فراموش کردن شکست عاطفی
اگر جزو کسانی باشید که تجربه یک ازدواج یا نامزدی به هم خورده را دارند، حتما احساس دو گانه ای را نسبت به شریک سابق خود تجربه کرده اید. گاهی او را غیرقابل تحمل دانسته اید و گاهی هم به دلیل احساس گناه فکر کرده اید به اندازه کافی برای سازگاری با هم تلاش نکرده اید.
شکست عشقی
گاهی هم فشار اطرافیان مزید بر علت می شود که تصمیم بگیرید دوباره با نامزد یا همسر سابقتان ارتباط برقرار کنید و به زندگی مشترک برگردید. اگر در دوره نامزدی جدا شده باشید، برگشت کار سختی است. چون معمولا اختلافات آن قدر جدی بوده که باعث شده شما دوست داشتن و آینده مشترک را ندید بگیرید و به جدایی و پایان نامزدی تان فکر کنید. بنابراین برگشتن، تنها باید مشروط به تایید مشاور خانواده باشد. باید علت عدم سازش و جدایی مشخص شود و راهکارهای حل مشکل به کار گرفته شود. معمولا مهم ترین دلایل عدم سازش این مواردی هستند که در ادامه برایتان خواهیم گفت. آنها را در رابطه تان شناسایی کنید و هر گاه راه حلی برایشان یافتید، به پیوند دوباره فکر کنید.
خواسته های متفاوت
ویلیام گلاسر روانشناس مشهور آمریکایی، معتقد است انسان ها برای ارضا پنج نیاز اساسی که ریشه در ژن ها دارد، تلاش می کنند. نیاز به بقا، نیاز به عشق و محبت، نیاز به قدرت، نیاز به آزادی و نیاز به تفریح.در زندگی مشترک افراد، این نیازها نقش مهمی را ایفا می کند که به شکل ژنتیک به انسان منتقل می شود و الویت نیازها برای هرکسی متفاوت است. اما اگر بخواهیم با تعبیر گلاسر جلو برویم، 5پایه اصلی یک زندگی مشترک، فرزندآوری(بقا)، عشق ورزی (جسمی و روحی)، پیشرفت در زندگی فردی و زندگی مشترک، آزادی و استقلال شخصی و تفریح، کامجویی و لذت بردن از زندگی با همسر است. تناسب نداشتن این اولویت ها و در واقع کوتاه و بلند بودن این 5پایه در زن و مرد باعث می شود آنها ایده آل ها و خواسته های متفاوتی از زندگی داشته باشند. بنابراین سازگاری بین آنها کار سختی می شود.
مهارت ها را بازیابید
متاسفانه بسیاری از افراد مهارت های زندگی را نمی آموزند و نمی توانند از عهده حل مسئله برآیند به همین در برخورد با مشکل، جدایی را انتخاب می کنند. در گذشته ازدواج ضرورت بیشتری داشت و طلاق نیز آنقدر قبیح بود که همه معتقد بودند باید با لباس سفید به خانه بخت رفت و با کفن سفید از خانه بیرون آمد اما امروزه نه ضرورت ازدواج آنقدر برای افراد قابل لمس است و نه طلاق آنقدر قبیح شمرده می شود.
وقتی طرفین مهارت حل مساله و مهارت روابط موثر را نداشته باشند و به بن بست بخورند به راحتی طلاق می گیرند. اگر می خواهید شروعی دوباره را تجربه کنید، مطمئن شوید که مهارت های ارتباطی و مهارت های لازم برای زندگی مشترک را فراگرفته اید. بی گدار به آب نزنید و تا زمانی که عامل اختلافات حل نشده، به پیوند دوباره فکر نکنید.مهم تر از همه این که گاهی لازم است برای یادگیری برخی مهارت ها با هم مطالعه کنید، با هم نزد مشاور بروید و با هم در دوره های آموزشی زندگی مشترک شرکت کنید. شاید هر دو یا یکی از شما کمی به مداخله روانپزشکی نیاز داشته باشد. اگر واقعا تصمیم به زندگی مشترک گرفته اید، این مداخلات را پذیرا باشید و بعد از طی دوره درمانی مجددا بررسی کنید که آیا امکان زندگی مشترک برای شما دو نفر وجود دارد یا نه.
برای چی برمی گردید؟
شاید باید این فکر را پیش از همه در ذهن تان مرور می کردید. اما ما می گوییم باید همواره به این سوال فکر کنید و پاسخی قاطع و محکم برای آن بیاورید. برای چی تصمیم دارید به زندگی ای که یک بار از هم پاشیده برگردید؟ اگر پاسختان فرار از تنهایی، عذاب وجدان و ترس از انگ اجتماع یا فشار اطرافیان است، بدانید که به احتمال زیاد، این تصمیم باز هم با شکست مواجه می شود. دلیل برگشتن شما باید بیش از هر چیز مربوط به اراده درونی هر دو نفرتان برای دادن یک شانس دوباره به خود و امتحان کردن مسیرهای جدید و نتیجه بخش تر باشد. در این بین معمولا دوست داشتن هم چاشنی کار است که اگر نباشد، باز هم زندگی شما می تواند با کشمکش و شکست همراه شود.