جزئیات خبر را در این مطلب از سایت گهر برای شما همراهان عزیز آماده کرده این که از دعوت می کنیم تا پایان این مطلب همراهمان باشید.
مصاحبه خواندنی با امیر مهدی ژوله
دفاع امیر مهدی ژوله در برابر انتقادها به بازی اش در «دیوار به دیوار»، با او درباره علاقه مندی اش به استفاده از متریال فضای مجازی و چند مورد دیگر هم گفتگو کرده ایم.
آن قدر عاقل است که بداند تا «بازیگر شدن» راهی طولانی دارد. ژوله خودش پیش دستی می کند و نقدهایی را که می خواهیم مطرح کنیم پاسخ می دهد. در عین حال از چهره های مطرح شاهد می آورد که از بازی اش تعریف کرده اند. ژوله بعد از سال ها حضور و فعالیت به عنوان فیلمنامه نویس، حالا بازیگری را پیشه کرده و البته می گوید دلش برای خانه اول تنگ شده. به بازی اش در «دیوار به دیوار» نقدهایی اساسی داشتیم؛ برای همین سراغ خودش رفتیم و مجزا درباره اش ننوشته ایم.
به رسم عادت و کلیشه می پرسم؛ چطور به عنوان یکی از بازیگران اصلی «دیوار به دیوار» انتخاب شدید؟
– قبل از این که برای بازی در سریال با من صحبت شود، درباره نگارش آن حرف زده شده بود، که بعدا منتفی شد اما دورادور خبر کار را داشتم که قرار است سامان مقدم آن را بسازد و چه بازیگرانی قرار است در آن حضور داشته باشند. اصلا فکر نمی کردم برای بازی با من تماس بگیرند اما وقتی گفتند، بسیار خوشحال شدم و به دفتر سامان مقدم رفتم. آن زمان دوتا نقش خالی بود، یکی نقش بهرام و دیگری زامیاد. خانم آسایش برای نقش خاور انتخاب شده بود و آقای مقدم به من گفتند به دلیل شباهت های ظاهری، بهتر است نقش برادر خاور را داشته باشم.
ابتدا که فیلمنامه کامل نبود برای رسیدن به نقش چه کردید؟
– در ابتدا فقط دو قسمت از فیلمنامه آماده بود و نقش زامیاد هم آنچنان فعل و انفعال خاصی نداشت. بعد از طی چند جلسه با خشایار الوند،درباره این شخصیت صحبت کردیم و ایده هایی که او و خودم داشتیم را مطرح کردیم. در واقع این شخصیت زاییده ذهن نویسنده ها است.
به واسطه پیشینه نویسندگی، چقدر نقطه نظرهای خودتان را در نقش زامیاد اعمال کردید؟
– اتفاقا خیلی از همکاران بودند که با توجه به نوع بازیگری و جنس بازی که همیشه داشتند، بعضی از دیالوگ ها را برای این که مال خود کنند، جابجایی هایی در آن به وجود می آورند اما من جزو وفادارترین ها به نقش بودم چون امیر مهدی ژوله را به طور کامل کنار گذاشتم و سعی کردم متن را اجرا کنم.
خشایار الوند در مصاحبه اش با هفت صبح گفته روی همکاری در نویسندگی شما حساب کرده بود و انگار خیلی از بازی شما راضی نیستند.
– در صحبت هایی که با خشایار داشتم از کاراکتر زامیاد راضی بود و جزو شخصیت هایی است که دوست داشت. حتی در جاهایی خواندم که گفته بودند خشایار الوند در این سریال رفیق بازی کرده است و تیکه های خوب را برای دوستش نوشته اما از همان ابتدا من و پژمان کمدین های کار بودیم و برای من شوخی و قصه نوشته می شد.
«دیوار به دیوار» بعد از «دورهمی» جدی ترین حضور شما به عنوان بازیگر است. چطور علاقه مند به این حرفه شدید؟
– واقعیتش را بخواهید من خیلی علاقه مندی در خودم برای بازی احساس نمی کردم چون همیشه فکر می کردم بازیگری، سواد، بدن، بیان و … خیلی چیزها می خواهد که من ندارم. من با زانوی خم شده راه می روم، تند حرف می زنم و فکر می کردم اگر روزی بخواهم بازیگری یا حتی استندآپ کمدی داشته باشم باید کلاس ها و دوره های خاصی را بگذرانم. اما خب، شرایط این طوری شد که با همین فیزیک و همین بیان استندآپ کردم و شاید چون واقعی بودم، مردم دیدند و با آن ارتباط برقرار کردند.
