گفتگوی جالب و خواندنی با محمد‌رضا گلزار

امتیاز دهید

محمد‌رضا گلزار از بازیگران خوب سینمای کشورمان است. این بازیگر توانمند به تازگی در مصاحبه ای اعلام کرده که تمایل دارد در سریال های ماه رمضان بازی کند.

.

گفتگوی جالب و خواندنی با محمد‌رضا گلزار

.

محمد‌رضا گلزار بازیگر سینما در گفتگویی با باشگاه خبرنگاران جوان؛  به مسائل مختلفی از جمله صفحه شخصی خود در اینستاگرام ، ماجرای دفاع از پیامبر اكرم ، تمایل برای حضور در تلویزیون و بازی در سریال های ماه رمضان ، بازی در بالیوود و خانواده و ازدواج و موضوعات دیگر پاسخ داده كه در ادامه آن را می خوانید.

آقای گلزار شما مدتی از سینما دور بودید و پس از بازگشت به نظر می رسد در مورد نوع انتخاب های خودتان تجدید نظر كردید و كمی از سینمای تجاری دور شدید.

یکی دو سال در سفر بودم و تو این مدت سفر بیکار نبودم و بخش اعظم مجموعه سریال «ساخت ایران» در شبکه خانگی را در کشور لبنان کار کردم. در مورد نوع انتخاب‌ها نیز باید بگویم که مدت زیادی به این مقوله پرداختم. البته تمایل ندارم به جداسازی قسمت هنری و تجاری سینما بپردازم، چون به نظر من وظیفه اصلی فیلم و سینما سرگرمی است که مدتها سینمای ما از این قسمت دور شده یا اینکه ما سینماگران آن را فراموش کرده‌ایم.

یعنی معتقدید كه نگاه فیلمسازان نسبت به گذشته تغییر كرده است ؟
با کمال احترام به اصغر فرهادی باید بگویم همه دوست دارند مثل او شوند و همه به دنبال ساخت «جدایی نادر از سیمین» هستند که صد در صد این  اتفاق نخواهد افتاد چون فرهادی لوکوموتیوران ما در جلوی سینمای ایران است و رسیدن به آن شرایط بسیار سخت است.

من می گویم که جوان‌های با استعداد‌ی داریم و هر کدام از آنها باید تلاش كنند  ژانر و سبک خاص خودشان را پیدا کنند. به عنوان نمونه در حال حاضر باب شده که 45 روز تمرین و یک روز فیلمبرداری کنیم ، یعنی یک سکانس پلان را بدون اینکه کات شود در طول یک روز برداشت کنیم، ایرادی به این موضوع وارد نیست، اما مسئله اینجا است كه چرا به یکباره همه می‌خواهند در یک صف و پشت سر هم و با یک موضوع به فیلمسازی بپردازند و به سمت یک موضوع واحد حرکت کنند(مانند رفتن دنبال سبک اصغر فرهادی). که به نظر من و در اصل هر کارگردانی باید ابتکاری خاص را برای خودش ایجاد کند تا با آن سبک خاص شناخته شود و امضای او پای کار باشد.

اگر به نوع انتخاب‌های من توجه کنید بازی من در «بوتیک» که چهارمین کار یا «زمانه» که دومین کار من است با هم فرق می‌کند، در صورتی که هر دو کار جزو آثار هنری سینما است که متأسفانه در زمان خود زیاد به آن پرداخته نشد و عزیزان در بخش هیأت داوران در حق آنها کم‌لطفی کردند.کم‌لطفی داوران باعث شد ترجیح دهم با مخاطب سینما را پیگیری کنم و از زمانی که برگشتم تصمیم گرفتم آن ژانری که شما اسمش را به اصطلاح هنری می‌گذارید را با انتخاب فیلم های بهمن فرمان آرا (دلم می‌خواد) ، «مادر قلب اتمی» و «خشکسالی و دروغ» ادامه دهم و مطمئنم زمان دیدن نتیجه کار همه از دیدن فیلم و بازی من راضی باشند.

هنوز تكلیف اكران این دو اثر مشخص نشده است؟

به هر حال هر دوی این فیلم‌ها بنا به تشخیص مسئولان یک سری اصلاحیه به آنها وارد شده که با تدابیر عزیزان وزارت ارشاد و کارگردانان فیلم فکر می‌کنم به زودی پروانه نمایش خواهند گرفت.

