زنان مطلقه که اکثرا به دلایل ناخوشایندی از همسر خود جدا شده اند حالا حالاها راضی به ازدواج با فرد دیگری نیستند هر چند هیچ محدودیتی در این زمینه ندارند!
بحران و مسائل ناشی از طلاق
ازدواج نهادی است كه از طریق آن مرد و زن با هم پیمان زناشویی میبندند، اما این پیوند ممكن است به دلایلی منجر به شكست شود یا با فوت یكی از زوجین از هم گسیخته شود. جدایی زن و مرد از یكدیگر، مشكلات زیادی را سر راه فرد طلاقگرفته یا همسر از دست داده قرار میدهد. گروهی از زنان در زندگی خود به بنبست میرسند و طلاق را بهعنوان تنها راه چاره خود برمیگزینند. در این میان گروهی از آنها به دلیل فرار از بحران و مسائل ناشی از طلاق همچون مشكلات مالی، روانی، اجتماعی، عاطفی و حتی فرار از حرفها و طعنههای اقوام و آشنایان خیلی سریع و ساده خواستار تشكیل زندگی مجدد هستند، اما شاید اكثریت آنها این نكته را در نظر نمیگیرند كه انتخاب در ازدواج مجدد به مراتب سختتر از ازدواج اول است، چرا كه اگر اینبار هم با شكست مواجه شود، آثار زیانبار اجتماعی و روانی مخربتری را به جای میگذارد.
ازدواج دوم در بین زنان با وجود عدم برخورداری از هیچ محدودیتی حقوقی و قانونی و به دلیل مشكلات فرهنگی و دیدگاههای افراد در جامعه همچون گذشته با تابو روبهرو است. چندی پیش بر اساس بررسیهای انجام شده خبری مبنی بر ثبت 19 طلاق در هر ساعت منتشر شد، این آمار خود گواه وضعیت زنان و مردان مطلقه در كشور است و چگونگی برآورده شدن نیازهای عاطفی، اقتصادی و روانی آنها را زیر سوال میبرد. آنچه در ادامه میخوانید نظرات فریده غیرت، حقوقدان و فعال زنان درباره نیازهای زنان و قوانین حمایتی مربوط به آنهاست.
بررسیها نشان میدهد زنان نسبت به مردان كمتر به ازدواج دوم تن میدهند، به نظر شما دلیل این مساله چیست؟
باید مسائل اجتماعی و دیدگاههای مختلف در زمینه ازدواج دوم زنان مورد بررسی قرار گیرد. اغلب این زنان به دلایل متعددی همچون بدبینی یا به دلیل شكست در ازدواج اول تمایلی به ازدواج دوم ندارند. آنها بر این باور هستند كه با این تصمیمگیری با مشكل مواجه خواهند شد و مسائل و مشكلات گذشته ازدواج آنها را با جدایی و طلاق همراه خواهد كرد. تعدادی از این زنان نیز با رهایی از زوجیت اول خواستار آزادی از قید و بند زوجیت هستند؛ به قول معروف نمیخواهند آقا بالاسری داشته باشند. گروهی دیگر از آنها نیز به دلیل عدم تضمینهای كافی در قوانین از ازدواج مجدد واهمه دارند. اگر از زنان مطلقه درباره ازدواج و زندگی مشترك سوال شود، به نسبت آنها نیز از عدم وجود خاطرات خوش در زندگی مشترك و عدم وجود خاطره خوش هنگام جدایی سخن میگویند و به نوعی این اتفاق را به عنوان فاجعهای در زندگی خود یاد میكنند. زنان در جامعه ما وقتی تصمیم به جدایی میگیرند با ناراحتی و دردسر فراوانی همچون واگذاری برخی از حقوق به زوج مواجه میشوند و به این ترتیب آنها نه تنها هیچ نظر مثبتی نسبت به ازدواج دوم ندارند، بلكه از این امر نیز واهمه دارند. زنان به دلیل نارساییهای موجود در قانون با مشكلات گوناگونی در امر ازدواج و طلاق و تصمیماتی از این نوع روبهرو هستند. در واقع، وقتی زنان برای نخستین بار تصمیم به ازدواج میگیرند تضمینهای كافی برای خود قائل نیستند، اما در ازدواج دوم به دلیل اینكه بر قوانین اشراف نسبی پیدا كردهاند و مشكلات ناشی از طلاق را میدانند به نسبت یا مبادرت به ازدواج دوم نمیكنند یا این امر را به سختی و با ناراحتی میپذیرند.
