زمان زيادي از سالروز درگذشت “بروس لي” نميگذرد، اسطورهاي که در ۳۳ سالگي و درحالي که در اوج جواني و قدرت بود از دنيا رفت و يکي ديگر از ناگهانيترين مرگهاي يک ستاره سينما را رقم زد و حالا که ۳۹ سال از مرگ وي ميگذرد، کماکان بهعنوان يک اسطوره در عرصه هنرهاي رزمي و سينما شناخته ميشود.
به بهانه سالروز درگذشت اين بازيگر آسيايي نگاهي انداختيم به ساير مرگهاي ناگهاني و خبرساز ستارگان سينما، بازيگراني که مرگشان همانقدر خبرساز بود که زندگيهايشان. چنانکه خيليها اعتقاد دارند، يکي از دلايل ماندگاري اين نامها، نحوه مرگ آنها بوده است.
جيمز دين/۱۹۵۵ – ۱۹۳۱
جوانک شورش بيدليل
شايد در طول تاريخ سينما مرگ هيچ ستارهاي به اندازه مرگ ستاره فيلم “شرق بهشت” جهان سينما را تحت تاثير خود قرار نداده باشد. او هشتم فوريه سال ۱۹۳۱ به دنيا آمد و روز ۳۰ سپتامبر سال ۱۹۵۵ درحالي که مشغول رانندگي با پورشه ۵۵۰ اسپايدرش بود براثر يک سانحه رانندگي در ۲۴ سالگي درگذشت.
با آن که جيمز دين قبل از مرگش در ۲۴ سالگي فقط در ۳ فيلم سينمايي “شورش بي دليل” (۱۹۵۵)، “شرق بهشت” (۱۹۵۵) و “غول” (۱۹۵۶) به کارگرداني “نيکلاس ري”، “اليا کازان” و “جرج استيونس” بازي کرد، اما توانست به نمادي از روح و جان نسل خود تبديل شود و مرگ ناگهاني بر اثر سانحه رانندگي، موجب جاودانه شدن شخصيت شورشي وي شد.
“جيمز دين” اولين بازيگر سينما بود که بعد از مرگ، نامزد جايزه اسکار شد و تاکنون تنها بازيگري است که ۲ نامزدي جايزه اسکار بهترين بازيگري را پس از مرگ تجربه کرده است.
«فکر ميکنم زندگيام وقف هنر و هنرهاي نمايشي شود»؛ زماني که «جيمز دين» اين جمله را در سال ۱۹۴۸ در انشايي براي رئيس دبيرستان نوشت، هيچگاه فکر نميکرد تنها ۷ سال فرصت دارد تا پلکان ترقي را در عرصه هنر پشت سر گذارد. موفقيت سريع و فراگير در کنار مرگ غافلگيرانه از جيمز دين چهرهاي ماندگار در عالم سينما ساخته است.
مريلين مونرو/۱۹۶۲ - ۱۹۲۶
مرموزترين مرگ سينما
يکي از کساني که مرگ مرموز و ناگهانياش در ۳۶ سالگي، مهمترين دليل ماندگاري وي در يادها شد، “نورما جين مورتنسون” با نام هنري “مريلين مونرو” کسي که پس از گذشت ۵۰ سال از مرگ مرموزش، هنوز هم نتايج دقيقي مبني بر اينکه مرگ وي به طور قطعي خودکشي يا قتل بوده است، روشن نشده است.
او که دوران کودکي و نوجوانياش را در نوانخانه گذرانده بود در ۱۶ سالگي و فقط براي فرار از زندگي در نوانخانه با يک کارگر کارخانه ازدواج کرد و پس از بازي در نقشهاي کوتاه، در سال ۱۹۴۶ اولين قرارداد مهم بازيگرياش را با شرکت فاکس قرن بيستم امضا کرد و در آثار مشهوري مانند “جنگل آسفالت”، “همه چيز درباره ايو”، “خارش هفت ساله”، “بعضيها داغشو دوست دارند” و “ناجورها” به ايفاي نقش پرداخت. يکي از مهمترين اتفاقات زندگي اين هنرپيشه پرحاشيه ازدواج پرسروصداي او با “آرتور ميلر” نمايشنامهنويس مشهور آمريکايي (نويسنده نمايش مرگ فروشنده) بود که اين زندگي مشترک ۶ سال (۱۹۵۵-۱۹۶۱) به طول انجاميد و يک سال پس از اتمام آن در سال ۱۹۶۲ ميلادي، مرگ مرموز مونرو رقم خورد.
هنوز هم بعد از سالها شايعاتي مبني بر دست داشتن دولت آمريکا و برادر جان اف کندي رئيسجمهور وقت آن، در مرگ مونرو وجود دارد.
