تاثیر رقص بر آلزایمر
رقص نوعی ورزش است که باعث تقویت روحیه و شادی می شود. تاثیر رقص بر آلزایمر هم یکی از ویژگی های خوب و تاثیر گذار این ورزش است.در این بخش از گهر با تاثیرات رقص در درمان و پیشگیری از آلزایمر مطلبی را مطالعه خواهید کرد.
تاثیر رقص بر آلزایمر
رقص چیست و چه تاثیری می تواند در بیماری آلزایمر داشته باشد ؟
رقص کنشی است انسانی بر مبنای حس و حرکت جهت ابراز حسی پرشور و فزاینده برای دنیای پیرامون که بیانکننده یک حالت، تجربه یا درک باشد. رقص میتواند در یک محیط اجرایی، روحانی یا اجتماعی اجرا شود.
با افزایش سن ما از اینکه آمادگی ذهنی و جسمی کاهش مییابد رنج میبریم که میتواند در شرایطی مانند آلزایمر بدتر شود. مطالعه جدیدی که در مجله Human Neuroscience منتشر شده است نشان میدهد که افراد سالمند که به طور منظم در فعالیتهای جسمانی شرکت میکنند میتوانند علائم پیری را تغییر دهند و رقص تاثیر عمیقی در کاهش آلزایمر دارد.
به گفته دکتر Kathrin Rehfeld ورزش تاثیر مثبت در کاهش یا حتی مقابله با کاهش ظرفیت ذهنی و فیزیکی مرتبط با سن دارد. در این مطالعه نشان داده شده است که دو نوع مختلف تمرین جسمانی (رقص و تمرین مقاومتی) هر دو زمینه مغز را که با کهولت سن کاهش مییابد، افزایش میدهد.
در مقایسه تنها رقصیدن بود که منجر به تغییرات قابل توجه رفتاری از نظر تعادل بهبود یافته شد. داوطلبان سالمند با میانگین سنی ۶۸ سال در این مطالعه استخدام شدند و یا دوره ۱۸ ماهه یادگیری رقص یا آموزش تمرینات استقامتی و انعطاف پذیری را گذراندند.
هر دو گروه گسترش ناحیه هیپوکامب مغز را نشان دادند. این مهم است زیرا این ناحیه میتواند در معرض زوال عقل باشد و تحت تاثیر بیماریهایی مانند آلزایمر قرار گیرد.
همچنین در حافظه و یادگیری و حفظ تعادل نقش کلیدی را بازی میکند. در حالی که تحقیقات قبلی نشان دادهاند که که تمرینات فیزیکی میتواند با زوال عقلی مبازه کند معلوم نیست که آیا یک نوع ورزش میتواند بهتر از دیگری باشد. برای ارزیابی این تمرینات، تمرینی که به داوطلبان داده شد، متفاوت بود.
تاثیر رقصیدن در درمان آلزایمر
دکتر Rehfeld می گوید : ما سعی کردیم سالمندان خود را در گروه رقص دائما در حال تغییر رویکرد رقص از ژانرهای مختلف (جاز، میدان، آمریکای لاتین و خط رقص) قرار دهیم. مراحل، شکل گیری، سرعت و ریتمها هر دو هفته یکبار تغییر مییابند تا آنها را در فرآیند یادگیری ثابت نگه دارند.
جنبه چالش برانگیز برای آنها این بود که روزهای مداوم تحت فشار زمان و بدون هیچ نشانهای از مربی به یاد بیاورند. به نظر میرسد این چالشهای اضافی برای نشان دادن تفاوت قابل توجه در تعادل شرکت کنندگان در گروه رقص است.
دکتر Rehfeld و همکارانش در این تحقیق به بررسی برنامههای تناسب اندام جدید که توانایی به حداکثر رساندن اثرات ضد پیری را در مغز دارند میپردازند. درحال حاضر ما یک سیستم جدید به نام جیمینگ (jamming و gymnastic) را ارزیابی میکنیم.
این سیستم مبتنی بر حس گر است که صداها (ملودی و ریتم) را براساس فعالیت بدنی تولید میکند که بیماران مبتلا به زوال عقل در هنگام گوش دادن به موسیقی به شدت واکنش نشان میدهند.
ما میخواهیم در یک مطالعه امکان پذیر جنبههای امیدوارکننده فعالیت بدنی و ساخت موسیقی فعال را در بیماران مبتلا به زوال عقل ترکیب کنیم.