سینمای تجاری تا چه حد در زندگی حرفه ای شما در الویت قرار داشته است؟

جوابی برای اینکه سینمای تجاری برای من در اولویت بوده یا نبوده ندارم. به هر حال در یک مقطع زمانی سینمای ایران به آن سمت (سینمای تجاری) کشیده شد و هر فیلمنامه‌ای که به دستم می‌رسید رگه‌های تجاری بودن در آن به چشم می‌خورد. در حال حاضر نیز این اتفاق زیاد رخ می‌دهد. به هر حال من به عنوان بازیگر حق انتخاب دارم و از بین فیلمنامه‌های متعدد برخی از آنها را گزینش خواهم کرد.

جدیدترین خبری كه از فعالیت های شما منتشر شده مربوط به فیلم سینمایی «سلام بمبئی» است كه یك همكاری مشترك با سینمای بالیوود است . در این باره توضیح بدهید.

از همکاری با بالیوود و پروژه «سلام بمبئی» که اولین کار مشترک ایران و هند است خوشحالم و امیدوارم با سهمی که در این پروژه دارم پرچم ایران را در دیگر کشورهای دنیا به احتزاز در بیاوریم.

همکاری ایران و هند در «سلام بمبئی» اتفاق بزرگی است چون شرکت موشن پیکچرز کارهای سینمای بسیار بزرگی انجام داده و قرارداد با این شرکت بزرگ فیلمسازی به نفع سینمای ایران خواهد بود. من به اتفاق تعداد اندکی از ایرانیان عزیز عازم هند هستیم که امیدوارم نتیجه کار با این تیم بزرگ هندی راضی‌کننده باشد.

شما تجربه موفقی با «ساخت ایران» در شبكه نمایش خانگی داشتید ، اما پس از آن بازی در مجموعه «عشق تعطیل نیست» را پذیرفتید كه ناتمام ماند.

در مورد سینمای خانگی و فعالیت در «ساخت ایران» این توضیح را بدهم که کار موفقی بود و با استقبال و تشویق مردم روبرو شد و بعد از بررسی این نقطه نظرات مثبت، تمایل فعالیت و بازی در یک کار خانگی دیگر یعنی «عشق تعطیل نیست» در من به وجود آمد.

متأسفانه «عشق تعطیل نیست» که از دیدگاه من نصفه مانده انتخابی بوده که من به همراه تیمی با تجربه با آن همکاری کردیم و علت جدایی من و تیم سازنده از این پروژه دور بودن متن اثر از سلیقه من بود. البته صلاح نیست تقصیر‌ها را گردن هم بیندازیم و در اصل تمایل به حرف در این خصوص ندارم و از همین جا به خاطر نا‌تمام ماندن کار معذرت خواهی می‌کنم.از این به بعد تلاش می کنم پروژه خانگی که در اصل در راستا و علاقه‌ مردم است را انتخاب کنم تا مخاطبان با دیدن آن لذت ببرند.

«خشکسالی و دروغ» در خصوص جزئیات جدا شدن از پروژه خانگی «عشق تعطیل نیست» عنوان کرد: همه با هم انصراف دادیم، یعنی قبل از شروع قسمت 6 من به شخصه و به خاطر خواسته جمعی گروه، کارگردان را صدا کردم و از او خواستم متن را به خاطر عدم علاقه مردم به آن عوض کند و نویسنده جدیدی به گروه اضافه کند که کارگردان زیر‌بار همچنین کاری نرفت و ترجیح داد که کار را متوقف کند . این شد که همه با هم انصراف دادیم و پروژه متوقف شد. شاید ساخت آن با یک گروه و عوامل دیگر شروع شود، اما من  در جریان کار نیستم.

پیش از این علاقه خود را برای حضور در رسانه ملی و بازی در مجموعه های تلویزیونی ابراز كرده بودید ، آیا هنوز هم این تمایل وجود دارد؟

اگر پروژه‌ای آبرومند و سریالی باشد که نظر و توجه من و مخاطب را جلب کند با کمال میل و علاقه فراوان با آن همکاری خواهم کرد. چرا که نه!

شاید جالب باشد كه مخاطبان بدانند چقدر به بازی در نقش ها و حضور در فیلم های ملی و آثار مذهبی فكر می كنید؟

کسانی که از نزدیک و حین سال‌ها فعالیت‌های هنری با من در ارتباط نزدیک هستند، می‌دانند که من یک آدم معتقد مذهبی هستم و اعتقادات شخصی خودم را دارم، به این خاطر همکاری در کارهای ملی و مذهبی باعث افتخار است ، به خصوص کارهای مربوط به ماه مبارک رمضان، تمایل دارم در یکی از سریال‌های پرمخاطب و با کیفیت این ماه سهم عمده‌ای داشته باشم.

شاید با تصوری كه مخاطبان از محمدرضا گلزار بعنوان یك سوپراستار سینما دارند برخی مسائل جالب باشد كه نمود این جریان را می توان در صفحه شخصی شما در اینستاگرام دید.یكی از آنها پستی بود كه درباره حاج رجب ، جانباز دفاع مقدس گذاشتید.