اژدها خارج ميشود
تا پيش از ورود “بروس لي” به عالم سينما، فيلمهاي رزمي به شکل امروزي وجود نداشت و خبري از حضور کاراته و کونگ فو در سينما نبود؛ اما حضور اين قهرمان ورزشهاي رزمي، جهان سينما را براي هميشه دگرگون کرد و عنصر جذابي بهنام هنرهاي رزمي را به سينما آورد.
با اينکه “بروس لي” در آمريکا به دنيا آمده و سالهاي نوجوانياش را در هنگ کنگ سپري کرده بود اما حضور او در فيلمهاي بسياري، نمادي از مليگرايي چيني و دفاع از شرف و مليت بود، از همين رو هنوز هم در ميان مردم چين و هنگ کنگ بهصورت يک اسطوره مطرح است.
از سوي ديگر اين موضوع براي همه روشن است که شهرت بروس لي فقط به خاطر فن هنرپيشگي نبوده است بلکه در عرصه هنرهاي رزمي، هنوز هم به عنوان يک استاد شناخته ميشود. با اين حال لي از زماني صاحب شهرت جهاني شد که پس از امضاي قراردادي با شرکت “برادران وارنر” در فيلم بسيار موفق “اژدها وارد ميشود” ظاهر شد و به موفقيت بسياري دست پيدا کرد.
البته موفقيتهاي جهاني لي مدت زيادي طول نکشيد و مرگ در ۳۳ سالگي، او را از ادامه راه بازداشت. مرگ بروس لي “تومور مغزي” اعلام شد اما در بررسيهاي بعدي، خوردن قرص آسپرين قوي، غذاي آلوده به زهر و مصرف داروهاي مسکن نيز به عنوان دلايلي مطرح شدند که هرگز اثبات نشدند.
ناتالي وود/۱۹۸۱ - ۱۹۳۸
قتل در کشتي سريعالسير
هرچند که ناتالي وود بيش از ۴۳ سال عمر نکرد اما حضورش در فيلمهاي بزرگي چون “شورش بيدليل”، “شکوه علفزار”، “داستان وست سايد” و “جويندگان” او را به يکي از پرکارترين هنرپيشههاي دهههاي ۶۰ و ۷۰ سينماي هاليوود تبديل کرد. با اين حال اين موفقيت مدت زيادي به طول نينجاميد و در سال ۱۹۸۱ ميلادي و درحالي که هنوز بيش از ۴۳ سال از عمر او نميگذشت، جسد بيجان ناتالي وود در در کنار قايق تفريحياش پيدا شد.
پليس علت مرگ وي را غرق شدن بر اثر حادثه اعلام کرد اما با توجه به نزاع او با همسرش در ساعتي پيش از مرگ و کبوديهاي نمايان بر روي بدنش، گمانه زنيها درباره مرگ او هيچگاه پايان نيافت تا اينکه در سال ۲۰۱۱ ميلادي پليس آمريکا اعلام کرد که پرونده مرگ ناتالي وود را بازگشايي کرده است.
اين بازگشايي پس از آن اتفاق افتاد که “دنيس دارون”، کاپيتان کشتي تفريحي “ناتالي وود” و همسرش “رابرت واگنر” با شکستن سکوت خود ادعا کرده که به عقيده او مرگ خانم وود اتفاقي نبوده است.
سوپرمن ويلچرنشين
با اينکه “کريستوفر ريو” در ۵۲ سالگي از دنيا رفت اما چند عامل مهم در زندگي وي، نقش مهمي را در ماندگار شدن او در يادها بازي کرد. اول اينکه “کريستوفر ريو” اولين “سوپرمن” در سينماي هاليوود بود، دوم اينکه نام او چنان با شخصيت “سوپرمن” گره خورد که در طول دوران بازيگرياش هرگز نتوانست از زير سايه اين شخصيت جذاب و پرسر و صدا بيرون بيايد، سوم اينکه اين نماد شکست ناپذيري و قدرت بيپايان در سينماي هاليوود، با افتادن از روي اسب فلج شد و آخر اينکه پس از ۹ سال زندگي بسيار سخت در اوج ناتواني جسمي، در سال ۲۰۰۴ ميلادي بر اثر سکته قلبي از دنيا رفت.
او در مجموع از سال ۱۹۷۸ تا سال ۱۹۸۷ در ۴ فيلم از مجموعه سوپرمن بازي کرد و همين چهار فيلم شهرت و ثروت وي را براي سالها تضمين کرد.
او در دوران بيمارياش و در سال ۱۹۹۸ ميلادي در اقتباس از يکي از آثار آلفرد هيچکاک نقش مرد معلولي را بازي کرد که اطمينان داشت يکي از همسايگانش به قتل رسيده است.
هيث لجر/۲۰۰۸ – ۱۹۷۹
شواليهاي در تاريکي مرگ
تعدادي از بهترين بازيگران هاليوود، استرالياييتبار هستند. هيث لجر هم در همين گروه قرار ميگيرد. اين بازيگر جوان از همان اولين فيلم سينمايياش، توجه منتقدان را به خود جلب کرد.
