معرفی انواع دانشگاه در ایران

همانطور که می دانید دانشگاه های زیادی در ایران هستند. برای آشنایی با دانشگاه های ایران این بخش آسمونی را بخوانید چرا که به معرفی انواع دانشگاه در ایران می پردازیم.

معرفی انواع دانشگاه در ایران

معرفی انواع دانشگاه در ایران

انصافاً تصمیم سختی است و اگر کسی دو یا سه سال برای دست‌یابی به تصمیم درست وقت بگذارد، باز هم ارزش دارد. آنقدر مهم است که بنده که در دانشگاه آزاد درس خوانده‌ام، بارها وسوسه شده‌ام که تصور کنم که الان پیش‌دانشگاهی هستم و بروم دوباره از اول، برای کنکور سراسری بخوانم و در دانشگاه دولتی قبول شوم.

این تصمیم زمانی مهم‌تر می‌شود که شما بخواهید ادامه تحصیل دهید! گاهی اوقات یکی به مدرک یک رشته نیاز دارد (که البته مدرک بدون تخصص بالاخره یک روز بی‌فایده می‌شود!) برای این شخص شاید فرقی نداشته باشد که در کدام دانشگاه درس بخواند. چه بسا در دانشگاه‌های رده پایین راحت‌تر باشد.

اما اگر شما بخواهید برای ارشد و بعد از آن، دکترا درس بخوانید، بلاشک به این نتیجه خواهید رسید که کار باید از پایه درست باشد. یعنی از پیش‌دانشگاهی می‌خواندید که در دولتی قبول شوید و بعد از آن برای قبولی در ارشد و دکترا کارتان راحت‌تر می‌شد…

این مهم نیست که شما در چه دانشگاهی درس می‌خوانید، مهم این است که آن دانشگاه چه اساتیدی دارد.

دانشگاه دولتی:

طبیعی است که در دانشگاه‌های دولتی نظارت بر روی اساتید و دانشجویان بیشتر است و اساتیدی که انتخاب می‌شوند از لحاظ علمی و تجربی برتراند. بنابراین بخواهید یا نخواهید کیفیت دانشگاه دولتی را هیچ کجا ندارد.

دقت کنید که به این خاطر نیست که مثلاً آن‌ها سیستم آموزشی یا سرفصل بهتری دارند، خیر، همه چیز دست به دست هم داده است تا آنجا بهتر باشد. مثلاً شما در آن محیط، افرادی را می‌بینید که همه مشتاق درس‌اند و این شما را ترغیب می‌کند که پویاتر باشید. اما در دانشگاه‌های رده پایین، اکثر افراد دنبال یک جمله‌اند: «استاد! خسته نباشید!»

در دانشگاه‌های دولتی، معمولاً شما در شهر غریب و پیشرفته‌تر هستید و این نعمتی است برای شما. چون مجبورید در خوابگاه باشید و درس بخوانید…

و خلاصه عوامل بسیاری دست به دست می‌دهند تا شما در دانشگاه دولتی پیشرفت کنید.

دانشگاه آزاد:

می‌توان گفت بعد از دانشگاه دولتی، از لحاظ سطح علمی، دانشگاه آزاد قرار دارد.

دانشجویان این دانشگاه معمولاً استعداد بیشتری نسبت به علمی-کاربردی و غیرانتفاعی دارند و این یک نعمت بزرگ است.

به خاطر عدم وجود واحد عملی به مقدار کافی، معمولاً خروجی‌های این دانشگاه تئوری قوی‌تری نسبت به عملی خواهند داشت و این یعنی بیشتر برای تدریس خوب هستند تا کارهای عملی. اگر در دبیرستان درس خوانده‌اید به نظر می‌رسد در آزاد موفق خواهید بود اما اگر در هنرستان و کارودانش درس خوانده‌اید این یعنی بهتر است به دانشگاه‌های علمی-کاربردی بروید.

در این دانشگاه چندان به حضور و غیاب شما توجه نمی‌شود و به خاطر بزرگی دانشگاه برای هیچ کس مهم نیست که شما چیزی یاد گرفتید یا نه؟ در کلاس‌ها بودید یا خیر؟ هر چند قوانین سخت‌گیرانه‌تری نسبت به دانشگاه غیرانتفاعی و علمی-کاربردی دارد اما مجموعاً چندان جدی گرفته نمی‌شود.

اگر این دانشگاه را انتخاب کردید، باید در کنار آن کارهای عملی یا دوره‌های عملی را بگذرانید تا علم و عمل با هم پیشرفت کند.

دانشگاه علمی-کاربردی:

خوبی این دانشگاه این است که اکثر دروس یک واحد عملی دارد که حداقل 2 ساعت است. مثلاً اگر ما شبکه و مهندسی نرم افزار و برنامه‌نویسی مقدماتی و پیشرفته را کاملاً تئوری و بدون حتی یک دقیقه عملی در دانشگاه آزاد خواندیم، اینجا تمام این دروس واحد عملی دارد و در کارگاه بالاخره با محیط نرم افزارهای لازم آشنا می‌شوید و کار می‌کنید.

به هر حال، افرادی که از دانشگاه‌های دولتی و آزاد بیرون می‌آیند معمولاً‌ تئوری‌هایشان عالی‌ست، اما در عمل می‌لنگند. مثلاً می‌توانند شبکه را از لحاظ تئوری بسیار عالی توضیح دهند، اما اگر بگویی این ده تا کامپیوتر را شبکه کن مطمئناً نمی‌توانند مگر اینکه در بیرون از دانشگاه یاد گرفته باشد. اما علمی-کاربردی‌ها اینطور نیستند.