امیدوارم جواب این سؤال حمل بر داستان دیگری نشود،‌ من نه اهل چاپلوسی و نه اهل مسائل دیگری هستم، من ممنوع الکارترین بازیگر تاریخ سینمای ایران هستم، باید بدانیم حاج رجب‌ها عشق، علاقه و اعتقاد من هستند، کسانی که در این مملکت شهید شدند و  برای ناموس و راحتی و آسایش ما تلاش کردند و جانباز شدند، این عزیزان در اولویت زندگی من هستند و من در به در بازی کردن نقشی از این نمونه آدم‌ها هستم.

دست حاج رجب‌ها را می‌بوسم و می‌دانم این اعتقاد 70 میلیون ایرانی است ، یعنی حرف من اعتقاد یک یا دو نفر نیست ، بلکه 70 میلیون به خانواده شهید اعتقاد داشته و احترام می‌گذارند.

در مورد پیوستن به كمپین محمدرسول الله هم توضیح بفرمایید.

در خصوص کمپین محمد (ص) نیز باید بگویم زمانی در قسمت بیوگرافی اینستاگرام «لا اله الا الله» را گذاشتم که عازم جشنواره برلین بودم و در آن زمان داستان فرانسه پیش آمده بود، من به جای گذاشتن بیوگرافی بازیگر، خواننده و یا هر چیز دیگری «لا اله الا الله» را گذاشتم ، چون می دانستم اینستاگرام من را زمان حضور در جشنواره برلین خواهند دید، این اعتقاد  شخصی من است و محکم و با اعتقاد گذاشتم و هنوز پابرجا است.

شما تجربه زیارت خانه خدا را هم داشتید. از حال و هوای این سفر و حس اولیه  خود بگویید.

یک مسلمان شیعه از طفولیت تمایل رفتن و زیارت خانه خدا را دارد ، من نیز مثل همه مسلمانان از بچگی رفتن به خانه خدا را دوست داشتم که خوشبختانه خداوند این لطف را شامل حال من کرد. آن لحظه‌ای که می گویند سر تو بالا نیار تا اون پله‌ها رو رد کنی و بعد سرتو بیار بالا تا خونه رو ببینی هیچ وقت تصور من نبود که همچین اتفاقی برای من بیفته و اون کسانی که رفتن یقیناً می دونن من راجع‌به به چی دارم حرف می‌زنم. اول عزیز راهنمای تور می‌گفت (قبل از اینکه به خونه خدا برسیم) اینجا دره شعب ابی طالبه ، اینجا فلان جا و… من گفتم آقا بی‌زحمت سریع‌تر بریم ببینیم چی هست و خیلی لحظه عجیبیه اون صحنه. مطمئنم کسایی که رفتن کامل می‌دونن من چی می‌گم امیدوارم برای همه عزیزان این اتفاق بیفته  و بدونن راجع به چه موضوعی دارم حرف می‌زنم.

می گفتن در هفت دوری که داری در هفت دور اولت هر آن چیزی که از خدا بخوای خدا بهت می‌ده و اینقدر من تو حال و هوای طواف دور خونه خدا بودم ، قبل از اینکه به اون مقام برسیم که بخواهیم خارج شیم، من کلی چیزایی که از خدا می‌خواستم آماده کرده بودم ، اما یه ذره مونده بود برسیم برخی خواسته‌ها یادم رفت.(خنده) اما خیلی چیزها هم گفتم (از ذوق رسیدن به مکان اصلی خانه خدا).

شما یكی از سوپراستارهای سینمای ایران هستید كه فعالیت های انگشت شماری در زمینه تبلیغات روی برندها و بیلبوردها انجام میدهید.این روند رو چطور ارزیابی می كنید.

به هر حال همه جای دنیا این اتفاق می‌افتد. بازیگران معروف و مشهور مورد توجه برندهای مختلف قرار می‌گیرند. من هم در انتخاب برندی که قرار است آن را به مردم معرفی کنم وسواس زیادی دارم ، چون قرار است مردم به من اعتماد کنند و از طریق من با آن برند یا کالا ارتباط برقرار کرده و خرید کنند.

