نامه: رضا داوودنژاد با اشاره به اینکه در روز سوم درگذشت عسل بدیعی، عموی او نیز از دنیا رفته است به شرح بیماری و مرگ عسل بدیعی پرداخت.
رضا داوودنژاد گفت: شور، شوق، زندگی، طراوت، مادرانه بودن، انرژی مثبت بودن و بسیاری از ویژگیهای دیگر را عسل تا آخرین روزها با خود داشت و طی نامهای که همسر من هم در مراسم تشییع عسل خواند، همواره میگفت امسال سال من است.وی افزود: به خاطر اینکه ماه دیگر عمل دارم عید را در خانه ماندم و عسل هم پیش ما بود. حتی روز هفتم فروردین گفت که دلش برای سیاوش که در «بچههای بد» بازی میکرد تنگ شده. سیاوش 11 سال است که مریض است و با این وضعیت مریضیاش به مسجد هم آمد.
داوودنژاد در ادامه بحثاش با اشاره به اینکه حرفهای بسیاری پس از مرگ عسل پیش آمده است به شرح ماجرا پرداخت و در برنامه «هفت» گفت: عسل هیچ گونه بیماریای نداشت و در سلامت کامل به سر میبرد. هر چه باشد همه ما در زندگی بالا و پایین بسیاری داریم و عسل چون خیلی احساسی و عاطفی بود این مسائل بر او تاثیر بسیار داشت ولی این امر دلیلی بر افسردگی و ناراحتی روحی او نبود.
داماد خانواده بدیعی با بیان اینکه تا روز چهاردهم فروردین هیچ مصاحبهای انجام نداده است و مصاحبهاش فقط با شبکه خبر و در نهایت در بیمارستان مسیح دانشوری و همراه دکتر عسل بدیعی بوده است ادامه داد: شما اگر فضای مجازی را جستوجو کنید صدها مصاحبه با من یا غزل درباره شرایط جسمی عسل میبینید که هیچ کدام صحت ندارد.
وی افزود: 10 فروردین سردرد عسل شروع شد و به تدریج تهوع به آن افزوده شد. به غزل زنگ زد تا نزدش برود. شرایط به گونهای شد که غزل بعد از چند ساعت به من زنگ زد تا به آنجا بروم. وضعیت به گونهای بود که ترجیح دادیم با اورژانس تماس بگیریم و ساعت 1 صبح غزل را به بیمارستان بهمن رساندیم.
داوودنژاد گفت: کادر بیمارستان بهمن از اینکه به ما بگویند «بفرمائید بیرون» راضی بودند و در تمام مدت نه به ما چیزی میگفتند و نه اجازه ورود ما را به اتاق میدادند. بعد از مدتی گفتند که تنگی نفس زیاد شده و به اتاق احیا بردند.
همسر غزل بدیعی ادامه داد: برای من سال گذشته اتفاقهای بسیاری افتاد و همین امر باعث شده بود که غزل حالاش خیلی بد باشد. گفتند که عسل ایست تنفسی کرده که علت بسیار زیادی میتواند داشته باشد. من با توجه به علائم عسل گفتم که شاید مسمومیت باشد چرا که 4 سال پیش خودم هم مسموم شده بودم و همین حالتها را داشتم.
داوودنژاد با بیان اینکه در زمانی که پرستار بخش به دنبال بیمارستانی برای گرفتن پذیرش بوده دائم از آنها میخواسته که 4 میلیون تومان به حساب بیمارستان واریز کنند ادامه داد: آن روز خانم پرستار به همه بیمارستانها زنگ زد و فقط توانست از بیمارستان لقمان پذیریش بگیرد، اما چون آیسییو بیمارستان لقمان جا نداشت، عسل به بیمارستان کیان منتقل شد.
وی ادامه داد: از اوضاع عسل که پرسیدم گفتند تشنج کرده و سطح هوشیاری پایین آمده است. 5 صبح بود که به خانه آمدیم تا لباس عوض کنیم و به بیمارستان برویم و به نوعی پدر و مادر عسل را که به مشهد رفته بودند به تهران بیاوریم.
وی با اشاره به اینکه روز 11 فرودین به پدر عسل زنگ زده و گفته عسل مسمومیت دارد و در بخش بانوان بستری است گفت: ماجرا از همان زمان شروع شد. ساعت 12 با من تماس گرفتند که چرا عسل مسموم شده. در حالی که من این را گفتم تا پدر عسل با آرامش به تهران برسد چرا که برادر آقای بدیعی سرطان داشت و برای ملاقات ایشان به مشهد رفته بودند که در نهایت پس از برگزاری مراسم سوم عسل، برادر آقای بدیعی هم درگذشت.
داوودنژاد با اشاره به اینکه دکترهای بیمارستان کیان مشکل را ناشی از آسیب مغزی میدیدند و از طرفی نمیدانستند که عسل دچار مسمومیت شده یا نه گفت: در چنین شرایطی عسل به بیمارستان لقمان فرستاده شد تا متخصصان مغز و اعصاب و مسمومیت شرایط او را بررسی کنند و از همانجا شایعات شروع شد.
این بازیگر سینما در ادامه و با توجه به کوتاه بودن زمان، به مسئله پیوند اعضای عسل بدیعی پرداخت و گفت: طبق آمار سایت اهدای عضو میزان ثبتنام در این سایت روزانه 500 تا 600 نفر است که پس از اقدام عسل بدیعی و در سه روز این رقم به 16 هزار نفر رسید.