حسن روحانی پس از بازگشت از سفر نیویورک در فرودگاه مهرآباد تهران در محوطه بیرونی پاویون ریاست جمهوری با استقبال جمعی از جوانان حامی مواضع هیات ایرانی در نیویورک مواجه شد که برای ورود او حلقه انسانی تشکیل دادند و گوسفند قربانی کردند.
رئیس جمهور در پاسخ به ابراز احساسات و شعار های حامیان خود با تکان دادن دست و از پنجره باز خودرو از آنان تشکر کرد که هوادارن به شعار روحانی روحانی تشکر تشکر و صل علی محمد بوی بهشتی آمد از اوحمایت کردند .
اما در این میان به طور طبیعی مخالفانی نیز در فرودگاه مهرآباد حضور داشتند و شعار مرگ بر آمریکا سر میدادند تا اینکه یکی از همین مخالفان اقدام به پرتاب کفش خود به سمت ماشین دکتر روحانی رئیس جمهور کشورمان میکند. شاید بگوئید تا اینجا هم طبیعی است اما واقعا پرتاب کفش در کشوری که ادعای تمدن و فرهنگ را همیشه با خود به همراه دارد، (حال به هر دلیلی) چه معنایی میتواند داشته باشد؟
یکی از دستاوردهای کوچک سفر اخیر رئیس جمهور ایران به نیویورک بازگشت جام سیمین شیردال به ایران بود، جامی که فقط یه هدیه یا یک شی 2700 ساله نبود، بلکه نشانهای از فرهنگ و تمدنی بود که مردمان این کشور از آن زمان تا به حال ادامه داشته است. اما پرتاب کردن کفش چه ربطی به این مردمان میتواند داشته باشد، جای هزاران سوال مختلف است.
پرتاب کفش به سمت رئیس جمهوری مردمی که امید، اعتدال و انسجام را بار دیگر به کشور بازگردانده است چه معنایی جز بیفکری و بی فرهنگی دارد؟ واقعا مشکلات این جامعه با پرتاب کفش و حرفهای احساسی حل میشود؟ یکی از اصول سیاست منطقی بودن و پرهیز از احساساتی شدن در هر موقعیت و موردی است، اتفاقی که در سالهای اخیر کمتر دیدیم و همین حرفهای پراحساس و عوامگرایانه (جدای از مثبت یا منفی بودن حرفها) مشکلات کوچک و بزرگ زیادی را برای کشور به بار آورد.
مخالف اصولگرایان با حرفها و خط مشی آقای روحانی چیزی کاملا پیش بینی شده بود و هست اما پرسش اینجاست که همین دانشجویان بسیجی چرا به جای پرتاب کفش دست به قلم نمیشوند و نمینویسند؟ تریبونها زیادی برای گفتن حرفهای این دانشجویان وجود دارد، پس چرا حرکتهایی دور از شان یک ایرانی؟
فرهنگ ایرانی و اسلامی همیشه سرآمد و نمونه بوده است پس چطور میشود که با چنین حرکاتی آن را خدشه دار میکنیم. حال فارغ از اینکه چه کسی کفش خود را به سمت اقای روحانی پرتاب کرده است، باید کوشید تا فرهنگ گفتگو را در کشور غالب کنیم و به جای پرخاش و دعواهای سیاسی موقعیت حال حاضرمان را از نگاهی بالاتر ببینیم، نگاهی فراتر از یک حزب و گروه، نگاهی کمی با فاصله از خودمان. پرتاب کفش؟ خیر در شان ما نیست!
گردآوری : گروه فرهنگ و هنر گهر
متاسفانه چنین افراد بی فرهنگی در اطراف ما کم نیستند
وقتی نمایندگان مجلس به یک مقام کشوری
که باعث تحول عظیم کشورمان شده
بی احترامی و توهین می کنند
دیگر چه انتظاری از عوام می توان داشت