونگذاري
در چند سال اخير، گذاشتن بالون در معده از روشهاي مطرح براي کاهش وزن بوده زيرا اين روش، جراحي محسوب نميشود، نيازي به بيهوشي ندارد و با آندوسکوپي که حداکثر نيمساعت طول ميکشد به اتمام ميرسد. تا همين چند سال قبل تقريبا بيماراني که اضافه وزن چنداني هم نداشتند، کانديد گذاشتن بالون ميشدند اما با مشخص شدن عوارض آن، کمکم متقاضيان خود را از دست داد.
بالونها انواع مختلفي دارند؛ داخل بعضي از آنها آب و درون برخي ديگر هواست. اثر کاهش وزن و عوارض با اين بالونها در همه بيماران تقريبا مشابه است. حجم هوا يا مايعي که داخل بالون وجود دارد 500 تا 800 سيسي است. اين حجم بالا باعث ميشود معده بيمار ديگري جايي براي ورود زياد غذا نداشته باشد پس بيمار غذا نميخورد و لاغر ميشود. همه بالونها بعد از 6 ماه بايد خارج شوند وگرنه ترشحات داخل معده ديواره بالون را تخريب ميکند و باعث سوراخ شدن آن ميشود و عارضه ايجاد ميکند.
بالونهايي هم هستند که با هوا پر شدهاند ولي هواي داخلشان با گذشت زمان قابل تنظيم است. گذاردن اين نوع بالونها، کاري مشترک ميان جراح و متخصص آندوسکوپي است. جراح محفظهاي به نام پورت را زير پوست ميگذارد و متخصص آندوسکوپي هم بالون را داخل معده قرار ميدهد و هرازگاهي مقدار هواي داخل بالون را با پورت زير پوست تنظيم ميکند. حجم هوا يا مايعي که داخل اين بالونها ميزنند، حدود ??? سيسي است و تاثير آنها روي کاهش وزن از بالونهاي گروه اول کمتر است و احتمال عفونتهاي مکرر پورت زير پوست وجود دارد. اين بالونها را ميتوان تا يک سال داخل معده نگهداشت.
بالونهاي جديدتري هم به بازار آمده که مانند قرص هستند و بيمار آن را ميبلعد. اين بالون به يک لوله متصل ميشود که از دهان بيمار بيرون است. وقتي دستگاه راديولوژي مکان مناسب آن را نشان داد، از طريق لوله داخل بالون را پر ميکنند و بعد از آن لوله جدا ميشود. اين نوع بالون 3 ماهه است و نتيجه مطالعهها درباره آن هنوز کامل نشده است. برداشتن همه انواع بالونها به آندوسکوپي نياز دارد.
دو گروه عمده از بيماران ميتوانند از گذاشتن بالون نفع ببرند؛ گروهي که بيش از حد چاق هستند و عمل جراحي برايشان پرخطر است. به اين افراد توصيه ميشود بالون بگذارند و کاهش وزن پيداکنند تا عمل جراحي انجامشود. گروه ديگر، بيماراني هستند که دچار عوارض چاقي مانند ديابت و مشکلات قلبي ـ عروقي و ريوي شدهاند. براي اينکه بهطور موقت مشکل بيمار را کمتر کنيم از بالون استفاده ميکنيم. نتايج بالون متفاوت است و نميتوان کاهش وزن بيمار را پيشبيني کرد. ممکن است فردي بعد از عمل 20 کيلوگرم وزن کم کند و ديگري فقط 2 کيلوگرم. بعد از خروج بالون، فضاي زيادي در معده بهوجود ميآيد.
اين فضا باعث ميشود بيمار دوباره به پرخوري روي آورد و حتي چاقتر از قبل شود. تهوع، استفراغ و درد نيز در بعضي بيماران ديده ميشود که تا يک هفته برطرف خواهد شد. اگر بيماري نتواند چنين شرايطي را تحمل کند، بالون خارج ميشود. عفونت محل بالون نيز گاهي بروز ميکند که متاسفانه مقاوم به درمان است و بايد بالون خارج شود. اگر بالون پاره و از معده وارد روده شود هم احتمال انسداد روده وحتي مرگ وجود دارد.