بازيگري که هرچند از وجاهت منظر بهره کمي برده بود ولي مانند بازيگران قديمي اين توانايي را داشت که نگاه بيننده را به سمت خود بکشد، طوريکه وقتي او در صحنه حضور داشت تماشاچي به بقيه نگاه نميکرد. او بعد از ۱۰ سال تلاش و با بازي در نقش جوکر در فيلم شواليه تاريکي به اوج دوران بازيگري خود رسيده بود اما جسدش تک و تنها در آپارتماناش در منهتن پيدا شد.
نتيجه تحقيقات نشان داد که مسموميت حاد ناشي از مصرف ۲ مسکن قوي، ۲ داروي ضد اضطراب و دو قرص خواب آور باعث مرگ اين هنرپيشه ۲۹ ساله شده است.
آکادمي علوم و هنرهاي زيباي آمريکا نيز پس از مرگ او جايزه اسکار بهترين بازيگر نقش دوم مرد را به خانواده او تقديم کرد.
پوپک گلدره/۱۳۸۵ – ۱۳۵۰
دنياي شيرين پوپک
عاقبت آن درياي شيرين سريال “دنياي شيرين دريا” در راه همان دريا رقم خورد. پوپک گلدره که با أخذ رتبه ۵۶ کنکور سراسري در رشته روانشناسي باليني دانشگاه تهران پذيرفته شده بود وقتي پاياننامهاش را که درباره تئاتردرماني بود مينوشت، با بچههاي تئاتر آشنا و وارد عالم تلويزيون و سينما شد.
بازي در فيلم “موج مرده” جايزه سيمرغ بلورين بهترين
بازيگر نقش اول زن را براي او به ارمغان آورد. مدتي را در خارج از کشور سپري کرد و وقتي برگشت در سريال “نرگس” به ايفاي نقش پرداخت. در اثناي همين مجموعه چون ۱۰ روز پشت سرهم کار کرده بود، کارگردان ۲ روز به او مرخصي داد و پوپک هم گفته بود: “ميرم يه سري به دريا ميزنم و بر ميگردم” ولي در راه دچار سانحه تصادف شد و پس از چند ماه که در اغما بود عاقبت در ۳۴ سالگي در بيمارستان مهر تهران دار فاني را وداع گفت و به دريا پيوست.
پيمان ابدي/۱۳۸۸ – ۱۳۵۱
پيمان به ابديت پيوست
از ۶ سالگي اهل
ورزش بود و اسکي ميکرد. ۱۲ ساله بود که با خانواده براي زندگي به آلمان مهاجرت کرد. آنجا
ورزش را جديتر دنبال کرد.
رشته تخصصياش پرش Diving بود و در مسابقات قهرماني آلمان، قهرماني اروپا و قهرماني جهان مجموعا ۳۷ مدال به دست آورد و بهخاطر شيرجه منحصر بفردش در فرانکفورت، موفق به ثبت نام خود در کتاب رکوردهاي گينس شد.
او سال ۸۳ با کولهباري از تجربه از فعاليتهايش در آلمان به ويژه سريال “هشدار براي کبرا ۱۱” و فيلم سينمايي “دلقک”، به ايران برگشت تا به عنوان بدلکار حرفهاي در سينما فعاليت کند.
در حال طراحي صحنه سقوط و انفجار يک دستگاه اتوبوس براي فيلم “چشمهاي نامحسوس” بود که خودرو تغيير جهت داد و ابدي ۳۷ ساله را زير چرخهاي خود گرفتار کرد. اگر اين حادثه پيش نميآمد قرار بود از روي برج ميلاد هم بپرد اما اجل فرصتاش نداد.
داوود اسدي/۱۳۸۷ – ۱۳۴۸
ساعاتي خوشي با او
مرگ داوود اسدي ۳۸ ساله بر اثر سکته قلبي خيلي مرا شوکه کرد. او که با بازيگري و نويسندگي در مجموعه “ساعت خوش” به کارگرداني مهران مديري به اوج شهرت رسيده بود اصولا آدمي درونگرا و آرام بود، که حتي در آيتمهاي فکاهي و طنز هم غمي هميشگي در چهرهاش داشت.
او اولين سفرکرده از بازيگران مجموعه ساعت خوش است که خاطرات ما را از آن دوران با کوچ خود به تاريخ پيوند ميدهد. “هِنري” دستيار دوست داشتني «دِرِک» در ساعت خوش، در چند مجموعه ديگر هم بازي کرد و اتفاقاً نقش محوري هم داشت اما در هيچ کدام مثل ساعت خوش ديده نشد.
اسدي قبل از سفر تلخش به ديار باقي، يکبار هم در اثر تصادفي سخت تا يک قدمي مرگ رفته بود اما قسمت اين بود که در زمان ديگري و به علت ديگري ما را از رفتنش متاثر کند.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر گهر
منبع: خراسان