خلاصه قسمت اول ماه عسل 93

تاريخ : 9 تیر

خلاصه قسمت اول ماه عسل ۹۳

برنامه ” ماه عسل” شب گذشته هشتم تیرماه همزمان با اولین روز از ماه مبارک رمضان با اجرا و تهیه کنندگی ” احسان علیخانی” از شبکه سه سیما به روی آنتن رفت.

خلاصه قسمت اول ماه عسل 93, پورتال خبری فرهنگی گهر

خلاصه قسمت اول ماه عسل ۹۳



علیخانی ضمن عرض سلام و خوش آمدگویی گفت: با پرویی  می گویم که خوش به حال ما و همه  دوستانم که خدا یک بار دیگر این فرصت را به ما دادکه در این ماه عزیز روبروی شما و همسفره شما باشیم و اینکه ماه عسل ۹۲ تجربه ی خوبی بود و این را هم اضافه کرد که بزرگترین تلاش امسالش کمتر حرف زدن است و البته مطمئن است که زیر حرفش می زند و کمتر حرف نخواهد زد و تنها بیان این نکته برای آرامشش بوده است و سپس تیتراژ برنامه پخش شد اما پخش تیتراژ با اشکال فنی مواجه شد و بعد علیخانی گفت: من به شما گفتم روز اول می ترکونیم آنتن را ترکوندم و بعد بابت نقص فنی عذر خواهی کرد. بعد تیتراژ آغازین برنامه با صدای مرتضی پاشایی پخش شد پس از پخش تیتراژ علیخانی متذکر شد که امسال تنها سال فردی است که در خدمت مردم است و ادامه داد که دم آن افرادی گرم که با وجود اینکه از من خوششان نمی آید ولی می گویند صدای تلویزیون را زیاد کنید تا ببینیم مهمانان برنامه چه کسی هستند و بعد برنامه امروز خود را قصه ی دو گمشده ی عجبیب معرفی کرد.

سپس گلچینی از ماه عسل گذشته پخش شدو علیخانی با یک پسر بچه به بغل جلوی دوربین ظاهر شد و از مردم خواست حدس بزنند که این پسر بچه کیست؟؟و بعد مشخص شد که این پسر بچه همان” محمدطاهای گمشده ای است که سال گذشته توسط همین برنامه پیدا سد و به آغوش خانواده بازگشت و بعد علیخانی  سرنوشت محمد طاها را اینگونه برای مخاطبان ذکر کرد که سال گذشته در خیابان مجیدیه تهران یک نفر بچه ای هشت ماهه را از کالسکه جلوی یک مغازه می رباید  ومادر اوضاع وخیمی پیدا می کند و بعد از اعلام آن در ماه عسل دزد بچه را برمی گرداند.

بعد علیخانی به عوامل پشت صحنه اشاره کرد که به احترام دزد دست بزنید و در این زمان صدای دستان آنها در فضای برنامه پیچید و بعد خطاب به دزد این را هم اضافه کرد که حتما علتی دارد که تو دست به این کار زدی اما من ایمان دارم که حتما در دل تو یک اتفاق افتاده ومطمنم هم اکنون مسیر زندگیت بسیار متفاوت شده ،دستانت را بابت اینکه به حرفم گوش دادی می بوسم ودعا می کنم به همه ی آرزوهایت برسی،بعد با حالت طنز گفت: ولی جون احسان دیگه ندزد.

سپس با بازشدن  دکوری به شکل صدفی سفید رنگ مهمانان برنامه نمایان شدندو مهمانان برنامه پدر،مادر و خواهر محمد طاها بودند آنها از لحظه ربوده شدن ،روزهای سخت  نبودن فرزندشان گفتند و اینکه آن روزهای سخت به هیچ وجه قابل توصف نیست و همچنین بدترین روزهای زندگیشان بوده است.هنگام صحبت با مهمانان ،محمد طاها در استودیو قدم می زد و مادرس با نگاه بدنبال او می گشت علیخانی پس از دیدن این لحظه با حالت مزاح گفت به جون خودم ما بچه نمی دزدیم،بچه تحویل می دیم ولی نمی دزدیم.پد محمدطاها بیان کرد که پسرش در ۲۹ خرداد سال ۹۲ ربوده شده و مدت ۵۹ روز هم از ربوده شدنس گذشت و در تمام این مدت بدنبال فرزندش می گشته.

وی ماجرای پیدا شدن فرزندش را اینگونه توصیف کرد: هفت روز پس از پخش برنامه ماه عسل و اعلام ربوده شدن محمد طاها فردی از طریق باجه تلفنی با او تماس می گیرد و بچه را در مسجد امام رصا می گذارد.

مادر محمدطاها صحنه دیدن فرزندش را پس ۵۹ روز اینگونه شرح می دهد: به هیچ عنوان باور نمی کردم که محمد طاها پیدا شده پاهایم سست شده بود اما بعد از آن اتفاق ما بیشتر به خدا نزدیک شدیم .مهمان بعدی برنامه مادری بود که پس از گذشت ۲۷ سال پیکر فرزند شهیدش را توسط همین برنامه پیدا کرده بود شهید ایرج خرم جاه پس از ۲۷ پیدا شد.

که این هم یکی از سگفتی های ستل گذشته ماه عسل بود.علیخانی با ذکر این جمله اولین ماه عسل را به پایان می برد.خوش به حال ما که در پیدا شدن این گمشده ها سهم داشتیم.

ماهتون عسل 

 گزارش از سمیه مردانی

منبع:yjc.ir

آخرين هاي اين بخش
ديگران چه مي خوانند
دیدگاه ها
برای ارسال دیدگاه مرتبط با این مطلب کلیک کنید
گـهـر در شبکه هاي اجتماعي