نمي دانم چرا مي‌خواستند من را را با دایی درگير كنند

گلزن تیم پرسپولیس در بازی ذوب آهن گفت: «مسلمان و علي‌عسگري دو پاس طلايي به من دادند كه نمي‌توانستم ساده از آنها بگذرم.»

نمي دانم چرا مي‌خواستند من را را با دایی درگير كنند

پشيماني بزرگي در راه بود. همه چيز به يك سراب مي‌ماند. پرسپوليس راه زيادي را رفته و خودش را به خاطر محمدرضا خلعتبري بدهكار كرده بود. بدهكار به عجمان و حتي به قانون!

ستاره خريد اما تاريكي‌اش درمان نشد. اين خلعتبري قرمزپوش شد و پرسپوليس در عين اميدواري، نااميد! انگار كه فريب خورده باشد. فقط جايي براي پشيماني نداشت. چه خوب اما زود به بازي با ذوب‌آهن رسيديم. بازي عجيبي كه همه چيز را عوض كرد.

پرسپوليس به خوبي بازي تبريز نبود اما محمدرضا خلعتبري ستاره شد. با دو گلي كه شايد از عهده هر كسي برنمي‌آمد. دو گل، يكي از يكي زيباتر كه خلعتبري درباره‌شان مي‌گويد: «چطور مي‌توانستم از آن دو پاس طلايي بگذرم؟»

* از برد پرسپوليس شروع كنيم يا گل‌هايي كه تو زدي؟

– قطعا برد تيم خيلي مهم‌تر بود. بايد مي‌برديم. بعد از آن بدشانسي كه 3 امتياز بازي تبريز را از ما گرفت همه مصمم بوديم كه دوباره به بالاي جدول برگرديم. الان ديگر هيچ تيمي جاي خطا و اشتباه ندارد.

* اشتباه كه زياد داشتيد و حتي مي‌شود گفت ذوب‌آهن خيلي منسجم‌تر و متعادل‌تر بازي كرد!

– خب ما با تيمي بازي مي‌كرديم كه واقعا بازيكنان و مربي خوبي دارد. آنها همه تيم‌ها را اذيت كرده‌اند. ما را هم اذيت كردند و برايم عجيب است كه چرا نتيجه نمي‌گيرند. آنها در تهران هم ما را اذيت كردند اما در اين بازي ما چون نمي‌خواستيم حتي يك امتياز را از دست بدهيم، بعد از خوردن گل دوباره به بازي برگشتيم.

* با اين حال فكر مي‌كني سه امتياز حق پرسپوليس بود؟

– صددرصد. خيلي تلاش كرديم و بايد اين سه امتياز را مي‌گرفتيم. ذوب‌آهن خوب بود ولي ما هم در روزي كه خوب بازي كرديم، به چيزي كه حقمان بود، رسيديم.

* البته اگر تو آنقدر سرحال نبودي و آنطور گل نمي‌زدي شايد پرسپوليس هم نمي‌برد!

– فوتبال همين است ديگر. اگر من گل زدم حاصل زحمات همه بچه‌ها بود. اگر من هم گل نمي‌زدم، حتما بقيه بچه‌ها مي‌زدند. مسلمان و علي‌عسگري دو پاس طلايي به من دادند كه نمي‌توانستم ساده از آنها بگذرم. گل اول بيشتر به خودم چسبيد و فكر مي‌كنم عالي بود. البته من زحمات بچه‌ها را تكميل كردم ولي چيزي كه خيلي خوشحالم كرد، اين نبودچه بود؟

– خوشحالي هواداراني كه در آن سرماي عجيب به ورزشگاه آمده بودند. هيچ جوره نمي‌توانستم قبول كنم كه اين هواداران دست خالي ورزشگاه را ترك كنند. به همين دليل من گلم را به تك‌تك هواداراني تقديم مي‌كنم كه جمعه روي سكوهاي آزادي با دل و جان پرسپوليس را تشويق كردند و ما را تنها نگذاشتند. مبارك‌شان باشد. هر دو گلم را با تمام وجود به آنها تقديم مي‌كنم و اميدوارم باز هم بتوانم برايشان گل بزنم. قولي نمي‌دهم ولي مطمئن باشيد از اين به بعد حرف‌هاي زيادي براي گفتن دارم.

* صادقيان مي‌گفت قبل از بازي به تو گفته كه گل مي‌زني.

– همينطور است. پيام مي‌گفت تو گل مي‌زني و پاسش را هم من مي‌دهم. من خيلي منتظر پاس او ماندم ولي خيلي خوش قول نبود.

* شادي‌هايت بعد از گل هم عجيب بود؛ انگار مي‌خواستي چيزي را ثابت كني يا با كسي تسويه حساب كني!

– نه بابا چه تسويه حسابي؟ فقط خوشحال بودم كه گل زدم.

* يعني بي‌دليل رفتي سمت دايي و آنطور شادي كردي؟

– رفتنم سمت دايي براي تشكر بود كه به شايعه‌ها توجه نكرد. گفته بودند من از اينكه تعويض مي‌شوم ناراحتم ولي به دايي گفتم كه اين حرف‌ها را من نزده‌ام. نمي‌دانم چرا مي‌خواستند ما را با هم درگير كنند اما من همه چيز را به دايي گفتم و او هم پذيرفت. براي همين بعد از گل به سمت دايي رفتم تا از او و اعتمادش تشكر كنم.

* در خصوص گروه ایران در جام جهانی نظرت چیست؟

– كار بسيار سختي در پيش داريم. هر تيمي كه وارد جام جهاني مي‌شود بايد منتظر بازي‌هاي بزرگ باشد. آرژانتين تيمي است كه نياز به تعريف و تمجيد من ندارد. همه بازيكنان اين تيم از بهترين‌ها هستند ولي ما هم بايد هر چه داريم، در جام جهاني به نمايش بگذاريم. كارمان بسيار سخت است ولي مي‌خواهيم با تمام وجود بجنگيم تا به مرحله بعد برويم. بازي مقابل مسي و خيلي از بزرگان آرژانتين هم براي ما يك فرصت خوب است و اگر به دنبال بازي‌هاي بزرگ و يك تدارك خوب باشيم، خدا را چه ديديد شايد از بازي با آنها روسفيد بيرون بياييم. از طرف ديگر نيجريه و بوسني هم تيم‌هاي خوبي هستند و از الان ديگر بايد به دنبال تداركات خوب باشيم و حتي نبايد يك روز را هم ساده از دست بدهيم.

منبع:عرش نیوز

اشتراک گذاری:
دیگران چه می‌خوانند
ارسال دیدگاه