هوشنگ ابتهاج درگذشت | اشعار هوشنگ ابتهاج شاعر معاصر

هوشنگ ابتهاج یکی از شعرای معاصر و به نام است که اشعار بسیار زیبا و مفهومی سروده است. این شاعر معروف و محبوب در میان اشعارش تعدادی از آن ها معروف ترند که گهر در این بخش گلچینی از اشعار هوشنگ ابتهاج شاعر معاصر را شرح می دهد. وی صبح روز چهارشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ در سن ۹۴ سالگی دار فانی را وداع گفت.

هوشنگ ابتهاج درگذشت 

هوشنگ ابتهاج درگذشت | اشعار هوشنگ ابتهاج شاعر معاصر, پورتال خبری فرهنگی گهر

ابتهاج متخلص به «ه.الف.سایه»، شاعر بزرگ و نامدار ایران در سن ۹۴ سالگی درگذشت.

یلدا ابتهاج، فرزند هوشنگ ابتهاج صبح روز چهارشنبه ۱۹ مرداد  (۱۰ اوت)، با انتشار عکسی از پدرش در صفحه اینستاگرام خود از درگذشت وی خبر داد.

او با انتشار بیتی از این شاعر در اینستاگرام نوشت: ««بگردید ، بگردید ، درین خانه بگردید درین خانه غریبید ، غریبانه بگردید سایه… سایه ما با هفت‌هزارسالگان سربه‌سر شد.»

هوشنگ ابتهاج درگذشت | اشعار هوشنگ ابتهاج شاعر معاصر, پورتال خبری فرهنگی گهر

علت درگذشت هوشنگ ابتهاج اعلام نشده، اما او تیر ماه امسال به دلیل نارسایی کلیه چند روزی در یکی از بیمارستان‌های شهر کلن آلمان بستری بود، شهری که در آن زندگی می‌کرد.

هوشنگ ابتهاج از بزرگترین شاعران معاصر ایرانی و متولد سال ۱۳۰۶ در رشت بود. او که در سال‌های اخیر ساکن آلمان بود، نخستین اثرش به نام «نخستین نغمه‌ها» را در سال ۱۳۲۵ منتشر کرد.

هوشنگ ابتهاج درگذشت | اشعار هوشنگ ابتهاج شاعر معاصر, پورتال خبری فرهنگی گهر

وی در طول فعالیت هنری خود با موسیقی‌دانان بسیاری همکاری داشت و بنیان‌گذر برنامه موسیقیایی گلچین هفته در رادیو گل‌ ها بود. از بیاد ماندنی‌ترین آثار او می‌توان به تصنیف سپیده (ایران ای سرای امید) با صدای محمدرضا شجریان اشاره کرد

اشعار هوشنگ ابتهاج

خانه دلتنگ غروبی خفه بود…

خانه دل تنگ ِ غروبی خفه بود

مثل ِ امروز که تنگ است دلم

پدرم گفت چراغ

و شب از شب پر شد

من به خود گفتم یک روز گذشت

مادرم آه کشید

زود بر خواهد گشت

ابری آهسته به چشمم لغزید

و سپس خوابم برد

که گمان داشت که هست اینهمه درد

در کمین ِ دل ِ آن کودک ِ خرد ؟

آری آن روز چو می رفت کسی

داشتم آمدنش را باور

من نمی دانستم

معنی هرگز را

تو چرا بازنگشتی دیگر ؟

آه ای واژه ی شوم

خو نکرده ست دلم با تو هنوز

من پس از این همه سال

چشم دارم در راه

که بیایند عزیزانم، آه !