باندينگ يا حلقه معده
اين حلقه حجم قسمت فوقاني معده را کوچک ميکند و با خوردن مقدار کمي از غذا معده پر خواهد شد. اگر خوردن تداوم يابد، باعث استفراغ بيمار ميشود. ممکن است بيماران هيچوقت احساس سيري نکنند و اين يکي از اشکالات روش باندينگ است. در اين روش سيستم گوارش دستکاري نميشود. حلقه معده محفظهاي دارد که زير پوست قرار ميگيرد و هر گاه باند يا حلقه گشاد شود، ميتوان از طريق اين محفظه آن را تنگ کرد اما حلقه جسم خارجي است و احتمال عفونت و ايجاد زخم در ديواره معده وجود دارد. جابجا شدن حلقه هم باعث از بين رفتن معده و مشکلي اورژانسي محسوب ميشود.
در صورت بروز هر نوع عارضهاي، حلقه بايد به سرعت خارج شود. عمر اين باند 2 سال است و اين 2 سال فرصتي است تا بيمار شيوه زندگي خود را تغيير دهد. اين روش هم موقت است و متاسفانه بسياري از بيماران بعد از خارج کردن باند به وزن اوليه برميگردند. طي يک سال اخير، در امريکا و اروپا ميزان استفاده از باند 18 درصد کاهش يافته است. باندينگ براي بيماراني که شيريني دوست دارند، توصيه نميشود. تجربه نشان داده باندينگ تمايل به خوردن شيريني را بسيار افزايش ميدهد چون بيماران غذاهاي جامد را به سختي ميخورند ولي بستني و شکلات را خيلي راحت از باند رد ميکنند.
اسليو معده
در اين عمل بخشي از معده برداشته ميشود و معده به شکل يک لوله باريک درميآيد و بيمار نميتواند زياد غذا بخورد. برخلاف باندينگ، بيمار احساس سيري ميکند. (بخش ذخيرهکننده معده از بدن خارج ميشود). تا به حال عارضه جدي درازمدتي براي اين عمل شناخته نشده است و مسير سيستم گوارش تغيير نميکند و ميتوان براي بيماران بعد از عمل آندوسکوپي انجام داد. جذب نيز مختل نميشود پس لازم نيست تا آخر عمر داروهاي مکمل استفاده کنند. با عمل جراحي معده؛ مقدار يکي از هورمونهايي که باعث افزايش اشتها ميشود، کاهش مييابد. عمل اسليو معده در اغلب موارد تغييري در ميزان تمايل به مصرف شيريني ايجاد نميکند.
بايپس معده
با اين روش، هم حجم معده کاهش مييابد و هم بخشي از روده که حدود 2 متر است، از سيستم جذب خارج ميشود يعني مسير آن تغيير ميکند بدون اينکه روده را از بدن خارج کنيم. سرعت و ميزان کاهش وزن در اين روش بيشتر از ساير روشهاست و اگر هم بيمار تغيير در شيوه زندگياش را رعايت نکند، ماندگاري بيشتري دارد. بايپس معده جذب غذا را مختل ميکند و بيمار بايد تا آخر عمر از داروي مکمل استفاده کند. مشکل ديگر اين است که ارتباط بخشي از معده و روده باريک با دهان قطع شده است در نتيجه در مواقع ضروري ديگر نميتوان با آندوسکوپي اين مناطق را مشاهده کرد؛ بايپس معده براي بيماراني که پيشينه سرطان معده در خانواده دارند، توصيه نميشود.
ميني بايپس نوع تغيير يافته بايپس است که برخي عوارض مانند فتقهاي داخلي که در بايپس کلاسيک ممکن است اتفاق افتد، با آن ايجاد نميشود ولي از نظر اختلال در جذب و از بين رفتن امکان آندوسکوپي باقيمانده معده و روده باريک، هر دو عمل مشابه هستند.
پليسه معده
در اين عمل جراحي، پزشک بافت معده را به داخل خودش برميگرداند و بخيه ميزند. اين کار حجم داخلي معده را خيلي کوچک ميکند. اين عمل از ايران شروع شده و هنوز به عنوان يک عمل استاندارد در دنيا تاييد نشده است. اشکال اين روش اين است که بعد از 2 سال ممکن است بخيهها باز شود و معده کمکم به حجم اوليه بازگردد.