بعد از آن هر پیشنهاد کاری دیگری هم شده، بر این اساس بوده که مردم همین ژوله را دوست دارند. نه به این معنی که خیلی استاندارد و خوب است، فقط چون همین مورد پسند مردم است. چون شیرین است و کمدی را می فهمد. این بر اساس چیزهایی است که از صاحب نظران این کار مثل پیمان قاسم خانی شنیدم که به من می گفت، خودتی، صورت بی تحرک و استایل مخصوصی داری.
توقع بسیار زیادی است که کسی از استندآپ کمدی، ناگهان جلوی دوربین قرار بگیرد و بتواند بهترین باشد اما مسئله همین ایجاد تفاوت بین استندآپ و بازی است که انتظار می رود در بازی تان بیشتر دیده شود.
– من از نویسندگی، کار مطبوعاتی و کار فرهنگی به بازیگری آمدم؛ یعنی نزدیک ترین فضایی که به دنیای بازیگری وجود داشت. البته فکر می کنم به دلیل استایل بدن و نوع بیان است که شما فکر می کنید بازی من هم شبیه استندآپ های من است. مثلا زامیاد چه ربطی به امیر مهدی ژوله که استندآپ می کند دارد؟ ژوله شیرین زبان، شیطان و باهوش است اما زامیاد یک آدم احمق، با کلیس عقده است.
به نظر من در این شخصیت اصلا امیر مهدی ژوله دیده نمی شود. شاید اگر کس دیگری زامیاد را بازی می کرد یک طور دیگری می شد اما خیلی ها هستند که شخصیت زامیاد را با بازی کس دیگری نمی توانند تصور کنند. یعنی زامیاد درازی که می تواند لاتی پر کند، تازه به دوران رسیده باشد و …
اما حالت چهره، نگاه ها و بیان شخصیت زامیاد، در همان چارچوب استندآپ کمدی های تان است.
– یعنی به نظر شما زامیاد با آن شخصیت لاتی که در «خوب، بد، جلف» بازی کرده ام یکسان است؟ به هر حال من یک سال و نیم است که بعد از «خندوانه» بازیگری را تجربه می کنم و همچنان در حال یادگیری هستم اما این را هم باید در نظر گرفت که یک فیلم سینمایی پرفروش بازی کرده ام. سریالی بازی کردم که پر بیننده ترین مجموعه سال شده، تئاترهایی بازی کردم که در جشنواره بین المللی فجر جایزه برده است و رکورد فروش را شکسته و …
به نظرم مجموع این نقش ها یک تفاوت رنگی با هم دارند اما این که اگر فکر کنیم مثلا نوید محمدزاده در این نقش ها بازی می کرد چقدر بهتر می شد، درست است و من قطعا در برابر هنر بازیگری آنها حرفی ندارم اما باز هم نمی توان گفت تمام انتخاب ها و نقش هایی که داشته ام سوار بر استندآپ کمدی ها است؛ در حالی که پیشنهاد برای جُنگ ها، برنامه های ترکیبی و حتی نقش یک سینما داشته ام اما خدا را شکر می کنم که سعی کرده ام انتخاب هایم درست باشد و در همین فرصت کم، کار به دردنخوری نداشته باشم. این باعث شده مخاطب اگر من را دوست نداشته، از من بدش هم نیامده. در «دیوار به دیوار» هم در ابتدا کمی نقش زامیاد خام بود و طول کشید تا من با دوربین ارتباط برقرار کنم و خودم را پیدا کنم تا بتوانم نقش را در بیاورم.
یکی دیگر از انتقادهایی که درباره نقش زامیاد وجود دارد، عدم استفاده از میمیک صورت و در واقع به خدمت گرفتن آن برای بازی است.
– این موضوع بیشترش عامدانه بود. چون من در زندگی شخصی مدام در حال خندیدن هستم و اصلا صورتم این قدر بی حرکت نیست. در استندآپ هایم سعی می کردم جدی باشم تا به بازی کردن نیفتم چون رقبایم همه بازیگر بودند و من اگر می خواستم بازی کنم می باختم، برای همین سعی کردم تمرکزم را بر متن بگذارم و در «دورهمی» مقداری میمیک داشتم، اما در فیلم «خوب، بد، جلف» یک بازیگر به من گفت، قسمت نشئگی را خیلی خوب در آوردی، که من گفتم اتفاقی بود.