***

کنار امن کجا ، کشتی شکسته کجا

کنار امن کجا ، کشتی شکسته کجا

کجا گریزم از اینجا به پای بسته کجا

ز بام و در همه جا سنگ فتنه می بارد

کجا به در برمت ای دل شکسته کجا

فرو گذاشت دل آن بادبان که می افراشت

خیال بحر کجا این به گل نشسته کجا

چنین که هر قدمی همرهی فروافتاد

به منزلی رسد این کاروان خسته کجا

دلا حکایت خاکستر و شراره مپرس

به بادرفته کجا و چو برق جسته کجا

خوش آن زمان که سرم در پناه بال تو بود

کجا بجویمت ای طایر خجسته کجا

چه عیش خوش ز دل پاره پاره می طلبی

نشاط نغمه کجا چنگ زه گسسته کجا

بپرس سایه ز مرغان آشیان بر باد

که می روند ازین باغ دسته دسته کجا

***

هوشنگ ابتهاج درگذشت | اشعار هوشنگ ابتهاج شاعر معاصر, پورتال خبری فرهنگی گهر

زبان نگاه

نشود فاش کسی آنچه میان من و توست

تا اشارات نظر نامه رسان من و توست

گوش کن با لب خاموش سخن می گویم

پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست

روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید

حالیا چشم جهانی نگران من و توست

گر چه در خلوت راز دل ما کس نرسید

همه جا زمزمه ی عشق نهان من و توست

گو بهار دل و جان باش و خزان باش ، ارنه

ای بسا باغ و بهاران که خزان من و توست

این همه قصه ی فردوس و تمنای بهشت

گفت و گویی و خیالی ز جهان من و توست

نقش ما گو ننگارند به دیباچه ی عقل

هر کجا نامه ی عشق است نشان من و توست

سایه ز آتشکده ی ماست فروغ مه و مهر

وه ازین آتش روشن که به جان من و توست

***

نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت

نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت

پرده ی خلوت این غمکده بالا زد و رفت

کنج تنهایی ما را به خیالی خوش کرد

خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت

درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد

آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت

خرمن سوخته ی ما به چه کارش می خورد

که چو برق آمد و در خشک و تر ما زد و رفت

رفت و از گریه ی توفانی ام اندیشه نکرد

چه دلی داشت خدایا که به دریا زد و رفت

بود آیا که ز دیوانه ی خود یاد کند

آن که زنجیر به پای دل شیدا زد و رفت

سایه آن چشم سیه با تو چه می گفت که دوش

عقل فریاد برآورد و به صحرا زد و رفت

***

آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت

آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت

در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت

خواست تنهایی مارا به رخ ما بکشد

تنه ای بر در این خانه تنها زد و رفت

دل تنگش سر گل چیدن از این باغ نداشت

قدمی چند به آهنگ تماشا زد و رفت

مرغ دریا خبر از یک شب دریایی داشت

گشت فریاد کشان بال به دریا زد و رفت

چه هوایی به سرش بود که با دست تهی

پشت پا بر هوس دولت دنیا زد و رفت

بس که اوضاع جهان در هم و ناموزون دید

قلم نسخ براین خط چلیپا زد و رفت

هوشنگ ابتهاج درگذشت | اشعار هوشنگ ابتهاج شاعر معاصر, پورتال خبری فرهنگی گهر

اشعار هوشنگ ابتهاج شاعر معاصر

امیر هوشنگ ابتهاج (زادهٔ ۶ اسفند ۱۳۰۶ در رشت)، متخلص به «ه‍. ا. سایه»، شاعر ایرانی است. او در ۶ اسفند ۱۳۰۶ در رشت متولد شد. پدرش آقاخان ابتهاج از مردان سرشناس رشت و مدتی رئیس بیمارستان پورسینای این شهر بود. برادران ابتهاج عموهای او بودند.

هوشنگ ابتهاج دوره تحصیلات دبستان را در رشت و دبیرستان را در تهران گذراند و در همین دوران اولین دفتر شعر خود را به نام نخستین نغمه‌ها منتشر کرد. ابتهاج در جوانی دلباخته دختری ارمنی به نام [گالیا] شد که در رشت ساکن بود و این عشق دوران جوانی دست مایه اشعار عاشقانه‌ای شد که در آن ایام سرود.

بعدها که ایران غرق خونریزی و جنگ و بحران شد، ابتهاج شعری به نام کاروان (دیرست گالیا…) با اشاره به همان روابط عاشقانه‌اش در گیرودار مسائل سیاسی سرود. ابتهاج مدتی به عنوان مدیر کل شرکت دولتی سیمان تهران به کار اشتغال داشت.

منزل شخصی سایه که از منازل سازمانی شرکت سیمان است در سال ۱۳۸۷ با نام خانه ارغوان به ثبت سازمان میراث فرهنگی رسیده‌است. دلیل این نام گذاری وجود درخت ارغوان معروفی در حیاط این خانه است که سایه شعر معروف ارغوان خود را برای آن درخت گفته‌است.

سایه در سال ۱۳۴۶ به اجرای شعرخوانی بر مزار حافظ در جشن هنر شیراز می‌پردازد که دکتر باستانی پاریزی در سفرنامه معروف خود (از پاریز تا پاریس) استقبال شرکت کنندگان و هیجان آنها پس از شنیدن اشعار سایه را شرح می‌دهد و می‌نویسد که تا قبل از آن هرگز باور نمی‌کرده‌است که مردم از شنیدن یک شعر نو تا این حد هیجان زده شوند.

ابتهاج از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ سرپرست برنامه گل‌ها در رادیوی ایران (پس از کناره گیری داوود پیرنیا) و پایه‌گذار برنامه موسیقایی گلچین هفته بود. تعدادی از غزل‌ها، تصنیف‌ها و اشعار نیمایی او توسط موسیقی‌دانان ایرانی نظیر شجریان، ناظری و حسین قوامی اجرا شده‌است.

تصنیف خاطره انگیز تو ای پری کجایی و تصنیف سپیده (ایران ای سرای امید) از اشعار سایه است. سایه بعداز حادثه میدان ژاله (۱۷ شهریور ۱۳۵۷) به همراه محمدرضا لطفی، محمدرضا شجریان و حسین علیزاده، به نشانه اعتراض از رادیو استعفاء داد.

از مهم‌ترین آثار هوشنگ ابتهاج تصحیح او از غزل‌های حافظ است که با عنوان حافظ به سعی سایه نخستین بار در ۱۳۷۲ توسط نشر کارنامه به چاپ رسید و بار دیگر با تجدیدنظر و تصحیحات تازه منتشر شد. سایه سال‌های زیادی را صرف پژوهش و حافظ شناسی کرده که این کتاب حاصل تمام آن زحمت هاست که سایه در مقدمه آن را به همسرش پیشکش کرده‌است

آخرين هاي اين بخش
ديگران چه مي خوانند
دیدگاه ها
برای ارسال دیدگاه مرتبط با این مطلب کلیک کنید

  1. سپاس

    مطلب مفیدی بود. خدا رحمتش کنه!

گـهـر در شبکه هاي اجتماعي