من همیشه دوست داشتم برندی را انتخاب کنم که باعث سربلندی من شود و مردم از آن راضی باشند. به عنوان نمونه برند «جی یو اِم GUM» که محصولات بهداشت دهان و دندان را عرضه می‌کند را انتخاب کردم، چون از یک طرف سابقه طولانی مدت دارد و همه ما با آن حس نوستالژیک داریم و اگر یادتان باشد حداقل از دوران بچگی من مسواك «جی یو امGUM» وجود داشته است.باید توجه داشت بهداشت دهان و دندان چیزی است كه متاسفانه قدیمی ها به واسطه نداشتن آگاهی مناسب از آن غافل بودند ، و از اونجایی که دهان سالم زندگی سالم رو به دنبال داره ، الان پدر و مادرها به واسطه فرهیخته تر شدن و درس خواندن از سطح علمی بالاتری برخوردارند و این باعث شده به بهداشت دهان و دندان بچه های خود بیشتر رسیدگی كنند و من از این جهت خوشحالم ، چون از یك طرف سهمی در این امر مهم دارم و از طرفی این سیستم اسم من را سفیر سلامت گذاشته است و این اتفاق كه باعث شده جریانی به این مهمی را بین مردم واین برند برقرار كنم .

باشگاه خبرنگاران – رابطه شما با خانواده چگونه است؟

خوشبختانه من بچه خانواده‌ام و جدا زندگی کردن من از پدر و مادر بیشتر شبیه یک اصطلاح است و به نحوی که برخی دوستان من را بچه ننه خطاب می‌کنند. مادرم را یک روز در میان می بینیم و به خاطر استقرار کاری پدرم در مشهد تا حد امکان سعی می کنم به دیدن او نیز بروم. در کل دست هر‌دوی آنها را می‌بوسم و معتقدم بعد از حمایت خدا، دعای خیر پدر و مادر دار و ‌ندار زندگی من است.

به ازدواج فكر نمی كنید؟

مادرم بیش از هر کسی علاقه‌مند است که ازدواج کنم ، خود من نیز فکر می‌کنم تا حدودی دیر شده، اما موضوعی نیست که بتوانم دنبال آن بگردم و حقیقتاً سخت است. باید قبول کرد برای من سخت‌تر از یک آدم عادی است، به این خاطر باید مورد مناسبی پیدا شود و امیدوارم تا سال 96 این اتفاق رخ دهد.ملاک‌های زیادی برای ازدواج دارم و الان روی گفتن آنها را ندارم پس خواهش می‌کنم نپرسید.

شما از ابتدا با فعالیت در عرصه موسیقی كار هنر را شروع كردید.در حال حاضر چه فعالیت هایی انجام می دهید.

هیچ وقت ارتباطم را موسیقی قطع نمی‌کنم، شاید به برخی از عزیزانی که سن آنها قد نمی‌دهد، فراموشکارند و یا دوست ندارند به یاد آورند که من با موسیقی وارد عرصه هنر شدم باید بگویم که ما یک گروهی به نام «آریان» داشتیم که من با آن گروه موسیقی را شروع کردم.

یک گروه دیگری به نام «ریزار» که مخفف رضا گلزار و شامل من، مازیار فلاحی، بابک جهانبخش، امیر و سهراب و روز‌به نعمت اللهی است نیز دارم، این گروه در قالب «ریزار» کنسرتی اجرا کردند و خواندند که من در این اجرا جاز زدم. در یک مقطع زمانی نیز با گروه «دارکوب» و به اهتمام همایون نصیری که همه کاره گروه بودند همکاری کردم ، اما از آن جدا شدم. در حال حاضر نیز آهنگ‌هایی را در قالب آلبوم در دست ساخت دارم.

كدام آهنگ را بیشتر از همه دوست دارید؟

از بین قطعات آهنگ‌ها کاری که با مرحوم پاشایی انجام دادم را بیشتر از همه دوست دارم و همیشه برای من ماندگار خواهد شد.

رابطه شما با مطالعه چگونه است و آخرین كتابی كه خواندید چه بود؟

متأسفانه فرهنگ مطالعه کردن مدتها است از بین اکثر مردم از بین رفته است. خود من تا زمانی که وقت داشته باشم کتاب‌های سینمایی مطالعه می‌کنم. آخرین کتابی که خواندم و به همه پیشنهاد خواندن می‌دهم «4 اثر فلورانس اسکاول شین» است.

حالا كه بعد از مدت ها پای گفتگو نشستید حرفی دارید كه مستقیم با مردم ایران بزنید؟

باید به مردم عزیز ایران بگویم که عاشقانه دوستشان دارم و این علاقه شوخی نیست، هر آنچه که دارم بعد از خدا، دعای خیر پدر و مادر، مردمی هستند که همیشه کنار من بودند و به آنها قول می دهم با دیدن 3 فیلم آخر من متوجه خواهند شد برای رضایت‌خاطر آنها و متفاوت بودن در نقش‌ها تلاش فراوانی انجام داده‌ام.

اشتراک گذاری:
دیگران چه می‌خوانند

ارسال دیدگاه