به نظرتان استفاده نکردن از میمیک ریسک محسوب نمی شود؟
– این استفاده نکردن از میمیک تیپ را تبدیل به پرسونا می کند. مثلا وودی آلن همیشه وودی آلن است، یا آدام سندلر یا چارلی چاپلین و … که البته قیاس مع الفارق است اما چون من بدون هیچ دورنمایی از خودم، وارد حرفه بازیگری شدم و ترس از این که حالا چه کار کنم که به ورطه تکرار نیفتم، اینها را ندارم. چون هر وقت احساس کنم مردم دیگر من را دوست ندارند، بر می گردم به نوشتن، کاری که بلدم.
با اینکه گفتید قیاس مع الفارق است، اما ممکن است این تصور شکل بگیرد که می خواهید مانند بازیگرانی که نام بردید این رویه را ادامه دهید.
– نه اصلا این کار را نکردم. مثلا حتی لحن و گریم زامیاد با نقش هایی که در تئاتر داشتم یا نقشی که در فیلم «خوب، بد، جلف» داشته ام کاملا متفاوت است اما در تئاتر 30 تا تمرین دارید و 30 شب اجرا، این شخصیت کم کم پخته می شود و در می آید اما در تلویزیون فرصت کم است و تا بخواهی لنز را پیدا کنی، موقعیتت را بین بازیگران بزرگ و کاربلد اطرافت را پیدا کنی و تلاشت را بکنی که خورده نشوی، خیلی زمان می برد.
گاهی این تفاوت میان بازیگران در سریال قابل لمس است و به اصطلاح بازی شما در برابر ویشکا آسایش و یا حتی پژمان جمشیدی خورده می شود.
– پژمان خیلی خوب در این سریال بازی کرده اما من دو نفره های مان را با پژمان خیلی دوست دارم. خشایار هم دوست داشت و مردم هم نظر خوبی داشتند. به هر حال لیگ برتر که نیست و نمی خواهیم ببینیم در بازیگری کی بهتر است، کی بالاتر است. هر کس یک رنگ و یک طعمی دارد. اما من هم تمام تلاشم را برای بهتر شدن به کار بسته ام و اگر الان من را با اولین بازی هایم مقایسه کنید، می بینید که بیانم بهتر شده، چون من خیلی تند حرف می زدم و بسیاری از حرف هایم شنیده نمی شد.
برای بهتر شدن در بازیگری به آموزش آکادمیک هم فکر می کنید؟
– تمام کارهایی که کرده ام به یک نحوی برایم کلاس بوده است. وقتی در مقابل حمید فرخ نژاد، بهاره رهنما، ویشکا آسایش، فرهاد آئیش، گوهر خیراندیش و … بازی کرده ام یا در تئاتر در مقابل صادق ملک و شهروز دل افکار بازی داشته ام. اصلا نگاه کردن به بازی و بیان گوهر خیر اندیش یا فرهاد آئیش، خودش یک کلاس درس است. من نویسندگی و روزنامه نگاری را هم همین طور یاد گرفتم.
سعی کردم رفته رفته از بغل هر کسی چیزی یاد بگیرم و پیش بروم. ببینید بازیگری برای من مثل یک سفر بود، پس مدتی طولانی که فقط نوشتم و مثل یک دستگاه فقط نوشته از من بیرون می آمد. حالا سفر کردم تا تجربیات جدید و آدم های جدیدی را بشناسم و وارد شکل دیگری از کار شوم. البته که همیشه آدم در سفر دلش برای خانه تنگ می شود و من هم همیشه دلتنگ نویسندگی می شوم.
برنامه ای برای نوشتن کار جدید دارید؟
– برنامه من این است که اگر فیلمنامه یا تئاتر خوبی پیشنهاد شود، بازی کنم اما اگر پیشنهاد خوبی نداشته باشم، نویسندگی را ادامه می دهم.
چه اصراری است که تا این حد از متریال مجازی استفاده کنید؟
– ببینید، تمام ایده ها و داستان ها به ذهن من طنزنویس یا پیمان قاسم خانی کمدی نویس یا هر فیلمنامه نویس دیگری، وحی که نمی شود. بالاخره از اجتماع، سیاست، مذهب، علاقه مندی ها و … همه مسائل پیرامون من گرفته می شود. از طرفی الان همه واقعیت های اجتماعی زندگی ما بر اساس صفحات مجازی می چرخد، حتی نتیجه انتخابات را در فضای مجازی تعیین می کنند. این همه موجودات نامعلوم خوراک برای این صفحات تهیه می کنند. بنابراین الان استفاده از این صفحات به عنوان مرجع فرهنگ عامه، کار درستی است.