چاق ترین مرد جهان درگذشت
مانوئل اوریبه رکورددار سنگین وزن ترین مرد جهان در سن 48 سالگی درگذشت.
مانوئل اوریبه مکزیکی که روزی به دلیل وزن بالا رکورددار گینس بود، با 394 کیلو درگذشت
وی در حالی درگذشت که آرزو داشت روزی بتواند بلند شود و راه برود اما بدن او تاب رژیمهای لاغری برای کاهش 120 کیلو را نیاورد.
با 394 کیلو مسلما زندگی چندان آسان و راحت نیست. زندگی مانوئل هم آسان نبود. مردی از حومهی یکی از شهرهای صنعتی مکزیک با نام مونتری که سالها عنوان سنگینترین و چاقترین مرد جهان را یدک میکشید. اندازهی دور بدن او باعث شد تا نام او در سال 2007 حتی در کتاب رکوردهای گینس هم ثبت شود.
مانوئل در دوران طلایی زندگیاش 560 کیلو وزن داشت. وزن بالا قدرت تحرک را از او گرفته بود، به گونهای که زندگیاش تقریبا تنها در خانه و روی تختخواب میگذشت. اگر مانوئل اراده میکرد از تخت بلند شود و به شهر برود، پلیس باید از پیش خیابانها را مسدود میکرد و یک جرثقیل برای بلندکردن مانوئل به همراه تختاش خبر میکرد. اتفاقی که چند هفتهی پیش اوایل ماه مه افتاد، وقتی که مرد 394 کیلویی به دلیل مشکلات قلبی به بیمارستان شهر مونتری منتقل شد.
اما دوا و درمان هم کارگر نیفتاد و مانوئل 48 ساله با 394 کیلو درگذشت. وزنی اگر چه بالا بود، ولی برای مانوئل وزنی رویائی محسوب میشد، زیرا او هیچگاه نتوانسته بود وزن خود را به زیر 400 کیلو کاهش دهد. البته دست آخر همین رژیمهای لاغری بودند که به قیمت جان او تمام شدند. علت مرگ: کاهش وزن شدید در زمانی کوتاه.
از سال 2002 مانوئل اوریبه به تختخواب زنجیر شده بود. زندگی او به شدت یکنواخت و خسته کننده بود. اوریبه خود مینویسد: « بیدار میشوم، صورتم را پای تخت میشویم، ایمیل مینویسم، روزنامه میخوانم و چند تا تمرین با بازویم میکنم.» مادر و دوستان اوریبه کار نگهداری و پرستاری از او را بر عهده گرفته بودند. اوریبه سال 2008 ازدواج کرد اما دوسال بعد از کلاودیا، همسرش جدا شد.
اوریبه در زمان کودکی هم چاق بود. در دوران نوجوانی 115 کیلو وزن داشت و در سن 22 سالگی به 130 کیلو رسید. باید به این نکته اشاره کرد که مکزیک به داشتن شهروندان چاق مشهور است.
اوریبه سالها پیش در مورد عادات غذایی خود گفته بود: «اطلاع درستی از مواد غذایی نداشتم و هر چه به دستم میآمد میخوردم. نان و حبوبات و ذرت را بیش از دیگر مواد غذایی دوست داشت. در سفر به آمریکا او 14 سال در فلوریدا و تگزاس زندگی و کار کرد. سال 2000 به مکزیک بازگشت و از سال 2002 دیگر نتوانست قدم از قدم بردارد. او اما برای اینکه نوجوانان مکزیکی به سرنوشت او دچار نشوند نهادی پایه گذاری کرد. روزهای یکشنبه کودکان و نوجوانان به دیدن او میآمدند و پای تخت به نصیحتهای او گوش میدادند که انسان چه باید بخورد و چه نباید بخورد.
اوریبه تنها یک آرزو داشت: «آرزو دارم که روزی بتوانم بلند شوم و راه بروم.» برای تحقق این رویا اما باید 120 کیلو دیگر از وزناش را از دست میداد.