دئودنال سوئيچ
در اين روش، جذب بهصورت جدي مختل ميشود و حتي از راه رودهها هم خيلي خيلي کم ميشود. سوءتغذيه ناشي از دئودنال سوئيچ ممکن است باعث نارسايي کبد شود. از اين روش به طور شايع استفاده نميشود و فقط در شرايط خاص انجام ميگيرد.
بعد از جراحي لاغري
بعد از جراحي، بيشترين کاهش وزن طي ? ماه اول ايجاد ميشود و پس از آن تا 2 سال کاهش وزن ادامه خواهد داشت. بعد از 2 سال بيمار بايد با تغييري که در روش زندگي خود ايجاد کرده، وزنش را ثابت نگه دارد.
روش ارجح براي انجام همه اين جراحيها، روش بسته يا لاپاروسکوپي است.
چاقي از منظر علوم اعصاب
رابطه مغز و وزن
دکتر محمدرضا صائبيپور، دانشجوي دکتراي تخصصي علوم اعصاب: مکانيسمهايي در مغز هستند که رفتارهاي تغذيهاي انسان را کنترل ميکنند. يکي از مسيرهاي شناختهشده که از عملکرد عصبي آغاز و در نهايت به افزايش وزن منجر ميشود، تغييرات خلقوخو و درجاتي از افسردگي است. ابتلا به افسردگيهاي خفيف شيوع نسبتا بالايي در جوامع مختلف دارد. اين افراد در حالي که از بيحوصلگي و خستگي مزمن شاکي هستند، فعاليتهاي روزمره خود را انجام ميدهند و گاه خوردن براي آنها نوعي ابزار گريز از احساس ناخوشايند فقدان لذت است. در عين حال اين بدان معني نيست که لزوما همه افراد افسرده چاق هستند. عوامل متعدد ديگري به جز مسائل ذهني و مغزي بر ميزان سوخت و ساز بدن و انباشت کالريها دخالت دارند.
اينکه خوردن چگونه ميتواند پاسخ تطبيقي بدن به افسردگي باشد، از جنبههاي ديگري نيز قابلتامل است. تعاملات دستگاه گوارش و مغز، اين دو عضو ظاهرا غيرمرتبط، به گونهاي است که امروزه از دستگاه گوارش به عنوان مغز دوم ياد ميکنند.
در دستگاه گوارش باکتريهايي وجود دارد که با ورود مواد به آن، باعث تجزيه غذا و توليد مواد مغذي خاص ميشوند. مطالعات نشان ميدهد انواع خاصي از اين باکتريها ميتوانند باعث ايجاد شادي فرد شوند.
بعد ديگر مسئله، مثلث تعامل چند سويه خلقوخو، خواب و رفتار تغذيهاي است. اتفاقهايي که در طول روز و شب در مغز ما ميافتند، با يکديگر تعامل منسجمي دارند. در طول شب خيلي از هورمونها به حالت تعادل ميرسند و ترشح آنها از يک ساعت زيستي در بدن پيروي ميکند. اختلال در خواب تعادل هورمونهايي نظير «گرلين» را که با تغذيه ارتباط دارد، به هم ميزند و باعث پرخوري ميشود. از ديگر سو، در افراد مبتلا به اختلالات خواب تحمل انسولين نيز کمتر ميشود که اين خود نيز بر آثار مخرب پرخوري ناشي از بيخوابي ميافزايد.
بعد چهارم، تعاملات ورزش و فعاليت فيزيکي با اين مثلث است. بيخوابي و افسردگي با بيميلي به انجام کار و فعاليت همراه است. در مقابل اگر بتوان فعاليت بدني بيمار را بيشتر کرد خواب نيز خودبهخود بهبود خواهديافت. جالب اينکه نشان داده شده است ورزشهايي خاص همچون راه رفتن سريع خلق را بالا ميبرند. پس ميتوان چنين برداشت کرد که ورزش و فعاليت بدني، خواب و خلق را بهتر ميكند و ميتواند اثر همافزايي در تعادل وزن داشته باشد.
