چشم زخم یا چشم زدن واقعیت دارد؟

تاريخ : 31 شهریور

اطلاعات و نکات مفیدی در مورد چشم زخم یا چشم زدن را در ادامه عنوان می کنیم.

چشم زخم یا چشم زدن واقعیت دارد؟, پورتال خبری فرهنگی گهر

چشم زخم گونه‌ای از بدخواهی است به گونه‌ای که در بسیاری از فرهنگ‌ها این عقیده وجود دارد که فرد شور چشم می‌تواند عامل بدشانسی یا صدمه به دیگرانی که با مورد نفرت یا دشمن‌ی اویند گردد. این عمل چشم زدن یا نظر زدن نامیده می‌شود و در مقابله با آن طلسمهایی ابداع شده است که نظرقربانی خوانده می‌شوند. این اصطلاح اشاره بر این دارد که صدمات و بداقبالی‌های وارده از طریق نگاه دشمنانه یا بدخواهانه به دیگران وارد می‌گردد.

چنین عقیده‌ای بسیاری از فرهنگ‌ها را بر آن داشته تا به دنبال اقدامات پیشگیرانه در برابر آن باشند. گرچه این عقیده به گونه‌های مختلف در سراسر جهان (اروپا، آسیا، آفریقا و آمریکا) پراکنده است اما اصل این موضوع و شدت اهمیت آن در فرهنگ‌های مختلف، تفاوت بسیار با هم دارند و بیشترین تاثیرپذیری از آن در خاور میانه وجود دارد به گونه‌ای که گردن‌آویزها و لوازم زینتی منزل که در جلوگیری از چشم زخم کاربرد دارد یکی از سوغات و یادگاری‌هایی است که گردشگران از کشورهای ترکیه، ایران و افغانستان با خود همراه می‌کنند.

در دین اسلام

در قرآن اشاره مستقیمی به چشم زخم وجود ندارد اما برخی آیات از جمله آیه و ان یکاد را برخی مفسران به این قضیه مربوط می‌دانند و برخی دیگر نیز آن را به چشم زخم کاملاً بی‌ارتباط می‌دانند. اما در احادیث این موضوع به صراحت بیان شده است از جمله حدیث مشهوری از پیامبر اسلام می‌گوید: «چشم زخم واقعیت دارد و مرد را در قبر و شتر را در دیگ قرار می‌دهد.»(بحارالانوار، ج ۶۳، ص ۲۶)

با این وجود برخی اعتقادات در این مورد از نظر اسلام در زمره خرافات قرار دارد از جمله ارتباط داشتن این نیروی مخرب با حسادت در هیچ کجا مورد اشاره قرار نگرفته و نیز راه مقابله با آن تنها دعا کردن دانسته شده است (یاد خداوند، گفتن «تبارک اللّه احسن الخالقین»، «امنتُ باللّه و صلی اللّه علی محمد و آله» قرائت سوره «ناس» و «فلق» و «آیةالکرسی» در ورقه‌ای و به همراه داشتن آن، سه مرتبه ذکر «ماشااللّه لاحول ولا قوة الا باللّه العلی العظیم») و بنابراین سایر اعمالی که برای این منظور انجام می‌شود (مثل شکستن تخم مرغ یا زدن به تخته) از نظر اسلام خرافی است.

همچنین اعتقاد به چشم زخم همواره بر آن است که تنها برخی افراد استثنایی (مثلاً در هر شهر یکی دو نفر) دارای چنین خاصیتی هستند و می‌توانند دیگران را چشم بزنند، اما گسترش چنین اعتقادی به تمام افراد، زمینه ی بدبینی شهروندان به یکدیگر را فراهم می‌کند.

بررسی آیات و روایاتی كه به مسأله چشم زخم اشاره دارند

چنانكه می‌دانیم معروفترین آیه‌ای كه در آن به چشم و آثار مخرب آن اشاره شده‌است آیه ۵۱ سوره مباركه قلم است كه خداوند در این آیه خطاب به رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله چنین می‌فرماید: وَ إِنْ یَكادُ الَّذینَ كَفَرُوا لَیُزْلِقُونَكَ‏ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ؛

و آنان كه كافر شدند، چون قرآن را شنیدند چیزى نمانده بود كه تو را چشم بزنند، و مى‏گفتند: «او واقعاً دیوانه‏اى است.»

در تفسیر این آیه شریفه نظرات گوناگونی از سوی مفسران ارائه شده است؛

چنانكه می‌دانیم معروفترین آیه‌ای كه در آن به چشم و آثار مخرب آن اشاره شده‌است آیه ۵۱ سوره مباركه قلم است كه خداوند در این آیه خطاب به رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله چنین می‌فرماید: وَ إِنْ یَكادُ الَّذینَ كَفَرُوا لَیُزْلِقُونَكَ‏ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ؛

و آنان كه كافر شدند، چون قرآن را شنیدند چیزى نمانده بود كه تو را چشم بزنند، و مى‏گفتند: «او واقعاً دیوانه‏اى است.»