کدام موانع قانونی زنان را در امر طلاق با مشكل روبهرو میكند؟
طلاق برای زنان در كشور ما با مشكلات عدیده روبهرو است. در قوانین كشور ازدواج با انتخاب و موافقت زن انجام میشود، اما متاسفانه وقتی كه ازدواج شكل میگیرد این مساله از یك رابطه و قرارداد حقوقی خارج میشود و به شكل ایقاع درمیآید، یعنی در چنین شرایطی طلاق فقط در اختیار مرد است و در صورت درخواست زن طلاق با مشكلات عدیدهای مواجه است. زن در این شرایط باید دلایل درخواست خود را در قالب اعتیاد، مشكلات رفتاری، محكومیت و حبس، ترك نفقه، ازدواج مجدد و… به دادگاه ثابت كند تا بتواند طلاق بگیرد. در كل این مسائل را میتوان جزو موانع و مشكلات موجود برای طلاق زنان برشمرد.با توجه به اینكه مهریه حق زن است، اما بیش از80 درصد زنان بعد از طلاق با مشكلات اقتصادی روبهرو هستند.
در دنیای امروز هر كسی باید بتواند گلیم خود را از آب بیرون بكشد؛ یك زن مطلقه از لحاظ اقتصادی با مشكلات عدیدهای مواجه است. این در حالی است كه زن فقط در صورت اخذ مهریه میتواند از لحاظ اقتصادی مخارج خود را تامین كند. اما باید به این واقعیت اذعان داشت كه اكثر زنان درخواستكننده طلاق مهریه خود را میبخشند یا به شكل توافقی و با اخذ كمترین مبلغ از زوج جدا میشوند. با وجود تورم و شرایط اقتصاد موجود در جامعه این رقمها در حدی نیست كه بتوان به آن تكیه كرد. بنابر قانون فقط مرد طلاقدهنده مكلف به پرداخت مهریه است. در این شرایط زنان در صورت عدم حضور در بازار كار و عدم كسب موقعیت اجتماعی با مشكلات اقتصادی مواجه میشوند.
برای تسهیل در ازدواج دوم زنان باید چه اقداماتی انجام شود؟
این مسائل به ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تربیتی جامعه مربوط میشود. زنان باید متكی به خود تربیت شوند. آنها باید توان كسب درآمد داشته باشند تا در مواجهه با چنین مشكلاتی درمانده نشوند. در چنین شرایطی به قول معروف نباید زن چشمش به دست مرد باشد. در زمینه ازدواج دوم، مسائل مربوط به طلاق و دیدگاههای موجود در آن باید تغییرات عمده در تربیت و فرهنگ جامعه اعمال شود و فقط با ارائه یك نسخه و دستورالعمل نمیتوان كاری از پیش برد.
در چند سال اخیر شاهد یكسری تغییرات در قوانین مهریه، ازدواج و طلاق هستیم. به نظر شما این تغییرات تا چه حد به نفع زنان اعمال شده است؟
صادقانه عرض میكنم، بسیاری از قوانین تصویبشده به نفع زنان نیست و تغییرات موجود نیز بسیار ناچیز است. امیدواریم در مجلس آینده تعداد زنان افزایش یابد و به این ترتیب آنها بتوانند بر قوانین اظهارنظر کنند و قوانین را به نفع جامعه زنان تغییر دهند.
منبع: سلامت نیوز