مغز انسانها در ابتداي رشد و نمو، مانند دفتر سفيدي است که با وجود برخي مداربنديهاي ذاتي در طول زندگي، با نوشتههايي جديد پر ميشود. اين ارگان اسرارآميز ظرفيت نامحدودي براي انعطافپذيري دارد و تا حدود شگفتآوري ميتوان برخي نوشتهها را پاک و برخي ديگر را جايگزين کرد اما به مرور زمان پاک کردن برخي از روشها و منشهاي بسيار تکرارشده خيلي دشوار ميشود. از اينرو تغيير باورها و عادتهاي انسانها با گذشت زمان سختتر ميشود ولي در عين حال با روشهاي خاصي ميتوان در هر سني به طور نسبي اين مدارها را بازآرايي كرد.
يکي از اصوليترين شيوهها براي تغيير رفتار، مداخلات شناختي است. دادن آگاهي و آشتي دادن مردم با واقعيتهاي بدن آنها و ملموس كردن چگونگي و چرايي پاسخ بدن به رفتارهاي مختلف اگرچه نيازمند تلاش فرهنگي هنرمندانه است تا براي مخاطب باورپذير و قابلارتباط باشد، اما ميتواند تاثير شگرفي در تغيير رويکرد و نگاه انسانها به آنچه هر روز بر سر بدنهاي ذيقيمتشان ميآورند، داشته باشد.
انگيزهها در رفتار ما نقش مهمي دارند. گاهي فقط براي زيبايي اندام، رژيمهاي غذايي سختي بهدقت مراعات ميشوند.
دانش ما در دهههاي اخير نسبت به مغز و شگردهاي تعديل رفتار بسيار متحول شده و اميد ميرود که بتوان در آينده نزديک با استفاده از علم نوروساينس و فناوريهاي مدرن با دشواريهاي کمتري در رفتارهاي مخرب آحاد جامعه تغييرات سازندهاي ايجاد کرد. اين مهم تلاش متخصصان و توجه مسئولان را ميطلبد.
چاقي از منظر ديابت
7 درصد وزن کم کنيد، تا 60 درصد از ديابت دور شويد
دکتر محمدرضا مهاجريتهراني، فوقتخصص غدد و متابوليسم دروني، عضو هياتعلمي دانشگاه علومپزشکي تهران: ژنتيک در بروز ديابت نوع 2 نقش مهمي دارد ولي اضافه وزن و نداشتن فعاليت فيزيکي شرايط را براي ابتلا به ديابت نوع 2 بهخصوص در زناني که سابقه ديابت بارداري هم دارند؛ بسيار مساعد ميکند و حتي زمان ابتلا به آن را به جلو مياندازد. مطالعات نشان ميدهد کاهش وزن به ميزان 7 درصد وزن پايه ميتواند 60 درصد خطر ابتلا به ديابت را کمتر کند و اثر اين کاهش وزن بيشتر از اثر داروهايي است که براي کنترل قند خون استفاده ميشود. نکته مهمتر اين است که آثار کاهش وزن تا 10 سال بعد از کم کردن وزن در بدن باقي ميماند و افرادي هم که قبل از 60 سالگي اقدام به کاهش وزن ميکنند، نتايج مطلوبتري ميگيرند.
سالانه 10 درصد از بيماراني که در مرحله پيشديابت هستند و قند خونشان معادل 100 تا 126 است، به ديابت نوع 2 مبتلا ميشوند يعني قند خونشان از 126 تجاوز ميکند و ممکن است براي کنترل آن به دارو نياز داشته باشند. کاهش وزن و افزايش فعاليت فيزيکي ميتواند جلوي اين روند پيشرونده را بگيرد و قند خون را متعادل کند. فعاليت فيزيکي مناسب و موثر 150 دقيقه در هفته است که ميتواند شامل هر نوع ورزشي حتي پيادهروي تند هم باشد. افرادي که ديابت نوع 2 دارند با تعديل وزن خود علاوه بر قند خون، فشار خون و چربي خون را هم کاهش ميدهند، با چنين تغييرات اساسياي، نياز به داروهاي فشار خون يا کاهنده چربي هم کم ميشود.
مهمترين نکته حفظ همان وزن ايدهآلي است که با تلاش خود فرد به دست آمده است. بسياري از بيماران به خوبي وزن کم ميکنند ولي بعد از مدتي از اينکه مدام بايد ورزش کنند يا مراقب رژيم غذايي خود باشند، خسته ميشوند و دوباره به وزن قبلي خود برميگردند. تغيير شيوه زندگي راه اصلي کنترل بيماري ديابت يا جلوگيري از ابتلا به آن است.