آنارشیست کیست و آنارشیسم چیست ؟

آیا می دانید آنارشیست کیست و آنارشیسم چیست ؟ آنارشیسم یکی جنبش سیاسی است. برای کسب اطلاعات بیشتر در این مورد این بخش گهر را مطالعه نمایید.

آنارشیست کیست و آنارشیسم چیست ؟

آنارشیست کیست و آنارشیسم چیست ؟

تعریف آنارشیسم

جنبش سیاسی و نظریه ای که هوادار برافتادن هر گونه دولت و نشستن انجمنهای آزاد و همیاری داوطلبانه ی افراد و گروهها به جای هر شکلی از دولت است …

آنارشیستها بر خلاف آنچه معروف است ، آشوبخواه یا هرج و مرج طلب نیستند و جامعه ی بی سامان نمی خواهند ، بلکه به نظامی می اندیشند که بر اثر همکاری آزادانه پدید آمده باشد، زیرا آنارشیستها انسان را بذات اجتماعی می انگارند .

بسیاری از اندیشمندان مارکسیست و کمونیست ، معتقدند که اندیشه شان وامدار اندیشه های آنارشیستی است .

بعضی آنارشیسم را آزادی بی حد و حصر تعریف می کنند .

اما تحت هر تعریفی ، آنارشیسم هرگز آشوبگری یا هرج و مرج را طلب نمی کند. یک آنارشیست معتقد است در صورتی که آزادی فردی از او گرفته نشود ، اختلالی در اندیشه و رفتار او پدید نخواهد آمد که او را وادار به آزار، محدود کردن دیگران و زیر پا گذاشتن حقوق انسان کند.                    یک آنارشیست ، به خاطر آزادی ای که نصیب اش شده ، حاضر نیست آزادی دیگری را زیر سوال ببرد.

اما یک آنارشیست هیچ وقت نمی گوید: چون من با دولت و قانون مخالفم، مثلا باید از چراغ قرمز عبور کنم و یک عابر را زیر بگیرم تا قانون را زیر پا گذاشته باشم .

آنارشیست با قانون مخالف است ، چون آن را عامل ایجاد محدودیت برای انسان می داند . او قانون را بازوی قدرت سرکوبگر می داند . پس چطور می تواند خودش با رفتارش، آزادی و ارزش انسان دیگری را زیر سوال ببرد؟!

آنارشیسم

اقتدارگریزی، سروری‌ستیزی یا آنارشیسم، برخلاف باور عمومی، خواهان «هرج و مرج» و جامعهٔ «بدون نظم» نیست، بلکه همکاری داوطلبانه را درست می‌داند که بهترین شکل آن ایجاد گروه‌های خودمختار است. طبق این عقیده، نظام اقتصادی نیز در جامعه‌ای آزاد و بدون اجبارِ یک قدرتِ سازمان‌یافته بهتر خواهد شد و گروه‌های داوطلب می‌توانند بهتر از دولت‌های کنونی از پس وظایف آن برآیند. آنارشیست‌ها به طور کلی با حاکمیت هرگونه دولت مخالفند و دموکراسی را نیز استبداد اکثریت می‌دانند (که معایبش کمتر از استبداد سلطنتی است).

آنارشیسم شامل مخالفت با اقتدار یا هر گونه سازمان با ساختارهای طبقاتی در هر رابطه انسانی است و به سیستم دولت محدود نمی‌شود و به عنوان یک تئوری بی‌تعصب، آنارشیسم تساوی در بسیاری از جریان‌های فکری را خواهان است. آنارشیسم یک تئوری جهان بینی خاص ارائه نمی‌دهد و مانند دیگر نظریه‌ها در حال تغییر است. آنارشیسم خود زیر نحله‌های پرشماری دارد، که جز در یکی دو اصل بنیادین شباهت چندانی با هم ندارند. مکاتب فکری آنارشیسم می‌تواند اساساً متفاوت باشد، به طور مثال آنارشیسم هر چیزی از فردگرایی مطلق تا جمع‌گرایی کامل را حمایت می‌کند. آنارشیسم معمولاً به عنوان ایدئولوژی چپ رادیکال در نظر گرفته می‌شود و بیشتر اقتصاد آنارشیستی و فلسفه حقوق آنارشیستی از تفاسیر ضد استبدادی کمونیسم، اقتصاد مشارکتی، سندیکالیسم و همکاری متقابل تأثیر گرفته است.

