نامه یک خبرنگار جنجالی به وزیر بهداشت درباره کاندوم

جناب آقای وزیر بهداشت جدید

نامه یک خبرنگار جنجالی به وزیر بهداشت درباره کاندوم

در این کشور رسم است که همه وزرا همان روز نخست که پست را تحویل می‌گیرند، می‌گویند: «ویرانه‌ای را تحویل گرفتیم!» اما شما نمی‌توانید این را بگویید، چون وزارت بهداشت ویرانه نیست. قشنگ صاف شده و هیچی از آن نمانده.

شاید باور کردن این موضوع برای شما دشوار باشد، اما می‌توانید از مدیریت فروشگاه‌ها بپرسید تا مطمئن شوید. گروهی از مردم ایران کاندوم را یواشکی داخل جیب‌شان می‌گذارند و پول آن را نمی‌پردازند و بیرون می‌روند. این به قدرت خرید آنها و قیمت این کالا ارتباطی ندارد. بخشی از جامعه خجالت می‌کشد بسته‌های کاندوم را روی نوار نقاله صندوق فروشگاه بگذارد و این موضوع تا حدی برایش آزاردهنده است که به سرقت آن تن می‌دهد و مبلغ کالا را همان‌جا داخل صندوق صدقات می‌اندازد تا شاید گناهی مرتکب نشده باشد. علت این است که تبلیغات کاندوم محدود یا شاید در بسیاری موارد، ممنوع است. ما درباره همه چیز با یکدیگر تعارف و رودربایستی داریم. شما با مردم، مردم با شما… همه با همه

آقای وزیر بهداشت جدید!

ما در کشوری زندگی می‌‌کنیم که پنداشته می‌شود تبلیغات محیطی و رسانه‌ای کاندوم، عرف جامعه را می‌شکند و مردم را به سوی فساد اخلاقی و رواج بی بند و باری جنسی هل می‌دهد.

قانون اصناف می‌گوید که پیرایشگاه‌ها، آرایشگاه‌ها و دندانپزشکی‌ها می‌بایست حتما از دستگاه اتوکلاو استفاده کنند. تصور می‌کنید چند درصد از آنها دستگاه اتوکلاو را خریده‌اند؟ البته فقط خریدن و داشتن، مهم نیست. از این میان چند درصد از این دستگاه استفاده می‌کنند؟

اتوکلاو، ابزار پزشکی را استریل می‌کند و تنها راه از بین بردن تجهیزات آلوده به ویروس‌هایی چون اچ‌آی‌وی ایدز است به طوری که احتمال انتقال آن را به صفر می‌رساند. در اعمال دندان‌پزشكی خطر انتقال بسياری از عفونت‌های ديگر نیز وجود دارد كه از ويروس ايدز بسيار مقاوم‌تر هستند. حال تصور می‌کنید دندان‌پزشکان چقدر اتوکلاو را جدی می‌گیرند؟ آیا آنها ابزارهای کارشان را پیش از آن که بیمار جدید روی یونیت دراز بکشد، ضدعفونی کرده‌اند؟

یادآوری این ماجرای واقعی، همیشه وحشتناک است:

مردی که مبتلا به HIV ایدز بود، تعریف می‌کرد وقتی یک روز از درد دندان کلافه شده و به مطب یک دندان‌پزشک رفته، هنگامی که گفته مبتلا به ایدز است و می‌بایست پس از تمام کارش همه ابزار استفاده شده حتما استریل شوند، دندانپزشک او را از آنجا بیرون انداخته. آن آقا ناراحت شده و به خانه رفته، اما از شدت درد دندان نتوانسته تا صبح بخوابد و روز بعد دوباره به یک مطب دیگر رفته، ولی اتفاق قبلی باز هم تکرار شده و دندان‌پزشک دوم هم درمان را قبول نکرده. آقایی که از او صحبت می‌کنیم وقتی قدم داخل مطب سوم گذاشت، نگفت که مبتلا به HIV ایدز است تا بتواند از درد دندان خلاص شود. او اکنون مطمئن است بیماران بعدی که به آن مطب مراجعه کرده‌اند، بدون شک به ویروس مبتلا شده‌اند. این ماجرا واقعی بود.

آقای وزیر بهداشت جدید!

اگر دستگاه اتوکلاو تجهیزات پزشکی را ضدعفونی می‌کند، پس چرا آن دو دندان‌پزشک از پذیرش بیمار مبتلا به ویروس خودداری کردند؟ آیا اگر من هم روزی متوجه شوم که به ایدز مبتلا هستم، حتی اگر حرف مردم برایم مهم نباشد، باید از جامعه پزشکان نیز قطع امید کنم و به غارنشینی روی بیاورم یا خودکشی کنم؟

آقای وزیر بهداشت جدید!

این داستان را بخوانید:

www.Gahar.ir/dominoye-tehran

و این ویدئو را در یوتیوب ببینید:

www.youtube.com/watch?v=obQ7Yv5tZ4w

با احترام

فرورتیش رضوانیه

بیست و هفتم شهریورماه 92

 

منبع: پارسینه

اشتراک گذاری:
دیگران چه می‌خوانند
ارسال دیدگاه

  1. maryam says:

    خیلی متین و بجا بود