شرایط قانونی صیغه یا ازدواج موقت چیست ؟
نهاد ازدواج موقت از بدو تاسيس (صدر اسلام) تا کنون هميشه از مسائل شبهه برانگيز و مبهم بوده است. پس از انقلاب و به ويژه در دهه ی اخير٬ با توجه به ميزان بالاي جمعيت جوان کشور و دشواري شرايط ازدواج٬ و عوامل ديگر٬ ازدواج موقت بدل به يکي از مسائل مطرح جامعه شد.
مام صادق عليه السلام فرمود: هنگامي كه پيامبر صلي الله عليه و آله به معراج رفت، فرمود: جبرئيل نزد من آمده و گفت: اي محمد(ص) خداوند تبارك و تعالي مي فرمايد: من گناهان زناني كه از امت تو متعه شوند را بخشيدم. رسائل ج 14/ لئالي ج 3 / من لا يحضر ج 3.
در ماده ی ۱۰۷۵ قانون مدني٬ ازدواج موقت در قوانين ايران به رسميت شناخته شده است. شرايط و ارکان اساسي نکاح منقطع (ازدواج موقت) عبارت اند از شرايط صحت نکاح دائم به اضافه ي تعيين مدت مشخص و تعيين مهر معين براي زن. موانع ازدواج موقت نيز همان موانع نکاح دائم هستند.
در نکاح دائم عدم وجود مهر يا ذکر نشدن مهر جايز است٬ اما در نکاح منقطع٬ عدم وجود مهر موجب بطلان عقد مي شود. قانون بر وجود و مشخص بودن مهريه ي زن در ازدواج موقت تاکيد فراوان کرده و مطابق مواد ۱۰۹۵ تا ۱۰۹۸ قانون مدني ترتيباتي داده که مهريه ي زن در ازدواج موقت به هر ترتيب به وي تسليم شود. زن پس از جاري شدن عقد مالک مهر مي شود و اتفاقاتي چون فوت زن در زمان ازدواج٬ عدم نزديکي شوهر با وي تا اتمام مدت عقد و بخشيدن زمان عقد از طرف شوهر مهر را ساقط نمي کند.
در صورت عدم نزديکي در زمان ازدواج٬ شوهر موظف به پرداخت نصف مهر است. اما در صورت امتناع همسر از پرداخت مهر، درخواست الزام وی از دادگاه مشروط بر اثبات وجود نکاح منقطع خواهد بود. در مواردی که زوجین خود یا توسط عاقدین فاقد دفتر صیغه را جاری می کنند و مدرک کتبی معتبر بر آن نزد زوجه موجود نیست، این اثبات کاری دشوار است.
مطابق قانون در نکاح دختر باکره اعم از منقطع و دائم٬ اجازه ی پدر يا جد پدري لازم است. در صورت امتناع غيرموجه پدر از دادن اجازه٬ عدم حضور پدر در محل و غيرممکن بودن استيذان٬ دختر مي تواند با معرفي مرد مورد نظر و شرايط نکاح از دادگاه مدني خاص درخواست اجازه ي ازدواج کند. (مواد ۱۰۴۳ و ۱۰۴۴) سن نکاح براي دختر نيز همانند ازدواج دائم ۱۳ سال است. در حال حاضر بسیاری از دفاتر و روحانیون و عاقدان، به دستاویز فتاوی برخی مراجع تقلید، صیغه ی ازدواج موقت دختر بالغ را بدون اجازه ی پدر نیز جاری می کنند.
به تصريح ماده ی ۱۱۱۳ قانون مدني٬ «در عقد انقطاع زن حق نفقه ندارد مگر اينکه شرط شده باشد يا آنکه عقد مبني بر آن جاري شده باشد.» اما حتي در صورت شرط نفقه٬ ترک انفاق شوهر عمل مجرمانه نيست و زن تنها مي تواند از دادگاه الزام شوهر به دادن نفقه را درخواست کند.
مطابق ماده ۹۴۰ قانون مدني «زوجین که زوجیت آن ها دائمی بوده و ممنوع از ارث نباشند از یکدیگر ارث می برند.» لذا مفهوم ماده آن است که در نکاح منقطع٬ زوجين از هم ارث نمي برند.