در تفسیر این آیه شریفه نظرات گوناگونی از سوی مفسران ارائه شده است؛

از جمله صاحب تفسیر نمونه چنین می نویسد:

۱ – بسیارى از مفسران گفته‌اند: منظور این است كه دشمنان به هنگامى كه آیات با عظمت قرآن را از تو مى‌شنوند، به قدرى خشمگین و ناراحت مى‌شوند، و با عداوت به تو نگاه مى‌كنند كه گوئى مى‌خواهند تو را با چشمهاى خود بر زمین افكنند و نابود كنند! و در توضیح این معنى جمعى افزوده‌اند كه آنها مى‌خواهند از طریق چشم زدن كه بسیارى از مردم به آن عقیده دارند و مى‌گویند در بعضى از چشمها اثر مرموزى نهفته‌است كه با یك نگاه مخصوص ممكن است طرف را بیمار یا هلاك كند، تو را از بین ببرند.

۲- بـعـضـى دیـگـر گـفـتـه‌انـد كـه ایـن، كـنـایـه از نـگـاهـهـاى بـسـیـار غـضـب‌آلود اسـت مـثـل ایـنـكـه مـى‌گـوئیم فلانكس آن‌چنان بد به من نگاه كرد كه گوئى مى‌خواست مرا با نگاهش بخورد یا بكشد!

۳- تـفسیر دیگرى براى این آیه به نظر مى‌رسد كه شاید از تفسیرهاى بالا نزدیكتر باشد و آن اینكه قرآن مى‌خواهد تضاد عجیبى را كه در میان گفته‌هاى دشمنان اسلام وجود داشت با این بیان ظاهر سازد و آن اینكه : آنها وقتى آیات قرآن را مى‌شنوند آنقدر مجذوب مى‌شوند و در برابر آن اعجاب مى‌كنند كه مى‌خواهند تو را چشم بزنند (زیرا چشم زدن مـعـمـولا در بـرابـر امـورى اسـت كـه بـسـیـار اعـجـاب انـگـیـز مـى‌بـاشـد) امـا در عـیـن حال مى‌گویند: تو دیوانه‌اى ، و این راستى شگفت‌آور است ، دیوانه و مجنون كجا و این آیات اعجاب‌انگیز جذاب و پرنفوذ كجا؟. این سبك مغزان نمى‌دانند چه مى‌گویند و چه نسبتهاى ضد و نقیضى به تو مى‌دهند؟

علامه طباطبایی نیز در تفسیر شریف المیزان فی تقسیر القرآن در شرح این بخش از آیه می‌فرمایند:

كـلمـه (زلق ) بـه مـعـنـاى زلل و لغـزش اسـت ، و (ازلاق ) بـه (مـعـنـاى ازلال ، یعنى صرع است ، و كنایه است از كـشـتـن و هـلاك كـردن. و مـعناى آیه این است كه : محققا آنها كه كافر شدند وقتى قرآن را شنیدند نزدیك بود با چشم‌هاى خود تو را به زمین بیندازند، یعنى با چشم‌زخم خود تو را بكشند. و مـراد از ایـن (ازلاق بـه ابصار) – به طورى كه همه مفسرین گفته‌اند – چشم زدن اسـت ، كـه خود نوعى از تاثیرات نفسانى است و دلیلى عقلى بر نفى آن نداریم ، بلكه حـوادثـى دیـده‌ شده كه با چشم زدن منطبق هست، و روایاتى هم بر طبق آن وارد شده ، و با این حال علت ندارد كه ما آن را انكار نموده بگوییم یك عقیده خرافى است . علامه در ادامه و در یك بحث روایی به دو حدیث از رسول خدا صلی الله علیه و آله در این‌باره استناد می‌كنند و می‌فرمایند:

در الدرالمـنـثـور اسـت كـه بـخـارى از ابـن عـبـاس روایـت كـرده كـه گـفـت: رسـول خـدا صـلى اللّه عـلیـه و آله وسـلم  در تـفـسـیـر آیـه و ان یكاد الذین كفروا فرمود: مسأله چشم زخم حق است و در هـمـان كـتـاب اسـت كـه ابونعیم در كتاب الحلیه از جابر روایت كرده كه گفت : رسـول خـدا صـلى اللّه عـلیه و آله وسلم فرمود چشم زخم ، مرد سالم را در قبر و شتر سالم را در دیگ قرار مى‌دهد.