دکتر Rehfeld با مشاورهای که میتواند ما را از جایمان بلند کند و با ضرب آهنگ مورد علاقه ما برقصاند نتیجه میگیرد. من معتقدم که همه میخواهیم تا زمانی که ممکن است زندگی مستقل و سالم داشته باشند.
فعالیت بدنی یکی از عوامل موثر بر سبک زندگی که میتواند به مقابله با چندین عامل خطرزا و کاهش سرعت زوال عقل کمک بکند. من فکر میکنم رقص یک ابزار قدرتمندی برای تنظیم چالشهای جدید برای بدن و ذهن به ویژه در سنین بالا است.
طبق تحقیقات جدید رقصیدن تا ۷۵% از زوال عقل و اختلالات مغز جلوگیری میکند.
گزارش سال ۲۰۱۲ سازمان بهداشت جهانی میگوید بیش از ۳۵۰ میلیون نفر از مردم جهان دچار انواعی از افسردگی هستند و این در حالیست که افسردگی گروه بزرگی از آنها به درمانهای دارویی جواب نمیدهد و شرایط بهداشت روانی آنها رو به وخامت بیشتری میرود.
یک گروه پژوهشی از دانشگاه جیواسکیلا در فنلاند در گزارشی که در نشریه روانشناسی پیشرو منتشر کردهاند به یافتههای خود در سودمندی “رقص درمانی یا Dance Movement Therapy ” که به اختصار به عنوان DMT شناخته میشود بعنوان یکی از روشهای قابل توجه در در درمان مبتلایان به افسردگی پرداختهاند.
پژوهشگران فنلاندی به شیوع افسردگی در این کشور و عامل ۴۰ درصد از کار افتادگی منجر به بازنشستگی زودرس شاغلان فنلاندی اشاره میکنند و میگویند رقص درمانی با ایجاد رابطه عمیق میان مبتلایان به افسردگی و جامعه پیرامون به آنها کمک میکند تا به درجات قابل توجهی بر عوارض افسردگی غلبه کنند.
رقص میتواند علائم پیری را در مغز تغییر دهد
گرچه رقص بعنوان یک هنر ریشههای تاریخی در بین ملتهای مختلف دارد اما رقص بعنوان شیوه درمانی در سال ۱۹۵۰ میلادی توسط ماریان چیس معرفی شد. چیس که در نوجوانی در اثر یک سانحه دچار درد کمر شده بود به توصیه پزشک معالجش حرکات بدنی را بعنوان راهی برای تقویت عضلات کمر خود دنبال کرد.
اما علاقمندی به رقص او را به مدرسه رقص دنیشوان در نیویورک و سپس برای کمک به بازپروری سربازان جنگ حهانی دوم در بیمارستانها کشاند.آنچه در مرکز توجه برنامههای درمانی ماریان چیس قرار داشت و اکنون بعنوان یک شیوه درمانی دنبال میشود بروز احساسات عمیق شخصی از طریق زبان بدن است.
چنین شکلی از توصیف شرایط روحی برای مبتلایان به افسردگی از این جنبه اهمیت مییابد که بیان ریشههای افسردگی بصورت نوشتاری در بسیاری موارد برای مبتلایان قابل ارائه نیست.
تهیه کنندگان گزارش در فنلاند میگویند مردم در این کشور بمرور زمان از فعالیتهایی نظیر ورزش و رقص دور شدهاند و اثرات مثبت تحرک جسمانی در آنها کاهش یافته است. از جمله دلایلی که برای کاهش فعالیتهای ورزشی و رقص به آن اشاره شده است تغییر سبک زندگی و افزایش استفاده روز افزون از خودروست.
گزارش میگوید مقایسه نسلهای مختلف فنلاندی نشان میدهند سالمندان این کشور که سبک زندگی پرتحرکتری داشتهاند نسبت به نسل فعلی سالمترند و همین کم تحرکی و ارتباط کم با افراد جامعه باعث شده تا افسردگی بطور گستردهای در میان فنلاندیها شیوع پیدا کند.
پژوهشگران فنلاندی در گزارش خود مینویسند نکته قابل توجه در آزمایشهای آنها این بوده که مبتلایان به افسردگی که به درمانهای دارویی متداول جواب نمیدادهاند وقتی در مدت سه ماه با دو جلسه برنامه رقص درمانی در هفته تحت معالجه قرار گرفتند به درجات بمراتب بهتری احساس سرخوشی و خروج از شرایط افسردگی را تجربه میکردند.