نکته بسیار مهم:

دقت کنید که علمی-کاربردی دو نوع دوره دارد. یکی پودمانی و یکی ترمی.

پودمانی برای شاغلین است. بدون کنکور وارد می‌شوید. درس‌ها را پاس می‌کنید، اما در صورتی مدرک می‌گیرید که در آزمون جامع که به صورت سراسری است حدنصاب 50 درصد را کسب کنید. (اطلاعات بیشتر در مورد آزمون جامع) اما ترمی با کنکور است و طبیعتاً افرادی که وارد می‌شوند کمی به درس نزدیک‌تر بوده‌اند.

اگر شما نوجوان هستید و یا شاغلِ علاقه‌مند و بااستعداد، هرگز این اشتباه را نکنید که بخواهید در پودمانی شرکت کنید. نه اینکه فرقی از لحاظ دروس و اساتید کند، خیر، همه یکی هستند، اما متأسفانه دانشجویانی که وارد پودمانی می‌شوند به خاطر وضعیت سنی و شغلی سطح کلاس را در حد بسیار پایینی نگه می‌دارند. البته این عمومیت ندارد. یک خوبی‌اش هم این است که این افراد اکثراً از درس نخواندن ضرر کرده‌اند و حالا قدر درس را می‌دانند و نسبت به نوجوان‌های ترمی بیشتر علاقه دارند و فعالیت می‌کنند.

به هر حال، علمی-کاربردی فقط یک عیب بزرگ دارد و آن اینکه دانشجویانی که وارد می‌شوند، معمولاً سطح کلاس را پایین نگه می‌دارند.

دانشگاه سما:

در مورد دانشگاه سما اطلاعات زیادی ندارم، اما فکر می‌کنم همین علمی-کاربردی باشد، فقط توسط دانشگاه آزاد برگزار می‌شود. به هر حال، تا وقتی علمی-کاربردی وجود دارد، در مورد سما صحبت نکنیم بهتر است.

دانشگاه غیرانتفاعی:

اساتید این دانشگاه‌ها هم معمولاً در سطح همان‌هایی هستند که در علمی-کاربردی تدریس می‌کنند. سرفصل‌ها هم تا حد بسیار زیادی شبیه به همین‌ها است. اما دانشجویان آن معمولاً استعداد کمتری نسبت به علمی-کاربردی دارند. بنابراین غیرانتفاعی را به هیچ وجه پیشنهاد نمی‌کنم.

دانشگاه پیام نور:

همه چیز در پیام نور تئوری است. هیچ کلاسی واحد عملی ندارد. فقط باید بخوانیم و حفظ کنیم و برویم امتحان بدهیم.

به نظر می‌رسد دو بار هزینه کردن است. یعنی یک بار به دانشگاه بدهید و یک بار هم مجبور باشید به کلاس‌های آزاد بروید که چیزی یاد بگیرید.

نکته یکی مانده به آخر:

تأکید می‌کنم که هیچ چیز به اندازه استاد مهم نیست. ما در دانشگاه آزاد، یکی از دروسمان با یک دکترای رشته کامپیوتر ارائه شد. خانم دکتر کسرشأنشان می‌آمد که بیایند سر کلاس. یکی دو بار زیارتشان کردیم، اما جلسات دیگر، هر بار یکی از شاگردان خود در مقطع ارشد را می‌فرستاد. این دانشجو نمی‌دانست قبلی تا کجا گفته و خلاصه درس مهمی به نام طراحی الگوریتم خوب آموزش داده نشده است.

مهم این است که در دانشگاه، در انتخاب واحدها، اساتیدی را انتخاب کنید که می‌دانید حواسشان به کلاس و درس است. نه اینکه آمده‌اند که حاضری بزنند و حقوقشان را بگیرند.

از بین اساتید، استادی را انتخاب کنید که تمام انرژی‌اش را برای دانشجو بگذارد و از همه مهم‌تر از دانشجو تکلیف و تمرین بخواهد نه اینکه او را رها کند.

نکته آخر:

دقت کنید که قسمت هر چه باشد، همان می‌شود. باید از خدا بخواهید که قسمت شما زیبا باشد (که البته شرط آن این است که خودتان و کارهایتان زیبا باشند که خدا هم سرنوشت را زیبا رقم بزند). قرار نیست اگر شما دولتی قبول شدید، بشوید علامه دهر یا اگر دانشگاه سطح پایین قبول شدید، عقب بمانید.

ممکن است شما در دانشگاه دولتی قبول شوید و به خاطر چهار سال دور بودن از شهرتان نتوانید خودتان را جا بیاندازید و مجبور شوید تا آخر عمر همان‌جایی زندگی کنید که درس خواندید یعنی دور از شهرتان.

یا ممکن است در علمی-کاربردی و از آن بدتر در دانشگاه آزاد قبول شوید و در کنارش انگلیسی‌تان را قوی کنید و با تماشای کورس‌های دانشگاه‌های برتر دنیا اطلاعاتی در سطح آن دانشگاه‌ها کسب کنید. (تمام دانشگاه‌های مطرح دنیا کورس‌های دانشگاهی‌شان را به صورت ویدئویی ضبط و آنلاین کرده‌اند)

به هر حال، بعد از بررسی، یکی را انتخاب کنید و بقیه را توکل کنید به خدا و با تمام وجود به درس و مطالعه بپردازید. هر وقت احساس کردید یک شخص یا یک عامل باعث شده است که شما از درس و مطالعه دور یا زده شوید، بدانید که آن موضوع یک مانع است که باید با موفقیت از روی آن بپرید تا در مسابقه‌ای که بین انسان‌هاست پیروز شوید.

اشتراک گذاری:
دیگران چه می‌خوانند
ارسال دیدگاه