اما در باب اینكه آیا چشم زخم حقیقت دارد یا نه برخی صاحب نظران و مفسران چنین گفته‌اند:

بـسیارى از مردم معتقدند در بعضى از چشمها اثر مخصوصى است كه وقتى از روى اعجاب به چیزى بنگرند ممكن است آن را از بین ببرد، یا درهم بشكند، و اگر انسان است بیمار یا دیوانه كند.

ایـن مسأله از نظر عقلى امر محالى نیست ، چه اینكه بسیارى از دانشمندان امروز معتقدند در بـعـضـى از چشم‌ها نـیروى مغناطیسى خاصى نهفته شده كه كارائى زیادى دارد، حتى با تـمـریـن و مـمـارسـت مـى‌تـوان آن را پـرورش داد، خـواب مـغـنـاطـیسى از طریق همین نیروى مغناطیسى چشم‌ها است .

در دنـیـائى كـه اشعه لیزر كه شعاعى است نامرئى مى‌تواند كارى كند كه ازبسیاری سلاح ها ساخته نیست پذیرش وجود نیروئى در بعضى از چشم‌ها كه از طریق امواج مخصوص در طرف مقابل اثر بگذارد چیز عجیبى نخواهد بود.

بـسـیـارى نقل مى‌كنند كه با چشم خود افرادى را دیده‌اند كه داراى این نیروى مرموز چشم بوده‌اند، و افراد یا حیوانات یا اشیائى را از طریق چشم‌زدن از كار انداخته‌اند.

لذا نـه تـنـهـا نـبـایـد اصـرارى در انـكـار ایـن امـور داشـت بلكه بـایـد امكان وجود آن را از نظر عقل و علم پذیرفت.

در روایـات اسلامى نیز تعبیرات مختلفى دیده مى‌شود كه وجود چنین امرى را اجمالاً تایید مى‌كند.

در حدیثی آمده است كه امیر‌مۆمنان علیه السلام فرمود: پیامبر براى امام حسن و امـام حـسـیـن علیهم السلام رقـیـه گـرفت، و این دعا را خواند: اعیذكما بكلمات التامة و اسماء الله الحـسـنـى كـلهـا عـامـة ، مـن شـر السـامـة و الهـامـة، و مـن شـر كـل عـیـن لامـة ، و مـن شر حاسد اذا حسد: شما را به تمام كلمات و اسماء حسناى خداوند از شـر مـرگ و حـیـوانـات مـوذى، و هر چشم بد، و حسود، آنگاه كه حسد ورزد مى‌سپارم ، سپس پـیـامـبـر صـلى الله عـلیـه و آله و سـلم نگاهى به ما كرد و فرمود: این‌چنین حضرت ابراهیم براى اسماعیل و اسحاق تعویذ نمود.

در نـهـج‌البـلاغـه نـیـز آمـده اسـت: العـیـن حـق و الرقـى حـق : چـشـم زخـم حـق اسـت و توسل به دعا براى دفع آن نیز حق است.

ایـن نـیـز لازم بـه یـادآورى اسـت كـه قـبـول تـأثـیـر چـشـم‌زخـم بـه طـور اجـمـال بـه ایـن مـعـنـى نـیـسـت كـه بـه كـارهـاى خـرافـى و اعـمـال عوامانه در اینگونه موارد پناه برده شود كه هم بر خلاف دستورات شرع است ، و هـم سـبـب شـك و تـردیـد افـراد نـاآگـاه در اصـل مـوضوع است، همانگونه كه آلوده شدن بسیارى از حقایق با خرافات این تأثیر نامطلوب را در اذهان گذارده‌است.

و در انتها تذكر نكته‌ای كه شهید مرتضی مطهری در این‌باره بیان كرده‌اند خالی از لطف نیست. ایشان در كتاب آشنایی با قرآن چنین می‌نویسند:

چشم‌زخم، اگر هم حقیقت باشد، به این معنای رایج امروز در میان ما ـ بالاخص در میان طبقه نسوان که فکر می‌کنند همه مردم، چشمشان شور است ـ‌قطعاً نیست، همان کفار جاهلیت هم به چنین چیزی قایل نبودند، بلکه معتقد بوند که یک نفر وجود دارد و احیاناً در یک شهر، ممکن است یک نفر یا دو نفر وجود داشته باشند که چنین خاصیتی در نگاه و نظر آن‌ها باشد، پس قطعاً به این شکل که همه مردم دارای چشم شور هستند و همه مردم به اصطلاح، نظر می‌کنند، نیست.

آخرين هاي اين بخش
ديگران چه مي خوانند
دیدگاه ها
برای ارسال دیدگاه مرتبط با این مطلب کلیک کنید

گـهـر در شبکه هاي اجتماعي