اصطلاح آنارشیسم متشکل شده از کلمه آنارشی و پسوند ایسم است. آنارشی مشتق از واژه یونانی anarkos به معنای بدون کسی که قانون تعیین کند و Anarchia به معنای عدم حکومت است. اولین استفاده شناخته شده از کلمه آنارشیسم در سال ۱۵۳۹ میلادی بود. بسیاری از انقلابیون در اوایل قرن نوزدهم اصول آنارشیستی نسل جدید را داشتند مانند ویلیام گادوین و ویلهلم وایتلینگ اما آنها از واژه آنارشیستم یا آنارشیست در توضیح عقاید خود استفاده نکردند. پیر ژوزف پرودون اولین فیلسوف سیاسی ای بود که خود را آنارشیست نامید. این تولد رسمی آنارشیسم در اواسط قرن نوردهم در فرانسه بود.[طرفداری از آزادی فردی گاه به معادلی برای آنارشیسم استفاده می‌شد. و تقریباً منحصراً در سال ۱۹۵۰ میلادی در آمریکا مورد استفاده قرار گرفت.

از اندیشمندان برجستهٔ آنارشیست دیگر می‌توان از ماکس اشتیرنر، لئو تولستوی، میخائیل باکونین، پطر کروپوتکین، الیزه رکلوز، ماری بوخین، اما گلدمن، نوام چامسکی، هربرت رید، هوارد زین و اخیراً متفکران آزادی‌طلب و محافظه‌کاری با گرایش آنارشیستی مانند هانس هرمان هوپ و موری روثبارد نام برد.

آنارشیست‌ها در فلسفهٔ «بگذار انجام دهند» (Laissez faire) با هم اشتراک نظر دارند؛ اما در تئوری به دسته‌های آنارشیسم تحول‌خواه، آنارشیسم کمونیست، و آنارشیسم فردگرا (فردگرا) تقسیم می‌شوند.

برای مثال پرودون یک آنارشیست فردگرا بود و آنارشیسم به شکل یک جنبش اجتماعی با کتاب «مالکیت چیست» او آغاز شد. پرودون با مالکیت مخالف نبود بلکه نحوه اکتساب و بهره‌برداری از آن را نیازمند اصلاح می‌دانست.

آنارشیسم از نظر روش‌های اجرایی به دو دسته آنارشیسم انقلابی و آنارشیسم مسالمت‌جو تقسیم می‌شود. آنارشیست‌های رادیکال (انقلابی) طرفدار ترور، اعتصاب و برانداختن ناگهانی تشکیلات دولت هستند. در سده ۱۹ آنها سیاست‌مداران و پادشاهان بسیاری را ترور کردند. آنارشیست‌های مسالمت‌جو مانند لئو تولستوی، طرفدار عدم خشونت هستند. آنارشیست‌های ایرانی بیشتر از آنارشیست‌های چپ و رادیکال به شمار می‌آیند و با این که از «آنارشیست‌های مسالمت‌جو» نبوده و در روش‌های اجرایی از هیچ تلاشی برای اعتصاب همگانی، نابود کردن تجهیزات پلیس و از کار انداختن ماشین سرکوب (دولت) روی گردان نیستند، برخلاف بسیاری از آنارکوکمونیست‌های رادیکال، به هیچ روی شیوه‌هایی مانند «ترور» و «کشتار» را برنمی‌تابند و با شناسنامه آنارشیسم ایرانی مبارزه می‌کنند.

اشتراک گذاری:
دیگران چه می‌خوانند
ارسال دیدگاه