یک شروع، یک پایان، و هر چه سریعتر میدویدید، جلوتر میافتادید
راز برنده شدن در یک ماراتن این است که سختکوشانه مسیر را ادامه دهید.
بسیاری از ما اینگونه زندگی میکنید، اما واقعیت دو بعدی نیست. در زندگی واقعی هیچ تابلو و مسیر مستقیمی وجود ندارد. در زندگی همانند یک ماز با گزینه های متعددی روبرو هستیم
بعضی از مسیرها، مانند برخی از مشاغل، راه به جایی نمیرسانند. بعضی از مسیرها، مانند برخی از روابط به بنبست میرسند
اگر شما بخواهید به رباتی حرکت در یک ماز را یاد دهید، شما به ربات نمیگویید که همیشه رو به جلو حرکت کند. به ربات آموزش میدهید که مسیری که از آن میگذرد را به یاد داشته باشد و هر زمان که گیر کرد، به عقب برگردد و مسیر دیگری را امتحان کند.
ما آدمها هم حرکت رو به جلوی خوبی داریم و در یک امتداد روشن کیلومترها میتوانیم حرکت کنیم. اما از عقبگرد و تغییر مسیر بیزار هستیم. (به معنای واقعی کلمه میترسیم.)
بازگشت به عقب نشان میدهد که به خاطر تصمیمگیری اشتباه خود شکست خورده ایم و وقت ما تلف شده است. اما مهم نیست. این یکماز است. شما میتوانید برگردید و به پیش بروید، و یا اینکه در همان جایی که متوجه شکست خود شده اید باقی بمانید.
کسی نمیداند سرانجام مسیری که انتخاب کرده است چه میشود. ما باید همیشه در مقابله با شکست به عقب برگردیم و مسیر دیگری را انتخاب کنیم.
فقط دو راه برای پیشبرد زندگی شما وجود دارد: زمانی که شما میتوانید، رو به جلو حرکت کنید. و یا زمانی که نمیتوانید پیشروی کنید، به عقب گام بردارید و چیز دیگری را امتحان کنید. بزرگترین اشتباه این است که همانجا بایستید.