ما در این مقاله از سایت گهر قصد داریم در مورد بالا بردن احساس امنیت در بچه ها صحبت کنیم. از شما عزیزان دعوت می کنیم تا پایان این مقاله گهر را همراهی کنید.
شده بچه تون وقتی زمین خورده و زانوشون خراشیده شده گریون و با آغوش باز بیاد سمتتون؟ وقتی که بچه ها با پدر و مادرشون یا یکی از اعضای خانواده احساس امنیت کنند، به طور غیر ارادی اونها به فردی آرامش بخش براشون تبدیل می شن. بعضی از رفتارهای پدر و مادرها احساس امنیت رو القا می کنند در حالیکه سایر عکس العمل ها ممکنه این احساس رو از بین ببره.
دونستن عکس العمل های درست در موقعیت های خاص مقابل بچه ها یه جور مهارت محسوب میشه. در اینجا کارهایی رو که مطمئنا برای بالا بردن احساس امنیت در بچه ها بهتون کمک میکنه و اونها رو برای ایجاد یه رابطه سالم در طول زندگی آماده می کنه رو براتون ارائه کردم.
پاسخ به نیازهای آنها
پژوهش ها در “تئوری دلبستگی” نشون می ده که بچه ها آمادگی ایجاد احساس اعتماد و یا عدم اون در وجودشون رو بوسیله رفتارهای مراقبانشون قبل از رسیدن به یک سالگی رو دارا هستند. زمانی که بچه ها چیزی می خوان و گریه می کنند اگر واکنش خوبی از جانب شما ببینند، اون ها احساس امنیت می کنند و می فهمند که می تونند روی شما حساب کنند. اگر زمانی که اون ها نیاز برحقی داشته باشند ولی توسط شما نادیده گرفته بشند و یا تردشون بکنید، ممکنه اون ها نسبت به شما احساس امنیت نکنند بلکه شما رو فقط به چشم یک نیازمندی ببینند. این احساس ناامنی می تونه بر روابط اون ها در بزرگسالی تاثیر منفی بذاره.
بعضی از بچه ها ممکنه از این واقعیت که بزرگترها به نیازهای اون ها پاسخ می دند سوء استفاده کنند. اقتدار خودتون رو حفظ کنید، ولی اگر بچه ها واقعا به چیزی نیاز داشتند اون ها رو رد نکنید. هوشیار باشید، توجه شما به نیاز های فرزندانتون نشون دهنده اینه که اون ها برای شما در الویت قرار دارند.
نقاط قوت و ضعف فرزندانتون رو بشناسید
هیچ دو بچه ای شبیه هم نیستند. اگر شما بیش از یک فرزند دارید، ممکنه ببینید که یکی شاید شلوغ تر و سرکش تر باشه و برای آروم شدن نیاز به تذکر بیشتری داره، درحالیکه اون یکی خجالتیه و موقعی که در جمع قرار می گیره نیاز به تشویق بیشتری داره. به منظور درک چگونگی تعامل درست با اون ها به گونه ایی که براشون مفید باشه، شما نیاز دارید که بدونید چه چیز منحصر بفردی در مورد اون ها وجود داره.
تنها راه برای دونستن این مسئله، گذروندن زمان با اون هاست. برای آشنا شدن با عادت های اون ها شما نیاز دارید ببینید در موقعیت های خاص چه عکس العملی نشون می دند. در اینصورت شما بهتر و مجهز تر همراه با یه رویکرد از پیش تعیین شده، می تونید در مقابل خواسته هاشون عکس العمل نشون بدید و به اون ها کمک کنید.
اگر اون ها کار اشتباهی انجام می دند و یا رفتار منفی رو به طور مداوم تکرار می کنند، این رویکرد به معنای برخوردهای ویژه و یا توجه بیش از حد به بچه ها نیست. بلکه به این معناست که به اون ها اجازه بدیم متوجه بشند رفتارشون درست نیست و عواقبی خواهد داشت. اونچه که مهمه رویکرد و فهم شماست که راه های دریافت پیام از آنها ممکنه برای هر بچه متفاوت باشه.
تصور نکنید بچه ها می دونند راجع به اونها چه احساسی دارید
به اون ها بگید! اگرچه شما می دونید بچه هاتون رو دوست دارید و هر روز بهشون محبت می کنید، باز هم اغلب اون ها ارتباط برقرار نمی کنند. به طور منظم به اون ها بگید دوستشون دارید. اجازه بدید بفهمند که شما مراقبشونید. از اون ها در مورد کاری که انجام می دند بپرسید یا اینکه چه مشکلی دارند، بذارید بفهمند شما از اون ها حمایت می کنید.
بر همین اساس، با فرزندانتون تو خونه تعامل داشته باشبد و به اون ها مسئولیت انجام کاری رو واگذار کنید. به اون ها بگید که چقدر قدر دان کمک هاشون هستید. علاوه بر این مسئولیت پذیری رو بهشون آموزش بدید، این می تونه بهشون یاد بده که در مقابل دیگران هم قدرشناس باشند. مطالعات نشون می ده کسانی که شکرگذار هستن به طور کلی مهربان تر، دلسوز تر و در کمک به دیگران همیشه پیش قدم اند.
بچه با سرمشق از دیگران یاد می گیرند. پس سعی کنید از همون اول بهترین فرد برای اون ها باشید. خودتون رو در اختیارشون قرار بدید، پس شانس بهتری برای رشد کردن خواهند داشت تا در آینده مراقب بزرگترها و پدر و مادرهاشون بشند.