فرزندان حاصل از ازدواج موقت٬ مشروط بر ثبت شدن قانوني و محضري ازدواج٬ حقوقي درست همانند فرزندان حاصل از ازدواج دائم دارند٬ يعني فرزندان مشروع پدر شناخته مي شوند٬ پدر موطف به دادن نفقه و نگه داري آنان است و از پدر ارث مي برند. اما مساله این جاست که با توجه به عدم ثبت محضری ازدواج موقت در اکثر موارد، جاری شدن صیغه ی آن توسط زوجین یا عاقدان گم نام و فاقد دفتر، اثبات نسب برای فرزند حاصل از ازدواج موقت بسیار مشکل و اکثرا غیرممکن خواهد بود. در حال حاضر به وفور شاهد بی شناسنامه ماندن این فرزندان یا تضییع حقوق آنان مانند ارث هستیم.
طلاق مخصوص نکاح دائم است و در ازدواج موقت وجود ندارد. (ماده ۱۱۳۹)
ازدواج موقت به فوت یکی از طرفین، فسخ نکاح٬ بذل مدت از طرف شوهر و انقضاي مدت معين شده منحل مي شود. فسخ نکاح مي تواند بر مبناي وجود عيوبي مشخص در زن يا مرد٬ يا عدم وجود صفتي که ضمن عقد شرط شده يا عقد بر آن واقع شده انجام گيرد. عيوبي نظير جنون٬ خصاء٬ عنن و عدم توانايي بر انجام عمل جنسي در مرد موجب حق فسخ براي زن خواهد بود. عيوب موجود در زن که حق فسخ براي مرد ايجاد مي کنند (چنان چه عيوب مزبور در حال عقد موجود بوده و پس از عقد ظاهر نشده باشند) نيز عبارت اند از قرن٬ برص٬ جذام٬ افضاء٬ زمين گيري٬ نابينايي از هردو چشم. چنان چه هريک از طرفين پيش از عقد به وجود عيب مزبور در طرف ديگر عالم باشد٬ حق فسخ نخواهد داشت.
شوهر مي تواند در هر زماني از ازدواج موقت٬ مدت باقي مانده را به زن ببخشد و عقد را منحل کند٬ چه زن به اين امر راضي باشد چه نباشد. هم چنين با انقضاي مدت تعيين شده ی ازدواج موقت عقد منحل مي شود. تنها راهي که به زن اختيار انحلال ازدواج موقت را مي دهد٬ شرط ضمن عقد يا وکالت نامه مبني بر داشتن حق بذل مدت از سوي شوهر است. این وضع، در کنار موقتی بودن ازدواج و عدم دقت و بررسی وضع و اخلاق و شهرت همسر (حداقل به اندازه ی نکاح دائم) زنان را در شرایط ناامنی قرار می دهد. چه بسا ممکن است زن پس از نکاح منقطع با سوءرفتار و آزار همسر مواجه شود، که در این صورت حتی نزد قانون نیز راه نجاتی ندارد.
وضعيت عده در ازدواج موقت با ازدواج دائم متفاوت است. مطابق ماده ی ۱۱۵۲ عده ي فسخ نکاح و بذل مدت و انقضاء آن در مورد نکاح منقطع در زن غير باردار دو طهر (دو عادت ماهانه) است مگر اینکه زن با اقتضای سن ، عادت زنانگی نبیند که در این صورت ۴۵ روز است . عده طلاق و فسخ نکاح و بذل مدت و انقضاء آن در مورد زن حامله٬ تا زمان وضع حمل است . زن يائسه و زني که با همسر خود نزديکي نداشته نيازي به نگاه داشتن عده ی انقضا يا بذل مدت و فسخ نکاح ندارد اما عده ی وفات٬ در همه ی موارد بايد رعايت شود.
مطابق ماده ی ۱۱۵۴ «عده وفات چه در دائم و چه در منقطع ٬ در هر حال چهار ماه و ده روز است مگر اینکه زن حامل باشد که در این صورت عده وفات تا موقع وضع حمل است مشروط بر اینکه فاصله بین فوت شوهر و وضع حمل از چهار ماه و ده روز بیشتر باشد و الا مدت عده همان چهار ماه و ده روز خواهد بود.